اینجا بازداشتگاه مخوف جزیره کریسمس استرالیا در قلب اقیانوس هند است. تا چشم کار می کند آب است و موج هایی که بی امان در نبرد با صخره های سنگی، سکوت جزیره را می شکنند. اینجا این روزها در سکوت سازمان های حقوق بشری، بوی مرگ می دهد. دیروز جسد پناهنده ی کرد ایرانی به نام فاضل چگینی در جنگل های اطراف بازداشتگاه در حالی که به شدت کبود بود پیدا شد و به فاصله ی کوتاهی این خبر بر روی خروجی رسانه های استرالیا قرار گرفت. هنوز مشخص نشده است که این پناهنده، توسط چه کسی یا کسانی کشته شده است؛ اما آنچه مشخص است اوضاع بازداشتگاه به شدت متشنج شده و زد و خوردهای شدیدی که بیشتر شبیه به یک شورش است، بین ماموران امنیتی و پناهجوها درگرفته است.
با مرگ فاضل این چهارمین ایرانی است که در بازداشتگاه های استرالیا جانش را از دست می دهد؛ پیش از این رضا براتی و حمید خزایی دو پناهجوی ایرانی، در بازداشت گاه جزیره مانوس در اقیانوس آرام در اوج بی رحمی و گمنامی جانشان را در راه پناهندگی استرالیا از دست دادند. رضا در حمله ی بومی های جزیره به بازداشتگاه در جریان شورش سال ۲۰۱۴کشته شد و حمید به علت عفونت شدید و عدم مراقبت های پزشکی فوت کرد. پناهجوی دیگری هم به نام رضا علیزاده دو هفته پیش به علت فشار شدید در شهر بریزبن سکته کرد
واقعیت مساله بر می گردد به قانون معروف ۱۹ جولای که در سال ۲۰۱۳ و درست یک ماه قبل از انتخابات استرالیا به تصویب رسید. به موجب این قانون تمام کسانی که با قایق خودشان را به خاک استرالیا می رسانند در جزایر نارو و مانوس در اقیانوس آرام برای همیشه اسکان داده خواهند شد. این قانون بی رحمانه به شکل گیری مثلث مرگ مانوس، نارو، کریسمس ختم شد و هم اکنون که بیست و هشت ماه از زمان تصویب این قانون می گذرد، بیش از سه هزار نفر همچنان در بازداشت نامحدود به سر می برند. اما هر کدام از این جزایر در طول ۸۴۰، روز تاریخی متفاوت را تجربه کرده اند. خانواده های پناهجو به همراه بیش از ۲۵۰ کودک به جزیره نارو تبعید شدند، و این جزیره در همان ابتدا به گورستان زن ها و بچه ها تبدیل شد. دولت لیبرال استرالیا با تطمیع جمهوری کوچک نارو که فقط نه هزار نفر جمعیت دارد، در مدت شش ماه، تمام کیس های پناهندگی خانواده ها را بررسی کرد و اولین نفرات، در داخل جزیره اسکان داده شدند. البته بیشتر خانواده ها در داخل بازداشتگاه ماندند و از رفتن به بیرون امتناع کردند.
با پایان یافتن بررسی کیس های پناهندگی، فشارها به گونه ی دیگری روان آن ها را نشانه گرفت. این فشارها با علم کردن شبح کشور عقب مانده ی کامبوج شدت بیشتری گرفت؛ به این معنی که به آن ها گفته شد که بعد از چند سال زندگی در جزیره، نهایتا شما را در کامبوج برای همیشه اسکان خواهیم داد؛ و هنوز هم این فشارها با نا امید کردن آن ها از آینده و تهدید به زندگی در کامبوج حفظ شده است.
با گذشت زمان خانواده ها به علت اینکه نمی توانستند زندانی بودن کودکانشان را تحمل کنند به زندگی در جزیره رضایت داده اند و هم اکنون درهای بازداشتگاه باز است و آن ها از زندانی کوچک به زندانی بزرگ تر با آینده ای که همچنان نامعلوم است، نقل مکان کرده اند. طی بیست و هشت ماه اخیر مهم ترین اتفاقی که در جزیره نارو افتاده، موضوع مربوط به تجاوزها و سوء استفاده های جنسی بوده است. کمیته تحقیق سنای استرالیا با انتشار گزارشی تکان دهنده بیش از ۴۰ مورد سوء استفاده جنسی از کودکان در داخل بازداشتگاه و بیش از پنجاه مورد تجاوز به زنان و دختران را به ثبت رساند؛ و نتیجه ی این گزارش به شکل بیان نامه ای رسمی منتشر شد؛ و در آن از دولت خواسته شد که تمام کودکان را از بازداشتگاه آزاد کند، درخواستی که دولت لیبرال هم چنان آن را اجرایی نکرده است. نکته ی مهم این است که بیشتر تجاوزات از ناحیه ی ماموران امنیتی داخل بازداشتگاه صورت گرفته است، نه نیروهای بومی جزیره. هم اکنون چندین زن باردار در داخل جزیره هستند که هیچ گونه مراقبت پزشکی در مورد آن ها صورت نمی گیرد.
