برگردان: رەوەز
رژیم جمهوری اسلامی طی مدت حاکمیتش، هرسال انتخاباتی چون انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، شورای شهرها، مجلس خبرگان و … را برگزار کردەاست.
طی این سالها رژیم کوشیدەاست برگزاری انتخابات در کشور را بسان نشانەای از وجود دمکراسی درایران و مشروعیت بخشیدن بەخود در داخل و خارج از کشور بنمایاند! لیکن برغم تلاشهای رژیم، ناظران سیاسی هموارە بە دیدەی تردید بە اکثریت قریب بە اتفاق این نوع از انتخابات نگریستەاند، چراکە در واقع هرچند در شماری از آنها میزان مشارکت مردم چشمگیر بودە است، اما صرفنظر از تزویر و تقلب انتخاباتی و حذف و عدم تأیید صلاحیت دگراندیشان و کاندیداهای خارج از حلقەی حاکمیت، درجوهر و ماهیت مشارکت در این نوع از انتخابات، خلأ و نارسایی وجود دارد کە هیچیک از آنها نتوانستەاند تحول سیاسی آنچنانی و عمدەای در ایران پدید آورند. این مسألە عبارت است از”مشارکت سیاسی متشکل”.
در خصوص این مقولە “هانا آرینت” بر این باور است کە مشارکت سیاسی واقعی، یعنی پروسەی رأیدادن در انتخابات باید بگونەای متشکل و در چارچوب احزاب و گروەهای سیاسی برگزار گردد تا از ایجاد دیکتاتوری ممانعت بعمل آید. بەعبارتی دیگر، مشارکت سیاسی غیرمتشکل، تنها بەمنظور شرکت دادن “فلەای” مردم در راستای مشروعیت بخشیدن بە حاکمیت است و هدف عمدە درآن، نە اصلاحات در سیستم حکمرانی در داخل کشور، بلکە اثبات مشروعیت رژیم در جهان خارج است. این مسألە، دقیقا همان ویژگی مشترکی است کە در حکومتهای توتالیتر مشاهدە میشود. در این رابطە آرینت میخواهد بگوید کە سیستم توتالیتر در همانحال کە شدیدا از مـشارکت سیاسی متشکل جلوگیری میکند، درصدد است میزان مشارکت نامتشکل را بە هر شکل ممکن افزایش دهد، حتی اگر با استفادە از مکانیسمهایی چون شانتاژ و تبلیغات، تزویر و تقلب و دستآخر بە شیوەی اجباری و مرعوب ساختن مردم باشد.
لذا تا زمانی کە پروسەی انتخابات در ایران بر اساس مشارکت سیاسی بە شیوەی متشکل نباشد و بطور مثال اگرمردم کردستان نتوانند در چارچوب تشکلات سیاسی و احزاب کردی، انتقادات و مطالبات خود را متوجە حاکمیت سیاسی نمایند، هیچ تغییری در شرایط حاصل نمیگردد. آنچە تاکنون در کردستان در خصوص شرکت در انتخابات دیدە شدە ــ صرفنظر از نبود مشارکت بە شیوەی متشکلــ این بودە کە آراء مردم کردستان هموارە حامل پیام سیاسی بە حکومت بودەاست. بە تعبیری دیگر، آراء مردم کردستان برخوردار از شعور سیاسی و قرائتی هدفمند بودە و حتی در مواردی بایکوت کردن انتخابات نیز از این پیام سیاسی مبرا نبودەاست. تأمل و تدقیق دراین پیام، نشاندهندەی نگرش متضاد مردم کردستان با حاکمیت است. مردم کردستان هموارە بە افراد و کاندیداهایی رأی دادەاند کە منتقد نظام و یا حداقل از هرم حاکمیت دور باشند.
برای نیل بە این هدف، یعنی مشارکت سیاسی بە شیوەی متشکل و هویتمند، جامعەی کردستان بە بازبینی و بازسازی مجدد ساختاری در داخل نیازمنداست. البتە شاید دستنشان کردن گروەها و دستجات سیاسی در کردستان بطور علنی دشوار باشد، ولی دستکم بسان جنبشی مدنیــ با توجە بەهمەی ملاحظاتــ مشهود هستند. دراین عرصە میتوان بە فعالان مدنی و فرهنگی و مدافعان حقوق بشر، جبهەی متحد کرد واصلاحطلبان کردستان، جماعت دعوت و اصلاح، و گروەهای موسوم بە “ان.جی.او” و حتی جریانات فکری مستقل کە در سطح شهرها فعال هستند، اشارە کرد. این در واقع پتانسیل و نیروی بالقوەی مناسبی است کە مردم کردستان در نبود نیروهای اپوزیسیون کردی درعرصەی علنی سیاست داخلی میتوانند بە آنها توسل جویند.
حاکمیت جمهوری اسلامی با تمام توان و از طریق نهادهای امنیتی و نظارتی و با فیلترینگ و رد صلاحیت گستردە در انتخابات، کوشیدە است تا حد امکان، مجال و فرصت حضور دگراندیشان در رقابتهای انتخاباتی را بە حداقل برساند و بسان حاکمیتی توتالیتر، نظام یکدست”یونیفرمیزاسیون” را محفوظ دارد.
درشمارهی٦٦٧ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است