در کشورهای غیردمکراتیکی همچون ایران ملت حاکم براساس تز” یک دولت – یک ملت”یا”امت اسلامی” با بکارگیری شیوههای مختلف سعی در همگونسازی ملتهای دیگر دارد. چنین حکومتهایی ضمن اعمال خشونت و سرکوب فیزیکی، شکنجه و کشتن و دربندکشیدن آزادیخواهان ملل دیگر، با مسخ و بی بهاکردن ارزشهای معنوی آنان، به گونهای آرام و پیوسته، تاریخ، فرهنگ و زبان آنها را مورد هدف قرار دادە، از نظر معنوی بی محتوا و تهی مینمایند.
چنین حکومتهایی بدلیل داشتن قدرت و امکانات مادی و معنوی، از همه ابزارها و از جمله مدارس، دانشگاه، مطبوعات، رادیو و تلویزیون، فیلم و تئاتر و بطورکلی رسانهها و از این قبیل برای پیشبرد سیاست فرهنگی خود استفاده میکنند. به سادگی تاریخ و حقایق را وارونە جلوه داده، ضمن راهزن، خائن، جاسوس بیگانه، خودفروش خواندن قهرمانان ملی آنها؛ شاه و آخوندها را سمبل آزادی و مظهر انساندوستی و میهنپرستی میدانند.
در ایران دورهی پهلویها از رضاهشاه و پسرش محمدرضا که قاتل هزاران آزادیخواه کرد، لر و آذری و سایر خلقهای ایران بودند، چون پدران دلسوز مردم این خطه یاد میشد و بزرگ مردانی چون قاضی محمد، پیشهوری، سلیمان معینی، اسماعیل شریفزاده، روزبه، جزنی، رضاییها و… جاسوس بیگانه و وطنفروش خواندە میشدند. این سیاست بعد از انقلاب سال 1357خورشیدی در ایران از سوی حکومت اسلامی به گونهای دیگر اما با همان دیدگاه و روش ادامه داده شد.
سالیان متمادی است که جلوگیری از تدریس به زبان مادری ملل غیرفارس در مدارس و آموزشگاەها بە یکی از روشهای همگونسازی و آسیب رساندن به فرهنگ و زبان ملتهای غیرفارس تبدیل شدە است.
فرزندان کرد، آذری، عرب و بلوچ و… از همان اوان کودکی ناچارند به زبان فارسی بیندیشند، بخوانند و بنویسند و زیباترین احساسات خود را به زبان فارسی بیان کنند.
از همین رو، نویسنده، مترجم و شعرای غیرفارسی مانند احمد محمود، علی محمد افغانی، محمد قاضی، محمدعلی درویشیان، ابراهیم یونسی، سیدمحمدحسین بهجت تبریزی(شهریار)، صمد بهرنگی، غلامحسین ساعدی، منصور یاقوتی و… در تاریخ صدساله گذشته بیشترین خدمت را به رشد و ترویج زبان و فرهنگ فارسی کردند. متاسفانه این عزیزان، بدلیل منع قانونی خواندن و نوشتن به زبان مادری، نتوانستند خدمت لازم را به زبان و ادبیات مادری خود بکنند. این واقعیتی محرز است که بخشی از آهنگسازان و خوانندگان معروف کرد همچون کیهان کلهر، شهرام ناظری، عندلیبی و کامکارها خدمتی شایان توجه به رشد و شکوفایی موسیقی فارسی کردە، به موازی آن، البته نه در سطح موسیقی فارسی، توانستەاند تا آن جایی که با ممانعتی برخورد نکند به موسیقی کردی نیز خدمت کنند.
اما سیاست کم یا بی اهمیت جلوە دادن زبان و ادبیات ملل غیرفارس تنها محدود به ممنوعیت یا ایجاد موانع برای بکارگیری از زبان مادری و رویآوردن ملل غیر فارس به زبان فارسی و خواندن و نوشتن به زبان حاکم نبودە، بلکه عرصههای چون استفاده هدفمند از زبان مردم غیر فارس، بویژه در حوزەی سینما، تئاتر، رادیو و تلویزیون را در برگرفته است. بطور مثال بخشی از برنامههایی تلویزیونی چون مسابقه” هوش برتر” و”21 سوالی” یا برخی از برنامههای مشابه که تحت عنوان”طنز” یا فیلم کوتاه کردی در سنندج و کرمانشاە و آذربایجان و لرستان و … بە شیوەای تمسخرآمیز و با آمیختن زبان کردی، لری یا آذری با زبان فارسی تهیه و پخش میشوند، کاملا هدفمند و در راستای سیاست فرهنگی رژیم برای بی ارزش و بی اعتبار کردن زبان دگر ملتهاست. در چنین برنامههای گویی بازیگران این مناطق هیچ آشنایی و تبحری در تکلم بە زبان فارسی نداشته، با درهم آمیختن زبان فارسی و کردی و … آنهم با لهجهی عجیب و غریب، به سوالات مطرحه پاسخ میگویند.