اتفاق دیگر مربوط به شیدا دختر جوان ایرانی ست که سه نفر از مردم محلی او را مورد تجاوز قرار دادند و در کنار فنس های بازداشتگاه به حال خود رها کردند. شیدا هم اکنون به مدت چندماه است که در یکی از بیمارستان های استرالیا بستری می باشد؛ و این در حالی است که مادر و برادرش همچنان در جزیره زندانی هستند. پناهنده های بازداشتگاه نارو، هم اکنون پرونده ای با شکایت بیش از ۱۵۰ نفر در دادگاه ویکتوریا شکل داده اند. آخرین جلسه ی دادگاه در تاریخ ۷ اکتبر برگزار شد و آن ها هم چنان منتظر رای نهایی دادگاه می باشند؛ شاید این آخرین و تنها شانس آن ها برای پایان رنج های شان باشد.
مانوس، گوانتاناموی استرالیا: گوانتاناموی استرالیا لقبی است که از طرف رسانه های استرالیا به بازداشتگاه مانوس در شمال کشور عقب مانده گینه استوایی داده شده است. ۱۰۰۰نفر پناهجوی مرد مجرد در این بازداشتگاه اسیر شده اند. آن ها درطی دوسال و نیم اخیر دو فصل مهم در تاریخ جزیره رقم زده اند. نخست، شورش فوریه ۲۰۱۴ که در نهایت با حمله شبانه افراد محلی توسط چوب و لوله و تفنگ سرکوب شد؛
و سپس اعتصاب غذای بزرگی که با شرکت بیش از ۹۰۰ نفر، بزرگترین اعتصاب غذای تاریخ استرالیا لقب گرفت. در شورش ماه فوریه، بیش از صد نفر به شکل بسیار شدیدی زخمی شدند و یک پناهجوی ایرانی به نام رضا براتی کشته شد. هم اکنون پرونده ی قتل رضا در دادگاه گینه همچنان باز است و هنوز به سرانجام نرسیده است.
اتفاق مهم دیگری که در مانوس افتاد، مرگ پناهجوی ایرانی، حمید خزایی است. این پناهجوی ۲۴ ساله به علت عفونت شدید و عدم مراقبت های پزشکی مناسب در یکی از شب های تاریک جزیره جانش را از دست داد.
در هر حال وضعیت پناهجوهای مانوس کاملا با پناهجوهای دیگر جزایر، متفاوت است. آن ها در طول بیست و هشت ماه اخیر، به اسکان یافتن برای همیشه در جزیره تهدید شده اند، هر چند دولت هنوز موفق نشده است که حتی یک نفر را اسکان بدهد. هم اکنون پرونده ای با شکایت بیش از ۵۵۰ نفر در دادگاه عالی گینه طرح شده است که مراحل آخر خود را طی می کند؛ و شاید بتوان گفت به مانند نارو این آخرین و مهم ترین شانس برای رهایی از جزیره باشد، تاریخ جلسه آخر دادگاه یازدهم نوامبر خواهد بود.
جزیره کریسمس: ضلع سوم مثلث مرگ، بر خلاف اضلاع دیگر، در اقیانوس هند واقع شده است. پناهجو های این جزیره جز خوش شانس ترین پناهجوهای استرالیا بودند، چرا که بیشتر آن ها بعد از تحمل ۱۸ ماه حبس بالاخره با تصویب قانون ویزای سه ساله موفق شدند وارد خاک استرالیا شوند.
هم اکنون در بازداشتگاه کریسمس بیش از ۱۲۰۰ نفر در بازداشت به سر می برند که بیشتر آن ها جز کسانی می باشند که کیس پناهندگی آن ها رد شده است و یا به علت اقدامات تنبیهی، از بازداشتگاه های داخل شهرهای استرالیا به آنجا منتقل شده اند؛ ضمن اینکه بیش از صد نفر از شهروندان نیوزلندی که استرالیا قصد دارد آن ها را اخراج کند، در آنجا اسیر شده اند. نکته ی مهم اینکه نیوزلندی ها در شورشی که هم اکنون در جزیره کریسمس در حال انجام است نقش مهمی را بازی میکنند و به همین خاطر هم حزب کارگر نیوزلند بلافاصله به اتفاقات مربوط به شورش واکنش نشان داد.
به طور کل بیست و هشت ماه اصرار بر پیاده کردن قانون ۱۹ جولای و خرج کردن ۶ میلیارد دلار برای دولت لیبرال استرالیا گران تمام شده است. سازمان عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل و کمیته تحقیق سنا و کمیسیون حقوق بشر استرالیا هر کدام با ارائه گزارش هایی مفصل، استرالیا را به نقض حقوق بشر متهم کرده اند و عجیب این است که دولت هم چنان تسلیم فشارهای بین المللی و داخلی نشده؛ و علیرغم تغییر پیدا کردن وزیر مهاجرت و روی کار آمدن نخست وزیر جدید، هم چنان به اجرای سیاست اشتباه موسوم به قانون ۱۹ جولای پافشاری می کند. به نظر می رسد با اتفاقی که دیروز افتاد، دولت هیچ چاره ای ندارد جز اینکه به شکست قانون بی رحمانه و غیرانسانی ۱۹جولای اعتراف کند و بیش از این پناهنده ها را اسیر بازی های سیاسی اش نکند.
نکته ی آخر اینکه دولت استرالیا هم اکنون برای به دست آوردن کرسی مهم شورای حقوق بشر سازمان ملل با دولت های فرانسه و اسپانیا در حال رقابت است؛ آن چه آشکار است این است که استرالیا در عرض کمتر از سه سال، از یک کشور با آبرو در زمینه ی حقوق بشر به کشوری خشن و بی اعتنا به نهادهای حقوق بشری دنیا تغییر ماهیت داده است…و شاید در پایان این رقابت، بازنده ای سرشکسته لقب بگیرد.
بهروز بوچانی،بازداشتگاه مانوس،قلب اقیانوس آرام