انتخابات در سراسر جهان عمدتأ به تبلیغات گسترده و تاثیرگذاری وابسته است که مخاطبان یک کشور را متاثر از خود کند. در روزهای پایانی تبلیغات ریاست جمهوری آمریکا هر بار کفه ترازو بسود یک کاندیدای رقیب در دو حزب به فینال رسیده سنگینی می کند.
روز انتخابات آمریکا در تقویم شمسی ایرانیان مصادف است با همان روزی که از آن با عنوان اشغال سفارت آمریکا یاد میکنند. در روزهای پایانی نیز کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ بر همین نکته انگشت گذاشته است و بیراه نیست اگر اشارەای به آمریکا ستیزی پس از سال ٥٧ در حکومت ایران و تبعاتی که در پی داشت، داشته باشیم.
خمینی با اعتماد به نفسی که در ازدحام جمعیت سال پنجاه و هفت بدان رسیده بود در یک سخنرانی بعد از اشغال سفارت آمریکا گفت: جوانان ما باید مطمئن باشند که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند!
این اظهارات البته در زمان خود مبتنی بر احساسات آنی بود و با جنگی که ایران در طول هشت سال درگیر آن بود هر بار موضع حکومت ایران دستخوش تغییر میشد تا رابطه با آمریکا در ظاهر همچنان خصمانه باشد و در ورای پرده با لابیهای متعدد و حضور واسطههای ثالث به توافق نزدیک شوند. (با استناد به خاطرات اکبررفسنجانی و قرارهای ملاقات در کشورهای اروپایی و واسطه قرار دادن عربستان و عمان به عنوان کشورهای همپیمان آمریکا در منطقه) رویکرد رژیم ایران هم در گذر زمان دستخوش تغییر بود.
حکومت ایران با توجه به نوسان قیمت نفت در بازارهای جهانی و سیکل پرالتهاب اداره اقتصادی کشور هر بار تلاش برای تصرف خاکریزی در جبهه مقابل میکرد که با تندرویهای نابخردانه در ایام پیشین آن را از دست داده بود.
همچنان که پس از مرگ خمینی بسیاری از موضع گیریهای او هم سویەای دیگر پیدا کرد (به عنوان مثال در حکم ارتداد سلمان رشدی پس از چند سال میانه رو های حکومت هر فتوای خمینی را مبتنی بر مصلحت زمان نمی دانستند!) ارتباط با آمریکا هم مصلحت های متفاوتی را تجربه میکرد.
اکنون بیش از سه دهه نوسان غیر قابل پیش بینی در رابطه ایران و آمریکا و به میان آمدن مصلحت کشورهای دیگر، اسرائیل و هم پیمانان آمریکا در منطقه و زیاده خواهی جمهوری اسلامی در اندیشه گسترش هلال شیعی، رنگ به گونه متفاوتی در حال تبلور است.
روسیه و چین با گسترش سیاست خود در کانال مالی در دو سه دهه اخیر، ایران را مساعد بهره برداری یافتەاند و این موضوعی خوشایند برای آمریکا نیست که گوشه ای بنشیند و شاهد تزلزل حضور خود در خاورمیانه باشد.
جنگ ها و نا آرامیهای اخیر در منطقه شاهدی بر این مثال است که در هر حال قدرت های جهانی که اکنون تثلیث شان مسجل است، از وضعیت موجود راضی نیستند.
پیمان موسوم به برجام هم دیری نپایید که شیب سقوط را تجربه کرد و همین امر در سیاست گذاری های دو کشور (آمریکا و ایران) نقش تعیین کنندەای به خود گرفت. بحران اقتصادی ناشی از تحریم های گسترده ترامپ علیه ایران وضعیت داخلی را دچار آشفتگی کرد و ایران ناگزیر به عقب نشینی در مجموعه ای از سیاست های خود شد.
