طی چند روز اخیر جنابان “عبداللە ابریشمی” و “رحیم فرهمند” در نوشتەای کوتاە ضمن زیر سوال بردن و انتقاد از دفاع مسلحانەی نیروی پیشمرگەی کوردستان، درخواست کردە بودند این مبحث بیشتر مورد تحلیل و گفتگو قرار گیرد.
علیرغم تحریکآمیز بودن این موضوع باید گفت کە این مباحث پیشتر نیز در فرم سلسلە مقالات و گفتگوهای مجلە “چشمانداز” بە سردبیری “لطفاللە” میثمی بر روی آن تمرکز شدە بود و در میان صفوف حزب دموکرات نیز بە کرات مورد مناقشە قرار گرفتە است، اما بایستی پیش از هر چیز از این جنابان تشکر کرد، کە مجددا پی این موضوع حیاتی و مهم رفتەاند؛ اما چرا؟ چون متاسفانە روبە خارج چە صاحبان این تاریخ پر از افتخار و چە نویسندگان و افراد صاحب قلم کمتر در مورد این برهە زمانی فوقالعادە حساس جنبش کوردستان سخن گفتەاند. جدا از این کە در دو دهەی گذشتە بەطور عمد و ناشیانە بە برخی مباحث مرتبط با جنبش کوردستان بەخصوص حزب دموکرات کوردستان پرداختە شدە کە در آن جنبش کورد و دیدگاە و سیاستهای حزب دموکرات در ابعاد مختلف پس از انقلاب ٥٧ واروونە جلوە دادە شدە است. و در آخر مسبب همەی مصائب و فجایع ناشی سیاستهای رژیم در حق کردستان را حزب دموکرات معرفی کنند، دریغا کە در مورد جنگ افروزی و جنایتهای جمهوری اسلامی بەعنوان طرف مقابل جنبش کوردستان حتی بە ایما و اشارە نیز بە سمت آن نمیروند. همزمان مایەی تاسف است اکثر کسانی کە در پشت این دروغپراکنیها هستند، کورداند. بدون تردید این موضوع مبحث مهمی است، زیرا طی چهار دهەی گذشتە جمهوری اسلامی بەطور وسیع در تمامی ابعاد- حتی سینما و تئاتر- بە عوامفریبی پرداختە، تا از این راە بتواند بر افکار عمومی کوردستان تاثیر بگذارد و نیروی پیشمرگە و حزب دموکرات را متهم و خودشان را فرشتەی نجات و دلسوز مردم کوردستان نشان دهند. در این خصوص هیچ شاهد و تحلیلی برای این ادعا لازم نیست، کە در این مورد هیچ موفقتی بە دەست نیاوردەاند و حتی مورد مضحکەی مردم نیز قرار گرفتەاند. چون مردم میدانند کە واقعیت رویدادها این نیست کە جمهوری اسلامی میخواهد، برای عموم بەخصوص نسل جوان ترسیم کند. و این باز جای تاسف است کە محتوای این مبحث از سوی ملت کورد بە میان آمدە و در آن نیروی پیشمرگە مورد نکوهش قرار گرفتە کە چرا بە اسلحە پناە بردە و آن را زمین گذاشتەاند؟!
رویدادهای پس از انقلاب ٥٧ از نظر زمانی چنان گذشتە دوری نیست کە نتوانیم بەطور صحیح آن را تحلیل کنیم و بە آسانی اجازە داد وارونە جلوە گردد. حتی برای نسل ما کە آن زمان سنی نداشتیم، هرکس چند تصویری از خشونت و جنایتهای نیروهای جمهوری اسلامی در شهر محلە و روستای خود را بەیاد دارد، و بعدا دیری نپایید نسل ما هم خود بە این جریان پیوست و بخشی از این رویدادها را با چشم خود دید!
