برگردان: سارم
پارلمان منطقەی کاتالونیا بە اتفاق آرا بە برگزاری رفراندوم استقلال در سال ٢٠١٧ رأی مثبت داد. کاتالونیا یک منطقەی خودمختار در کشور اسپانیا و متشکل از چهار استان است. مرکز این اقلیم بارسلونا است، چنین بنظر میرسد کە کاتالونیا بە اندازەی بارسلونا در سطح جهان شناختە شدە نیست. یکی از دلائل آن بە شهرت شهر بارسلونا و باشگاه ورزشی و حرفەای فوتبال این شهر در سطح جهان بازمیگردد.
کاتالونیا از دیر باز با حکومت مرکزی از لحاظ سیاسی و مالی اختلاف دارد. بخشی از ناظران سیاسی سابقەی این اختلافات را بە قرن ١٨ و شکست همپیمانی کاتالونیا با امپراطوری هاپسبورگ برسر بوربونها و حاکمیت آنها کە در مادرید حکومت میکردند، بر کاتالونها بود. کاتالونها معتقد بودند کە پس از این شکست بخش اعظم حقوق و قدرت خود را از لحاظ مادی، فرهنگی و سیاسی از دست دادەاند. کاتالونیا بخش مهمی از اقتصاد کشور اسپانیا بشمار میرود چرا کە حدود بیست درصد از تولید ناخالص کشور اسپانیا بردوش این منطقە است.
این منطقە از سال ١٩٣٢ دارای اساسنامەی یک حکومت خودمختار است. در کنگرەی کشور از 359 کرسی دارای 47 کرسی و در سطح مجلس سنا نیز از ٢٤٦ کرسی دارای ١٦ کرسی است. سال ٢٠٠٦ در پی یک رفراندوم، این منطقە بە یک بخش خودمختار با قدرت و اختیارات بیشتر از نظر درآمد و مالیات و فرودگاه و قوانین مهاجرتی بدل گشت.
کاتالونیا در کنار ورزش و بویژە فوتبال بە عنوان یک موضوع سیاسی نیز شناختە میشود و سالهاست کە مردم کاتالونیا بر مبنای هویت ملی و متمایز خود بە استقلال میاندیشند. عوامل بسیاری وجود دارند کە میتوانند بعنوان محرک و منشاء مشکلات سیاسی میان حکومت مرکزی در مادرید و بارسلونا در کاتالونیا مورد اشارە قرار گیرند.
مهمترین فاکتور، احساس تمایز در خصوص هویت است. بخش چشمگیری از سیاستمداران و فعالان مدنی و ورزشی و مردم عادی در کاتالون، خود را اسپانیایی نمیدانند. بخشی از این احساس تمایز بە چگونگی برخورد رژیم مرکزی با ملت و اقلیم فرهنگی متفاوتی بنام کاتالون بازمیگردد. بعنوان نمونە میتوان بە کودتای موفق ژنرال فرانسیسکو فرانکو در این کشور اشارە کرد کە تنها در کاتالونیا دچار شکست شد و در پی مقاومت این منطقە، فرمان یورش ارتش بە بارسلونا را صادر کرد و در جریان یک جنگ داخلی کە حدود چهار سال بطور انجامید، شمار کثیری از مردم جان خود را از دست دادند. این امر بە خمیر مایەی تنش دراز مدتی میان کاتالونیا و دولت مرکزی بدل گشت کە کماکان بقوت خود باقی است. جنبش هویتطلبانەی کاتالونیا طی مدت چند دهەی گذشتە همچنان ادامە داشتەاست. هرچند نە بە شیوەی نظامی، اما رقابت سیاسی میان این دو ملت از لحاظ سیاسی، مادی و قانونی کماکان جریان داشتەاست. بە عنوان نمونە یکی از خواستهای دولت اقلیم کاتالونیا، دادن مالیات کمتر بە دولت مرکزی بودەاست. کاتالونها معتقدند کە سقف مالیاتی کە انها بە دولت مرکزی پرداخت میکنند، بیشتر از سهم آنهاست و بودجەای کە از دولت مرکزی دریافت میکنند، بسیار کمتر از چیزی است کە آنها بە دولت مرکزی پرداخت میکنند.
احتمالات پس از استقلال
در رابطە با موضوع جداشدن کاتالونیا از اسپانیا بە دو احتمال اشارە میکنیم. بخشی از کارشناسان و صاحب نظران معتقدند کە با جدا شدن کاتالونیا از اسپانیا، این منطقە دچار خسارات سیاسی و اقتصادی خواهد شد و در این رابطە بە فاکتورهایی چون: خارج شدن از اتحادیەی اروپا و قطع رابطەی قانونی و اقتصادی آن با منطقەی یورو اشارە میکنند. نخست وزیر بریتانیا در پی تصویب رفراندوم عمومی برای استقلال کاتالونیا از سوی پارلمان این منطقە و در جریان دیدارش از اسپانیا، طی یک سخنرانی بە این نکتە اشارە کرد کە اگر بخشی از یک کشور عضو اتحادیەی اروپا تجزیە شود، کشور جدیدالتأسیس، عضو اتحادیەی اروپا نخواهد بود و باید خواستار عضویت گردد و بە این درخواست نیز پس از کلیەی کشورهایی کە خواستار عضویت در اتحادیەی اروپا گشتەاند، رسیدگی خواهد شد.
