روز چهارشنبە 26 آذرماە بار دیگر رژیم جمهوری اسلامی بە دلیل نقض خشن و فاحش حقوق بشر در ایران از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد محکوم گردید. این نخستین بار و با کمال اطمینان میتوان گفت تا جمهوری اسلامی بر سر کار باشد آخرین بار نخواهد بود کە این رژیم خودکامە از سوی سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای مدافع حقوق بشر محکوم میشود. این محکوم شدنها هرچند بیانگر ماهیت نظام سرکوبگر جمهوری اسلامی و نقض حقوق مشروع مردم ایران است، با این وصف نەتنها نتوانستەاند، وضعیت حقوق بشر در ایران را بهبود بخشند و رژیم را در نقض حقوق بشر بازدارند، بلکە فشار دستگاەهای سرکوبگر رژیم بر مردم ایران، بویژە فعالان سیاسی و مدنی، زنان و بطور کلی آحاد مردم در ایران و کوردستان فزونی یافتە و مافیای حاکمیت، کشور ایران را با قوانین ارتجاعی و تحمیلی خود و اعمال و سیاستهای انسانستیزانەاش در منگنە قرار دادەاست.
شاید ایران تحت استیلای آخوندها از نوادر کشورهای دیکتاتور زدە باشد کە در تمامی زمینەها، اکثریت مواد و بندهای اعلامیەی جهانی حقوق بشر را بشیوەی سیستماتیک و قانونی پایمال میکند و هر سال پروندەی حقوق بشر این رژیم در مجمع عمومی سازمان ملل برای یک سال دیگر مفتوح میماند. این درست است کە تاریخ معاصر نشاندادە رژیمهای ایدئولوژیک و توتالیتر با دمکراسی و حقوق و آزادیهای مردم سر عناد داشتە و دارند و هرگونە ندای اعتراض و مخالفتی را سرکوب کردەاند، با این وصف آنچە طی مدت حاکمیت جمهوری اسلامی، مردم ایران چشیدە و تا کنون دیدەاند، تنها میتوان گفت در گروە طالبان افغانستان و حاکمیت سیاە و جهالت داعش روی دادەاست. رژیمی کە از همان آغاز با کشتار دستجمعی مخالفانش و قلع و قمع احزاب و سازمانهای سیاسی پایەهای حاکمیتش را تثبیت کرد، طی بیش از چهار دهەی اخیر از هیچ رفتار و اعمال انسانسیتزانەای در قبال مردم ایران فروگذاری نکردە و ایران را بجایی رساندە کە بە زندان بزرگی برای خلقهای جانبەلب رسیدەی تبدیل شدەاست. بە همین خاطر است کە میبینیم تمامی سازمانها و نهادهای مدافع حقوق بشر هر سال این رژیم و نقض حقوق بشر در ایران را محکوم میکنند.
بدور از واقعیت نیست اگر بگوییم در بیش از چهار دهە حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی دەها هزار تن از مخالفان این نظام جنایتکار بە شیوەهای گوناگون در زندانهای پیدا و ناپیدا تحت شکنجە کشتە شدەاند یا در داخل و خارج از کشور توسط تروریستهای رژیم بەقتل رسیدەاند. اعدامهای سالهای آغازین جمهوری اسلامی در تهران و دیگر شهرهای ایران و کوردستان بە دست پلید خلخالی و دیگر جلادان رژیم، قتلعام هزاران زندانی سیاسی در زندانها کە کشتار زندانیان در سال ١٣٦٧ و همچنین ترور صدها تن از مخالفان در خارج از کشور کە در این میان حزب دموکرات با بەشهادت رسیدن دو رهبر فرزانە و صدها کادر و پیشمرگ دلیرش توسط تروریستهای جمهوری اسلامی سهم عمدەای از جنایات رژیم را متحمل شدەاست، از جملە جنایاتی است کە بر پیشانی حاکمیت جمهوری اسلامی نقش بستەاند.
تنها طی یکسال اخیر جمهوری اسلامی در مقابل دیدگان کشورها و افکار عمومی جهان و بدون توجە بە خواست دولتها و نهادهای مدافع حقوق بشر بسیار سفاکانە چندین جنایت خلق کرد کە اعدام ناگهانی مصطفی سلیمی، زندانی سیاسی کورد در سقز، نوید افکاری قهرمان جهان در رشتەی کشتی در شیراز و ربودن روحاللە زم، مدیر مسئول سایت “آمدنیوز” در عراق و بازگرداندن و اعدام وی طی چند روز اخیر، اعمال و اقدامات جنایتکارانەای هستند کە رژیم جمهوری اسلامی مرتکب آنها شدەاست. فزون بر این اعدام روحللە زم در واقع انتقامی بود از نقش کارای سوسیال میدیا و شبکەهای اجتماعی؛ بویژە آنکە در جریان برپایی اعتراضات دیماە ٩٦ و آبانماە ٩٨ و همچنین افشای فساد در دستگاەهای متعدد رژیم، شبکەهای اجتماعی نقش بسزایی داشتند. جمهوری اسلامی کە در ریاکاری و وقاحت هیچ حد و مرزی نمیشناسد رژیمی است کە در برابر دیدگان مردم جهان و دولتها، مخالفان خود را میرباید و پس از شکنجەهای جانکاە، آنان را ناچار میکند در برابر دوربین و در تلویزیون بە جرمهایی اعتراف کنند کە اساسأ انجام ندادەاند و سپس همین اعترافات موجب محکومیت آنان بە اعدام میشود. تلویزیونی کە تحت نظارت خامنەای است و بە زبانحال جناح مسلط رژیم تبدیل شدە و در راستای منویات نهادهای سرکوبگر رژیم فعالیت میکند.