پس از پیروزی انقلاب در سال ٥٧ رویدادهای بسیاری در کوردستان رخ داد، کە آنچە بیشتر بر آن تاکید میشود، موضوع مبارزەی مسلحانەی کورد در مقابلە با جمهوری اسلامی و سیاستهای سرکوبگرانەی وت در کردستان است. در این مورد بە این مسئلە نمیپردازیم جمهوری اسلامی چطور و بە چە طرزی بە کوردستان یورش برد، بلکە دیدگاەها بر این مبنا است کە نیروهای کوردستانی چرا بە اسلحە پناە بردند؟ بەنوعی کە خوانندە ناآشنا با رویدادهای آن زمان با نگاهی بە ای نوشتەها در اولین وهلە طوری میاندیشد انگار نیروهای جمهوری اسلامی با دستە گل برای حل مسئلەی کورد بە کوردستان آمدە و این نیروی پیشمرگە بود کە مانع از ورود آنها شدە و جنگ را بر آنان تحمیل کردە است. همچنین انگار این کوردستان بود فرمان جهاد را علیە ایران صادر کرد و این ملت کورد بود بە اصفهان، تهران و شهرهای غیر کورد حملەور شد و این کورد بود بە خانەهای مردم هجوم برد و بە کودک گهوارە نیز رحم نکرد! یا این کوردها بودند کا با تشکیل دادگاە چند دقیقەای و صحرایی در تمامی شهرها بە اعدام و کستار جمعی پرداختند. یا اینکە کوردها هستند کە اینک نیز با این فتوا بە پیش تاختە و با این نفرت و کینە نە تنها بە انسانها، بلکە بە طبیعت کوردستان نیز رحم نکردە و آن را بە آتش میکشند.
حال با اجازە از این جنابان و هم فکرانشان، بە اوائل انقلاب و موضع حاکمیت جدید نسبت بە کورد و خواستەهایش برگردیم.
در واقع بە گفتەی هاشم صباغیان، وزیر کشور آن زمان ایران و مسئول هیات حسن نیت مذاکرە تهران (گفتگوی کە هیچ نتیجەی بە همراە نداشت) آنان هیچ گاه برنامەای بەمنظور حل مسئلەی کورد در ایران نداشتند، بلکە بدین مقصود آمدە بودند بە هر نحوی کە شدە جنبش کورد در ایران تسلیم کردد، و بە این غائلە! پایان دهند. تاکید و تلاشهای رهبر آگاە و فرزانەی ملت کورد دکتر قاسملو پیش از پیروزی انقلاب بەمنظور حل مسالمتآمیز مسئلەی کورد در ایران آیندە شروع شدە بود. اما متاسفانە هیچ کدام از این اقدامات برای حل مسالمتآمیز مسئلەی کورد بە نتیجە نرسید، چرا؟ چون حاکمیت جدید هیچ اعتقادی بە حل مسئلەی کورد نداشت و اینک نیز ندارد.
در همین رابطە دکتر قاسملو در پاریس دو بار بەمنظور دیدار با خمینی بە نوفل لوشاتو رفتە بود، اما خمینی حاضر نبود با وی ملاقات کند (مراجعە بە خاطرات نسرین قاسملو). پس از پیروزی انقلاب نیز چند بار از جانب حزب دموکرات هیات بە تهران و قم اعزام شد اما، حکومت جدید هیچ گاه بەطور جدی حاضر نشد توجهی بە خواستەهای ملت کورد داشتە و حاضر بە یافتن راە حلی برای آن نشد.
در ابتدا پس از فتوای فرمان جهاد خمینی و جنگ سە ماهە و عقب نشینی نیروهای رژیم در پی رشادت و دفاع جانانەی پیشمرگان در کوردستان و بعدا پیام تسلیمطلبانەی خمینی در ٢٦ آبانماە؛ دکتر قاسملوی معتقد بە افکار چپ، آگاهانە بە پیام روحانی مرتجع لبیک میگوید تا مانع تداوم این جنگ ویرانگر شود. این د.قاسملوی فهیم و دوراندیش بود کە سعی میکرد حتی برای یک روز هم شدە جنگ را بە تاخیر بیندازد. و سخن مشهورش اکنون هم بر سر زبان است کە میگفت: “اگر تنها برای یک روز هم شدە جنگ بە تاخیر افتد بە نفع ملت کورد است”. وی بە حدی بر اجتناب از جنگ تاکید میورزید، کە حتی دیگر نیروهای کوردستانی با برچسپ “سازشکار” بە وی تاختە و شعار مرگ بر “سازشکار” علیە وی سر دادند.
