روز سیزدهم آبانماە ١٣٥٨خورشیدی(٤ نوامبر١٩٧٩) شماری از باصطلاح دانشجویان پیرو خط امام! بە سفارتخانەی آمریکا در تهران یورش بردە و آن را بە اشغال خود درآوردند. هر چند بر پایەی تمامی قوانین متعارف، سفارتخانەی هر کشوری در سایر کشورها محفوظ و بعنوان خاک و نمایندگی آن کشور باید محترم شمردەشود، اما خمینی بمثابەی بنیانگذار جمهوری اسلامی این یورش و اشغال را “انقلابی بزرگتر از انقلاب اول” توصیف کرد و این حرکت را ستود. بدینسان رژیم تازە بەقدرت رسیدەی جمهوری اسلامی آشکارا بە جامعەی جهانی اعلام داشت کە از اساس پایبند ابتداییترین قوانین رایج در سیاست بینالمللی نیست. این بحران کە بعنوان “بحران گروگانها” معروف گشت و ٤٤٤ روز بە درازا کشید، ٣٠ دیماه١٣٥٩(٢٠ژانویەی١٩٨١) با صدور پیماننامەای کە در الجزایر بە امضای جمهوری اسلامی و آمریکا رسید، پایان یافت.
در واقع این بحران، رقابت و خصومت جمهوری اسلامی با آمریکا و کشورهای غربی را بە مرحلەی نوینی کشاند کە تا کنون، خسارات بیشماری بە تودەهای مردم ایران وارد ساختە است. اشغال سفارتخانەی آمریکا، با محکومیت این اقدام از سوی جامعەی جهانی مواجە گشت و آمریکا نیز در نخستین واکنش بەآن، سفیر رژیم در آمریکا را اخراج نمود و تمامی داراییهای ایران کە گفتە میشود بالغ بر ١٢٠ میلیارد دلار است را بلوکە کرد.
پس از گذشت ٣٦ سال از این رویداد، همچنانکە شاهد بودیم و هستیم، رژیم جمهوری اسلامی با شدت و مصممتر از گذشتە، بە سیاست ضدیت با آمریکا و متحدانش تداوم بخشیدە و در این راستا، از هیچ اقدامی، حتی اگر بە زیان مردم ایران نیز باشد، دریغ نمیورزد. این رژیم موجودیت و بقای خود را در ایجاد بحران و آشوب و جنگ و دخالت در امور داخلی سایر کشورها میبیند و در واقع برای لاپوشانی کردن مشکلات و معضلات داخلی، همیشە بە وجود دشمن خارجی نیاز داشتە و از همین روی، با آمریکا و متحدانش بە خصومت برخاستەاست. جدای از جنگ ایران و عراق کە بر اثر پافشاری نابخردانەی رژیم، هشت سال بطول انجامید و فزون بر یک میلیون کشتە و مجروح، صدها میلیارد دلار خسارت ببار آورد، این رژیم در چارچوب سیاست گسترش نفوذ و اقتدار خود در جهان و بویژە در خاورمیانە، بە دخالت در امور داخلی کشورها و مشارکت درمنازعات منطقەای ادامەدادە است. شرکت در جنگهای داخلی در کشورهای یمن، عراق و سوریە و تلاش برای ایجاد آشوب و ناامنی و برهم زدن ثبات سیاسی در کشورهای منطقە، نمونەهایی هستند از اقدامات و سیاستهای جمهوری اسلامی.
این اواخر و پس از تصویب “برجام”(برنامەی جامع اقدام مشترک) از سوی مجلس و شورای نگهبان رژیم، بار دیگر خامنەای خصومت خود و رژیمش با آمریکا و سیاستهایش را اعلام کرد. خامنەای با صراحت اظهار داشت سیاستهای جمهوری اسلامی با سیاستهای آمریکا در تضاد هستند و آنان(جمهوری اسلامی)”سیاستی انقلابی” را دنبال میکنند. وی همچنین هشدار داد کە آمریکا درصدد است از طریق نفوذ سیاسی و فرهنگی، حاکمیت جمهوری اسلامی را تضعیف نمودە و دستآخر از بین ببرد.اظهارات خامنەای چراغ سبز آشکاری بود بە نیروهای سرکوبگر و خودکامەی وابستە بە اطلاعات سپاه پاسداران رژیم؛ لذا موج دیگری از بازداشت فعالان سیاسی و روزنانەنگاران آغاز گشت. سپاەپاسدارن و بطور کلی جناح تندرو رژیم کە در واقع مخالف توافق هستەای میان جمهوری اسلامی و کشورهای١+٥ بودند و آن را شکستی برای خود و موفقیتی برای روحانی و جناح اصلاحطلبان تلقی میکردند، این فرصت را مغتنم شمردە، بە بهانەی”کشف شبکەی نفوذ” بە بازداشت و زندانی کردن روزنامەنگاران دست یازیدند.
در این رابطە، چند تن از روزنامەنگاران نزدیک بە جناح اصلاحطلب و رئیسجمهور حسن روحانی همچون آفرینچیتساز، عیسیسحرخیز، سامان سفرزایی، ریحانە طباطبایی و احسان مازندرانی، بە اتهام عضویت در شبکەی نفوذی وابستە بە آمریکا و انگلستان دستگیر شدند. بدیهیاست بازداشت این روزنامەنگاران کە احتمالا رو بە فزونی خواهد نهاد، اقدامی غیر مترقبە نبود. این موج از بازداشتها نیز دقیقا تداوم فشار و سرکوب و خفقانی است کە طی مدت حاکمیت این رژیم ادامە داشتە است. با این وصف حتی حسن روحانی نیز در قبال بازداشت روزنامەنگاران سکوت را شکست و از آن انتقاد نمود. وی در نشست کابینەی دولت اظهار داشت، نمیتوان با هر کس و گروهی مخالف بودیم، نام نفوذی بر آن نهیم.
تردیدی نیست جمهوری اسلامی، تحت فشار تودەهای جان بە لب رسیدەی مردم و محاصرەی اقتصادی و انزوای بینالمللی، در مقایسە با سالهای آغازین انقلاب و برسرکار آمدنش، ناچاراز عقبنشینیهای زیادی گشتە و عملا قادر نیست بسان گذشتە بە حاکمیت خودکامەی خود ادامەداهد؛ لیکن اگر آمریکا و متحدانش بر این باور باشند کە تحول بنیادی و چشمگیری در رژیم ایجاد گشتە و پس از اجرای توافق برجام و لغو محاصرەی اقتصادی، سیاستها و اقدامات جمهوری اسلامی، رو بەسوی تعامل با جامعەی جهانی خواهد نهاد، سخت در اشتباه هستند. درست است کە جمهوری اسلامی ناچار از قبول شروط کشورهای١+٥ گشتە است، اما بسیار نیرومندتر از گذشتە در سطح منطقە خودنمایی میکند و خصوصا پس ازهمگام شدن با روسیە در معضلات منطقەای، این رژیم، آمریکا و متحدانش را ناچار ساختە است در نشستها و اجلاس مربوط بە معضلات منطقەای از جمهوری اسلامی دعوت بەعمل آورند و بە دیدەی یکی از بازیگران عمدەی سیاست بە وی بنگرند. این واقعیت بیانگر آن است کە تا جمهوری اسلامی زمام امور را در دست داشتە باشد، سریال سرکوب و خفقان و اعدام در داخل ایران و ایجاد آشوب و دخالت در امور داخلی کشورهای منطقە و بطورکلی جامعەی جهانی ادامە خواهد داشت.
درشمارهی٦٦٧ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است