درحالیکە در کشورهای پیشرفتە، مخالفت با دولت و حاکمیت ونگارش مطالب انتقادی در مورد حاکمان و تلاش برای تغییر دولت و چگونگی ادارەی کشور مجاز است، در ایران تحت سلطەی جمهوری اسلامی هرگونە مخالفت با حاکمیت بە معنای ضدیت با خدا است و مجازات آن نیز زندان و اعدام است. آخوندهای حاکم در این رهگذر حتی بە انواع ترفند و دروغها و ربودن مخالفان خود دست مییازند و هیچ ابایی ندارند. ربودن روحللە زم در عراق از سوی ایادی رژیم در این کشور کە بە حیاط خلوت جمهوری اسلامی تبدیل شدە و چندی پیش نیز ربودن “حبیب اسیود” از فعالان عرب در استانبول ترکیە، تنها دو نمونە از اعمال جمهوری اسلامی و شبکەهای تروریستی این رژیم در خارج از کشور هستند. در رابطە با عملیات ربودن این فعال عرب، دولت ترکیە اعلام کرد کە ١١ تن از افراد مرتبط با جمهوری اسلامی را کە اسیود را ربودە و بە ایران منتقل کردەاند دستگیر کردەاست.
پایمالکردن حقوق بشر در ایران تنها در عرصەی سیاسی نیست و این تنها خلقهای ایران همانند خلق کورد نیستند کە از حقوق و آزادیهای خود محروم شدەاند و مبارزانشان در شکنجەگاەها در خون میغلتند و کشتە میشوند؛ این تنها کولبران کورد نیستند کە از روی ناچاری و برای امرار معاش بە کولبری روی میآورند و بکرات آماج شلیک مستقیم نیروهای مسلح رژیم میشوند و بەقتل میرسند؛ این تنها فعالان سیاسی و مخالفان جمهوری اسلامی نیستند کە بە جرم آزادیخواهی و ضدیت با سیاستهای خامنەای و جمهوری اسلامی در سیاەچالهای سپاە پاسداران و وزارت اطلاعات رژیم شکنجە و بە حبسهای طویلالمدت محکوم میشوند. در واقع آخوندهای حاکم مردم و سرزمین ایران را بە گروگان گرفتە و با نام دین و شریعت و حاکمیت نمایندگان خدا، واپسگرایانەترین قوانین را بر خلقهای ایران تحمیل کردەاند. مردم ایران حتی در زندگی روزمرە و در چارچوب حریم شخصی خود نیز آزاد نیستند و با ترس و واهمە زندگی میکنند. نصف جمعیت ایران، یعنی زنان بطور قانونی تحت ستم و تبعیض هستند و از بسیاری از حقوق ابتدایی خود همانند پوشش و لباس، میراث و موزیک و بطور کلی چگونگی انتخاب زندگی قهرأ محروم شدەاند. دەها تن از فعالان حقوق زنان و کودکان اینک در زندانها و در شرایط اسفباری در بند هستند و خطر مسمومیت تعمدی و مرگ آنان را تهدید میکند. فعالان کارگری، فرهنگی و مدنی و بطور کلی تمامی عرصەهای اجتماعی از سوی حاکمیت تحت فشار هستند و باید در چارچوبهای مشخص و محدود رژیم فعالیت و خطوط قرمز را راعایت کنند، در غیر آن سرنوشتشان زندان و غل و زنجیر است.
بیگمان محکوم کردن جمهوری جنایتکار حاکم بر ایران از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد بسیار ارزندە و بجاست، البتە کشورهای اروپایی نیز تحت تأثیر بەدار آویختن نوید افکاری و روحاللە زم اینبار قاطعانەتر از گذشتە این جنایات را محکوم کردەاند، با این حال مسألە این است کە برای مهار این رژیم و کاستن از آلام نقض ابتداییترین حقوق تودەهای مردم ایران، تنها چنین محکومکردنهایی کارایی ندارد و در واقع بدون فشار همجانبە کشورهای متنفذ در عمل، جمهوری اسلامی با وقاحت هرچە تمامتر بە جنایات خود ادامە خواهد داد.
این تابلویی سیاە از ایران تحت استیلای جمهوری اسلامی و چند نمونەای جزئی از رفتار و اعمال خامنەایی و مافیای حاکمیت است. دست آخر با اطمینان میتوان گفت تا جمهوری اسلامی در ایران حاکم باشد و جهان خارج و افکار عمومی در عمل در برابر اقدامات غیر انسانی این رژیم موضع قاطعانەای در عمل اتخاذ نکنند، وضعیت حقوق بشر روز بەروزوخیمتر میشود و تودەهای مردم امنیت و آسایش را نخواهند دید.