خروج از اتحادیەی اروپا دو جنبەی سیاسی و اقتصادی خواهد داشت. علاوە برآنکە کاتالونیا – بعد از استقلال – عضو اتحادیەی اروپا نخواهد بود، از لحاظ بانکی، بازرگانی، اقتصادی و مالی نیز در خارج از حوزەی یورو قرار گرفتە و قوانین و موازین ویژەی تجارت و بازرگانی، شامل این منطقە نخواهد شد. از طرف دیگر بدلیل ورزش فوتبال، برخی از کارشناسان ورزشی از رکود در ورزش کاتالونیا سخن میگویند و اظهار میدارند کە استقلال میتواند زیان اقتصادی سنگینی بە این منطقە و بویژە باشگاە بارسلونا وارد آورد.
از طرف دیگر و برخلاف این دیدگاه، برخی از ناظران، استقلال کاتالونیا را فرصت خوبی برای اتحادیەی اروپا میدانند. جمعیت منطقەی کاتالونیا حدود 7.5 میلیون نفر است. گرچە هنوز احتمالات پس از استقلال چندان روشن نیستند، اما چنین بنظر میرسد کە اتحادیەی اروپا نیز از لحاظ سیاسی و اقتصادی، بسادگی از منطقەی پیشرفتە و متحد و یکپارچەی خود نگذرد. شایان ذکر است کە میزان یکپارچگی کشورهای اروپایی طبق ارزشها و معیارهای اتحادیەی اروپا، موضوع مهمیاست و در پرتو همین مسألە بخشی از ناظران، کاتالونیا را یک منطقەی مناسب و مطابق با معیارهای پیشبینی شدە و قابل انتظار اتحادیەی اروپا توصیف میکنند. بە همین دلیل معتقدند کە اتحادیەی اروپا نباید بسادگی یکی از مناطق اروپایی خود را مورد بیتوجهی قرار دهد. از طرف دیگر کاتالونیا یکی از ثروتمندترین اقلیمهای اسپانیا میباشد کە بە تنهایی تأمین حدود بیست درصد از تولید ناخالص کشور را برعهدە دارد. بعلاوە این اقلیم بخشی مهمی از درآمد این کشور را در عرصەی توریزم در دست دارد. در حاشیەی دریا واقع شدن و تبادلات بازرگانی در سطح اروپا و جهان در این منطقە، نقطە قوتی برای کاتالونیا و بعنوان یک منبع درآمد و قدرت بشمار میآید. بە همین دلیل برخی از ناظران سیاسی و اقتصادی جدا شدن کاتالونیا از اسپانیا را زیان بزرگی برای حکومت مرکزی نیز قلمداد میکنند. افزودنی است کە صاحب نظران و کارشناسان اقتصادی، کاتالونیا را هفتمین قدرت اقتصادی اتحادیەی اروپا توصیف مینمایند.
کردستان و کاتالونیا
دو ملت کرد و کاتالونی از بسیاری لحاظ بە یکدیگر شباهت دارند. دو جنبش در دو قارەی متفاوت، اما با دو جوهر هویت طلبانەی مشابە. هر دو ملت خود را مظلوم میدانند. هر دو ملت از سوی حکومت مرکزی مورد ستم واقع شدەاند. اما با این تفاوت کە سطح و میزان و مدت استثمار کردها بسیار بیشتر و سنگینتر بودەاست. احتمالا این امر نیز از آنجا ناشی میشود کە کاتالونها در قارەی اروپا و در داخل یک کشور دمکرات بسرمیبرند.
کاتالونها نیز نظیر کردها در راستای استقرار یک نظام همە شمول و تأمین حقوقشان در چارچوب اسپانیا تلاش بسیاری بعمل آوردەاند. بە همین دلیل یکی از ارکان استقرار یک سیستم همە شمول جمهوری در اسپانیا در سالهای ١٩٣٢ تا ١٩٣٩ بودند. هرچند عمر این جمهوری کوتاه بود و ژنرال فرانسیسکو فرانکو از طریق کودتا بە حیات این جمهوری خاتمە داد، اما کاتالونها هموارە در راستای تأمین حقوق خود تلاش کردەاند. در پی مرگ ژنرال فرانکو در سال ١٩٧٥، کاتالونها توانستند در سال ١٩٧٩ بیشترین حق خود مختاری را در قانون اساسی برای خود کسب نمایند.
ستم و تبعیض و انکار هویت از سوی حکومت مرکزی و بویژە طی مدت حاکمیت ژنرال فرانکو توانست کاتالونها را بیشتر بسوی افکار جدایی طلبانە سوق دهد. این روند نیز بە کارت فشار بسیار نیرومندی علیە حکومت مرکزی بدل گشتە و در صورت تحقق استقلال کاتالونها، خواست مشابهی از سوی باسکها نیز افزایش خواهد یافت و این امر اسپانیا را با بحران سیاسی عمیقی مواجە خواهدساخت.
با توجە بە کیس مشابە در اروپا، بە عنوان مثال تقسیم یوگسلاوی بە هفت کشور و استقلال کوزو در اتحادیەی اروپا، با اعلام استقلال از سوی خلق کاتالون در اسپانیا و جدا شدن آن از این کشور، نە تنها اسپانیا، بلکە بطور کلی اروپا وارد مرحلەی سیاسی و بحرانی جدیدی خواهد شد کە میتواند مدت درازی بطول بیانجامد.
منابع:
نیویورک تایمز
بیبیسی
ویکیپدیا
ورزش٣
درشمارهی٦٦٨ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است