روز یکشنبەی گذشتە و پس از اتمام بحث و جدلهای ابر قدرتها در شورای امنیت، مجازتهای مربوط بە معاملات تسلیحاتی علیە جمهوری اسلامی کە بر اثر آن چند سالی بود این رژیم را از خرید تجهیزات نظامی محروم ساختە بود، از سوی سازمان ملل متحد پایان یافت.
این خبر فرصتی فراهم ساخت کە روحانی رئیس جمهور در جلسەی وزرای دولتش با خوشحالی بە آن بپردازد و اظهار دارد کە چە پیروزی بزرگی بدست آوردەاند کە از این پس میتوانند بە هر کسی کە میخواهند سلاح بفروشند و یا از هر کجا کە خواستند سلاح خریداری نمایند. بگذریم از اینکە مشتریهای سلاح ایران آنهم بطور رایگان غیر از حزباللە لبنان، حوثیهای یمن، میلیشیاهای گوناگون عراق و گروههای افراطی آفریقا، کس دیگری نیست و بدین ترتیب نە تنها هیچ پولی بدست ایران نمیرسد، بلکە جهت تأمین مایحتاج کاربران این سلاحها در جنگهای نیابتی جمهوری اسلامی باید پولی هم از جیب مردم بە همراە این سلاحها بە آنها بپردازد. جنبەی مهم مسألە آنستکە روحانی در شرایطی با این خبر ذوق زدە شدە یا ریاکرانە قصد دارد آنرا دستاوردی برای رژیمش قلم بزند کە بدلیل در اختیار نداشتن منابع مالی خرید سلاح کە معلوم نیست بە چە درد آنها میخورد، باید چوب حراج بە کشور زدە و مردم را بە سیەروزی فزونتری بکشانند. آیا او خبر ندارد کە بدلیل هزینەی صدها میلیارد دلاری برای ساخت سلاح هستەای و موشکهایش و صرف دهها میلیارد دلار جهت حمایت از میلیشیها و گروههای تروریستی در کشورهای همسایە، چە بلایی بر سر مردم ایران آوردەاند کە اکنون قصد دارد چنین مژدەای بە مردم مصیبتزدە بدهد؟
تردیدی نیست کە مردم ایران پس از چهار دهە زندگی فلاکتبار، بطور کلی بە این نکتە پی بردەاند کە حاکمیت جمهوری اسلامی بر دروغ و فریب پیریزی شدە و هیچ اعتمادی بە گفتەهای مقامات ایران ندارند. اما عجیب اینجاست کە دست اندرکاران کشور از رهبر گرفتە تا پایینترین سطوح هنوز هم معتقدند کە میتوانند با دروغ و نیرنگ مردم بەجان آمدە از آنها را فریب دادە و با امید واهی بە آیندە آنان را در سکوت نگە دارند. کاری کە اگر در ابتدای حاکمیتشان و برای سالهای مدید با تحریک احساسات مذهبی و پایبندی مردم آن دوران بە سخنان و گفتەهای امام و رهبر قادر بە انجام آن بودند، اکنون دیگر محال بە نظر میرسد. بە همین دلیل اکنون دروغهایشان کاربردی جز فریب دادن خود و بیتوجهی بە واقعیات ندارد و نە تنها مردم، بلکە بخشی از خود مقامات نیز میدانند کە این دلخوشی پایە و اساس واقعی ندارد و تنها بەهدف انحراف افکار عمومی مردم و سرگرم کردن آنها بە مسائل فرعی و حاشیەای بر زبان راندە میشوند. آنها با بیتوجهی و بەفراموشی سپردن مشکلات مردم و بەدلیل عدم توانایی در پاسخ دادن بە خواستهای آنان، هموارە در تلاش هستند کە مشکلات خارجی را برجستە نمایند و چنین نشان دهند کە راە چارەای کلیەی مشکلاتی کە گریبانگر مردم شدەاند، رسیدن بە اهدافشان در سیاست خارجی و در رابطە با کشورهای دیگر است.
