برگردان: دیاکو
(در حاشیهی رویداد ورزشگاه غدیر ارومیه)
روز پنجشنبه ٣٠ مهر ماه امسال، در ورزشگاه غدیر ارومیه در جریان یک مسابقهی والیبال، خانوادهی یکی از بازیکنان که با پوشش کردی به ورزشگاه آمدهبود از سوی شماری از تماشاگران آذری حاضر در سالن مورد اهانت قرار گرفتند.
این رویداد تلخ در بین مردم و بویژه در شبکههای انترنتی و دنیای مجازی با عکسالعمل گستردهای روبرو گشت و نارضایتی فراوانی را در پی داشت. با توجه به تبعات این رویداد، تأملی چند و ذکر نکاتی را در خصوص آن ضروری میدانیم.
اهانت به هر فردی، بخاطر تفاوت زبانی، دینی، پوشش لباس و مظاهر هویتی آن، اقدامی ارتجاعی، ضد انسانی و از هر نظر محکوم است. همچنین اعتراض به این نوع از اهانت، نه تنها از سوی فرد و گروهی که اهانت یادشدە متوجە آن بودەاست، بلکه از سوی هر شخص آگاه و متمدن جامعه، وظیفهای اخلاقی و انسانی است.
اهانت و بیاحترامی به هویت ملی، مذهبی و فرهنگی هر گروهی از جامعه، بویژه در مناطقی که تنوعات ملی و مذهبی با هم زندگی میکنند، حساس بودە و در همان همزیستی مسالمت آمیز و امنیت اینگونە جوامع را مورد تهدید قرار داده و میتواند فاجعهبار باشد.
از دیرباز در استان ارومیه کردها و آذریها، بسان دو ملت عمده، به همراه چند اقلیت ملی ــ مذهبی دیگر، با هم زیستهاند. هرچند متأسفانه در پارهای از مواقع، به دلایلی چند منجمله تعصب ملی، کدورت و رویدادهای ناخوشایندی در میان تنوعات موجود در جامعه پدید آمدهاست، اما رویهمرفته، همزیستی مسالمتآمیز و پیوندهای دوستانه در این استان، به فرهنگی جاافتاده بدل گشتهاست.
همزیستی مسالمتآمیز و روابط حسنهی تنوعات ملی و مذهبی در این استان، بیشتر مرهون شعور اجتماعی و فرهنگی و احساس مسئولیت فراگیر ساکنان آن است تا نوع سیستم سیاسی و اجرایی حاکم بر این استان و دیگر استانهای کشور.
متأسفانه سیستم سیاسی و اجرایی در این کشور بطور کلی و در سطح این استان بویژە، بر اساس تفکیک ملی و مذهبی، انکار و یا بە حاشتە راندن بخشی از تنوعات و مستولی ساختن تعهدات یکی از ملتها بر سایرین است.
محتوای قانون اساسی، حاکمیت سیاسی و اجرایی کشور که بر پایهی تبعیض ملی و دینی استوار است، منجر به این شدهاست که برخی از تشکلهای ملی و مذهبی در ایران و بویژه در این استان، همواره با شیوههای گوناگون ستم و به حاشیه راندهشدن و اهانت و بیاحترامی مواجه گردند. بر این اساس ادارات و مؤسسات دولتی در این استان، به جای تأمین و تضمین عادلانهی حقوق همهی تنوعات ملی و مذهبی، با تأسی جستن از سیاستهای کلان رژیم در خصوص سایر ملتها و ادیان، در راستای تبعیض تعمدی ملت کرد گام برمیدارند. این امر موجب شدهاست که در جامعه نیز برخی افراد و گروههای مرتجع و افراطی، بدون هراس از بازخواست قانونی! به شیوههای گوناگون به خصومت با کردها برخیزند و به آنها بسان میهمان! و نه میزبان بنگرند و در نتیجه اهانت و بیاحترامی به کردها فزونی یابد.
چگونه با این واقعیات مواجه شویم؟
اعتراض علیه این توهینها و اهانتها، در حوزهی حالکمیت و در درون جامعه میتواند منجر به تشویق و ترغیت گروههای متعصب و افراطی و غیرمسئول در ضدیت بیشتر با حقوق کردها و مشارکت آنان در امور سیاسی و اجرایی استان ارومیه گردد. با این وصف سکوت و عدم واکنش در قبال توهین و اهانت و بە حاشیە راندن کردها، راه و روش درستی نیست و تنها میتواند به وخیمتر کردن اوضاع کمک کند.
ابراز نارضایتی و اعتراض علیه چنین اهانتهایی و همچنین مقابله با سیاست تبعیض ملی در قبال ملت کرد، زمانی میتواند مثمرثمر باشد و مقاصد و ترفندهای برخی از گروهها را نقش بر آب سازد که در فضایی آرام، متمدنانه و بدور از هر گونه خشونت باشد. شرکت مردم سایر استانهای کردستان در این نارضایتیها، همچنین حمایت نمایندگان مجلس، امامان جمعه و شخصیتهای برجسته در همهی زمینههای اجتماعی، میتواند بر کارایی و تأثیرات این اعتراضات مدنی بیافزاید.
سازمانها و گروههای مدنی و شخصیتها و نخبگان آذری زبان، حتی مسئولان آذری استان ارومیه، میتوانند و لازم است نقش سازنده و مثبتی در عدم تکرار چنین رویدادهای ناگواری داشتهباشند و از ایجاد فضای متشنج جلوگیری نمایند. این مهم نیز تنها از طریق محکوم نمودن اهانت و توهین و سیاست به حاشیه راندن ملت کرد از سویی و از سوی دیگر احترام به حقوق کردها و جایگاه آنان، بسان یکی از اصول اساسی همزیستی مسالمتآمیز در این استان و البته در سطح کشور عملی خواهدگشت.
درشمارهی٦٦٧ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است