تمام خواست مردم آمریکا پایداری در نظم و اقتصاد کشور است و هر کاندیدی بتواند بر اصل نگاهبان بودن دموکراسی و صحه گذاشتن بر مقابله در برابر موانع آن پایدارسخن تر باشد، می تواند گوی سبقت را از دیگری برباید.
اخبار موجود در همین ایام، ذکاوت تیم ترامپ را عیان می کند که انگشت بر جلوگیری اسلام خواهی افراطی نهاده است و اتفاقات اخیر در فرانسه هم به یاری این فاکتور آمده تا همه چیز برای تهیج احساسات مردم آمریکا فراهم شود که به کدام سو چرخش نشان دهند.
ترامپ بر مقارن بودن اشغال سفارت آمریکا در ٥٧ و انتخابات پیش رو دست گذاشته و خوش اقبالانه با اشاره به رویدادهای اخیر فرانسه، مردم را متوجه خطری به نام افراط گرایی می کند و ایران و رژیم جمهوری اسلامی را مسببش شناخته تا تکلیف این مقابله را روشن کند و در مقابل بایدن بهانه عدم پرداخت مالیات ترامپ و همەگیری ویروس کووید١٩ تنها سلاح کاربردی خود را در این روزهای پایانی بیشتر به کار می گیرد.
مردم ایران هم شوربختانه چشم امید به این انتخابات دوختەاند و در ابهام خاکستری پیش رو تنها گشایش اقتصادی خود را آرزو می کنند.
این در حالی است که سخنگوی وزارت خارجه رژیم در اظهاراتی متناقض امروز اعلام می کند که؛ ما اصلأ به انتخابات آمریکا فردا توجه هم نمی کنیم و برای ما مهم نیست چه کسی رئیس جمهور بعدی آمریکا خواهد شد، سپس پس از گذشت چند دقیقه بدلی به خود می زند و ادامه می دهد؛ ما برایمان سیاستهای اجرایی رئیس جمهوری بعدی آمریکا مهم است و فردا با همین رویکرد به انتخابات آنجا چشم داریم تا ببینیم در خصوص تحریم و برجام رئیس جمهور بعدی چه واکنشی از خود نشان می دهد!
گذشته از آنچه که سران حکومت ایران بدان چشم دوختەاند و درین راستا از تناقض گویی هم ابایی ندارند، انتخابات ینگه دنیا برای شان حیاتی وپر اهمیت است، غافل ازآنکه درک درستی از نقش مردم در ساختارحکومت ندارند( یا شاید هم دارند وبه گونه ای دیگرمی اندیشند!) ونقش پررنگ مردمی را دراین دوره رای گیری نادیده می گیرند.
شعار روزهای اخیر ترامپ با تلاش مستمرش در حوزەهای مد نظر و آنچه که سیاست خارجی می تواند در تعیین وضعیت مردم نقش داشته باشد بزعم بنده در فینال این ماراتن بی تاثیر نیست. اگر درکمال حیرت آندسته از دوستان که تصورشان قدرت یافتن این دوره حزب رقیب است، ناگهان نام ترامپ از گردونه رقابت پیروز درآمد دچار شوک نشوند، چراکه دموکراسی در عصرپسا مدرن می تواند لایه های متفاوتی از خود به نمایش بگذارد که قابل پیش بینی نیست.
چنانکه بر خلاف ذهن متکی به خرافه حضرات جمهوری اسلامی همه چیز با دعا و نیایش به نتیجه نمی رسد و در عرصه سیاست و مملکت داری آدم بزرگ تری باید پیدا شود و به نماینده مشهد بگوید که تشعشع نور امام زمان یک وقتهایی کارساز نیست، احتمال قریب به یقین دوباره سروکله ترامپ پیدا می شود و باز این نور الهی به تاخیر می افتد*.
*(اشاره به اظهارات دو روزاخیر نماینده مشهد درمجلس که با تحکم و اعتماد به نفس گفت؛ تا چند ماه دیگر نور امام زمان مشعشع می شود و گرانی ازبین می رود!)