آنهنگام نیز کە در بحبوحەی حل مسئلەی کورد و دستپاچگی رژیم و تلاش برای خرید زمان، خودمختاری اسلامی را پیشنهاد کردند، دوکتر قاسملو در جواب گفت ملت ما مسلمان است و این را هم قبول داریم. اما این وعدەهای فریبندە و دروغین کجا رفت کە حتی بە روانشاد احمد مفتیادە کە با آنان همفکر نیز بود، رحم نکردند.
پس اگر رژیم در اساس بە مسئلەی کورد اعتقادی نداشتە و، بەدین دلیل بە کوردستان آمدە تا با فرمان جهاد رهبرش کە ملت کورد را کافر میخواند، بە قلع و قمع کشتار کردها بپردازد، بایستی در مقابلش چە واکنشی نشان داد؟ آیا جدا از پناە بردن بە اسلحە و دفاع برحق راە دیگری برای ملت کورد باقی میماند؟ در این حالت اگر بر این باور باشیم پناە بردن بە اسلحە و مبارزە مسلحانە نارواست، زیادەروی نیست کە بگویم اگر داعش بە کوردستان حملە کند نباید اسلحە دست گرفتە و از خاک و مردم خود دفاع کرد!
بر همگان واضع است کە جنگ تا چە حد ویرانگر است و رهبران و مردم ما جنگ طلب نبودە و نیستند، اما اگر تمامی راەها بستە بود، دفاع و فداکاری هزار بار از این بهتر بود خاک و مردم را تقدیم جمهوری اسلامی کردە و از آن پیروی کرد.
حزب تودەی ایران کە همسو با جمهوری اسلامی علیە امپریالیسم آمریکا مبارزە میکرد و بە این رژیم اتکا و اعتماد کرد، در نهایت دیدیم این رژیم با آنان چە کرد، بازداشت و زندانی و شکنجە اعتراف اجباری رهبرانش را همە بە یاد داریم و عاقبت کار حزبی کە در آن زمان بزرگترین حزب در صحنەی سیاسی ایران بود محو شد.
پس مقاومت نیروی پیشمرگە کوردستان و تمامی حماسە و شجاعت بی نظیر آنان، دوران طلایی مبارزەی ملت کورد است. کە موجودیت کنونی ملت ما مدیون مبارزە و جانفشانی آنان است.
علیرغم اینکە جنگ بر جنبش کوردستان و نیروی پیشمرگە تحمیل شد، اما پایبندی حزب دموکرات کوردستان بە قوانین بینالمللی مایەی سرافرازی است. طی این مدت براساس شواهد آن زمان هزاران اسیر جنگی از سپاە دشمن از سوی حزب دموکرات آزاد شدند. اما کدام پیشمرگەی کرد کە در جریان جنگ با رژیم بە اسارت گرفتە شدە است، از دست اعدام، تیرباران و حتی هتک حرمت جسدش خلاص یافتە است.
در همین سالها دەها جوان این خطە تنها بە اتهام عضویت در احزاب کوردی در زندانها بە دار آویختە شدند، ولی جنازەی کدام یک از آنان بە خانوادەهایشان تحویل دادە شدە و چە کسی از مزارشان خبر دارد؟
همچون قبلا گفتە شد، بحث درخصوص این دوران دارای گذشتە چنا دوری نیست کە شواهد لازم برای تحلیل و گفتگو در موردش در دسترس نباشد. از سوی دیگر طبیعی است کە همگان نظرات خود را در این مورد بیان کنند و حتی با مبارزەی مسلحانە نیز همراە نباشند. اما اگر دیدگاە، سیاست و مقاومت نیروی پیشمرگە و نیروهای سیاسی کوردستان را با چالش میکشند، جسارت آن را داشتە باشید کە بە جمهوری اسلامی نیز بگوید بس است، دست از کشتار فرزندان کورد بردارید و رهبران کورد را بر سر میز مذکراە ترور نکنید. ترور و بمبگذاری و موشک پراکنی و گلولە باران را متوقف کنید. فرزندانمان را در زندان بە پای دار نفرستید. بگوید بس است پس از چهار دهە بە این فرمان و فتوا پایان دهید.
.