این برنامهها که با هدف خنداندن تماشگران فارس و غیرکرد از سوی “هنرمندان” کرد آماده میشود عملا با شوخی و توهین بە زبان و سطح آگاهی مردم همراە بودە، به سیاستهای خصمانه و نهان دشمنان کرد یاری میرساند. در سلسله برنامههای”هوش برتر” سیمای افرادی نادان و ابله از شرکتکنندگان کرد و در واقع از کل جامعه کردستان ایران به تصویر کشیدە میشود.
از سوی دیگر، بطور مداوم در یوتیوب، اینستاگرام، تلگرام و واتسآپ برنامههای کوتاهی دست به دست رد و بدل میشوند، که در عمل در راستای توهین به فرهنگ و ادبیات ملل غیرفارس میباشند. برای مثال میتوان بە نمایشی در یکی از شهرهای آذربایجان ایران اشارە کرد. هنگام ترجمه ترانه فولکوریک”سکینه دای قزی نای نای” قهقهەی تماشاگران تمام فضای سالن آمفی تئاتر را پر میکند، در این رابطه کسی نیست بپرسد، مگر میشود ترانەهای فولکلور را بدین شیوه ترجمه کرد. بطورکلی چه ضرورتی وجود دارد که هنرمندان چنین ملتهایی برای خوشحال کردن و خنداندن فارسزبانان، خود و فرهنگ ملتشان را به تمسخر بکشند؟ اگر امروز کسی بخواهد ترانهی”شەمامه خاڵ خاڵ” و بسیاری از ترانههای هنرمند معروف کرد حسن زیرک و… را به زبان دیگری ترجمه کند، بدون شک با جملاتی عجیب و غریب و نامانوس مواجه خواهد شد.
این ترانهها بخشی از تاریخ ادب و فرهنگ فولکلور مردم کرد و … است. آنها با گوش دادن به این آوازها لذت میبرند و عملا نیازی به ترجمه تحت الفظی و غیر ادبی آنها وجود ندارد. چنین ترجمههایی دقیقأ در راستای خدمت بەآنهایی است که خواهان بی ارزش کردن زبانهای غیر رسمی ملل ایران میباشند. آنها میخواهند نشان دهند که چنین زبانهایی فقط بدرد خواندن چنین شعر و آوازهای خندەدار و مسخرە، آنهم در چنین سطح نازلی بودە، یارای مقابله با با زبان فاخر”حافظ و سعدی” را ندارند!
دشمن از هر ابزاری و از جمله اضمحلال فرهنگی برای تحقیر و بیارزش کردن مقدسات سایر ملل و درنهایت مسخ و از بین بردن آن استفادە میکند. متاسفانه برخی اوقات کار بەجایی میرسد که برای برخی از افراد کرد و آذری و… سخن گفتن بی لهجهی به زبان فارسی نشان افتخار بودە، بخشی از خانوادهها به ویژه آنهایی که خارج از کردستان و آذربایجان، در سایر شهرهای ایران زندگی میکنند با فرزندان خود فقط با زبان فارسی سخن میگویند تا مبادا خارج از محیط خانه، در مدارس و آموزشگاهها و مراکز عمومی و … مورد تمسخر قرار بگیرند. چنین کاری آسیب جدی به اعتماد به نفس کودک وارد کرده، موجب در هم شکستن پل ارتباطی او با خانواده و ملت و زادگاهش میشود.
در این رابطه، فاجعه در تلاش دشمن برای پیشبرد وظایف و برنامههای هدفمند آن نیست، بلکه فاجعه در همراهی کردن آگاهانه و نآگاهانه افرادی از ملل غیر فارس با چنین خط مشی و سیاست همگونسازی دولت حاکم است. گاها چنین افرادی ناخواسته تبدیل به ابزار دولت سرکوبگر، و عاملی ناآگاه در روند از بین بردن حرمت و کرامت ملت و هویت ملی خود میشوند. بقول شاعر معروف ایرانی ناصر خسرو:
“چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید
گفتا ز که نالیم کە از ماست که برماست!”
بدون شک نیروهای مستبد حاکم ایران برای رسیدن به اهداف شوم خود از هرگونه ابزاری جهت مسخ و از بین بردن زبان و ادبیات ملل غیرفارس و همگونسازی و پاسیف کردن روشنفکران آنها استفاده میکنند. در مقابلە با این سیاست، وظیفهی روشنفکران این ملل و بویژه کرد است که حداقل عامل انتشار این فیلم و کلیپهای قبیح نبودە، مانع ترویج و گسترش چنین اعمال ناپسندی در بین مردم شوند.
وظیفه ملی هر کردی اعتراض و مقابله علنی با چنین سیاستهای خصمانه فرهنگی است. جلوگیری و عدم بازپخش چنین کلیپهای زشت ضد فرهنگی در رسانەهای ارتباط جمعی که به عقل و اندیشهی مردم و زبان ملل غیر فارس اهانت میکند وظیفهای انسانی و ملی است.
چنین کلیپ و برنامههایی که به ارزش وهویت فرهنگی مردم توهین میکنند نه تنها ارزش خندیدن ندارند، بلکه مردم کرد بایستی خشم خود را نسبت به تهیهکنندگان و بازیگران و کسانی کە ابزار اجرای سیاستهای ضدانسانی حاکمان ایران علیه ملت خود میشوند، با بانگی بلند و صدایی رسا ابراز دارند.