بدیهی است صرف نظر از دیدگاههای ظاهری روحانی و همفکرانش و بر خلاف تلاشهای رهبران رژیم جمهوری اسلامی جهت فریب و مسکوت کردن مردم ایران، آنها کە سالهاست از استبداد این رژیم علیرغم بیکاری و گرانی لجام گسیختە و سنگینی بار تأمین و ادارەی زندگی روزانە در عذاب هستند، برخلاف رهبران رژیم کە روز شماری میکنند تا بدانند چە کسی در انتخابات آمریکا پیروز خواهد شد و چە تغییراتی در ارتباط با آنها ایجاد خواهد شد و تنها چشم انتظار آنند کە چە زمانی تحریمهای اقتصادی علیە آنان رفع خواهد شد تا در نتیجەی آن خزانە و جیبهای خود را پر کنند، نەتنها اینگونە خبرها آنها را دلخوش نمیکند و انتظار عجیب و غریبی از تغییر نگرش جهان در قبال این رژیم ندارند، بلکە روحانی و رهبر نظامش را تنها عامل اصلی ایجاد این اوضاع نابسامانی میدانند کە بر سر مردم ایران آمدە است.
مردم کە در سالهای گذشتە اندک اعتمادی بە این رژیم داشتند و چشم انتظار عملی شدن وعدە و وعیدهایی بودند کە روحانی و دیگر مقامات رژیم درخصوص حل مشکلات بە آنها میدادند، بودند کە بویژە در آستانەی هر انتخاباتی با این وعدە و وعیدها برای جذب آراء مردم بازار گرمی میکردند، اکنون دیگر بە دروغها و خلف وعدەها و ناکارآمدی آنها پی بردە و دیگر بیش از این با اینگونە سخنانان و نیرنگهای اشخاصی چون روحانی فریب نخواهند خورد. رهبران رژیم بروشنی میبینند کە اگر سالها توانستند مردم با گفتن مرگ بر آمریکا بە خیابانها بکشانند، اکنون همین مردم در هر فرصتی و بە هر بهانەای بە میدان آمدە و بە خیابانها میریزند، اما نە علیە آمریکا، بلکە برای سر دادن شعار مرگ بر خامنەای و جمهوری اسلامی.
بە همین دلیل در شرایطی کە بحران افسارگسیختەی اقتصادی، گرانی و بیکاری، تورم پولی و دزدی و فساد بلای جان مردم شدەاند، معضل کرونا و بیمبالاتی و بی مدیریتی حکومت در پیشگیری از شیوع گستردە و افزایش روزافزون شمار مبتلایان و جانباختگان آن بە یک خطر جدی تبدیل شدە است، نبود دارو و قاچاق آن بە خارج از کشور، بجای رسیدگی بە بیمارستانها صدای بیماران را درآوردە است، گسترش و افزایش شمار بازداشت و قتل و اعدام فرزندان این مردم بە وظیفەی روزانەی دستگاههای امنیتی شباهت پیدا کردە است و مسئولان حکومت بجای یافتن راەچارەی معضلات، دروغ و ریاکاری را در زبان رسمی رسانەهایشان رسمیت بخشیدەاند، مردم هیچ راە چارەی دیگر سراغ ندارند جز تلاش جهت گسترش اعتراضات و قیام و سازماندهی یک خیزش نیرومند علیە این همە جور و ستم. مردم دریافتەاند کە مشکل آنها نە برجام است و نە آمریکا نە تحریمهای اقتصادی، بلکە مشکل آنها با نظامی است کە کمترین ارزشی برای زندگی و کرامت انسانی آنها قائل نیست و بود و نبودشان برای آن یکی است.
اینجاست کە مردم حق خود میدانند کە از جامعەای بینالمللی و بویژە کشورهای قدرتمند انتظار داشتە باشند بە جای اندیشیدن بە معاملە با رهبران جمهوری اسلامی بە حمایت و کمک بە آنها بیاندیشند. بدون تردید این مسألە، احزاب و شخصیتهای سیاسی و مبارز را موظف خواهد ساخت تا در راستای کسب این حمایت تلاش نمایند و اجازە ندهند این مردم بپاخاستە بیش از این در برابر دستگاە سرکوب جمهوری اسلامی تنها و دست خالی بمانند.