نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در کوردستان طی نیم فصل اول زمستان سال جاری، ١٦٠ تن از کنشگران سیاسی، فرهنگی، مدنی و زیستمحیطی کورد را بە اتهام فعالیت علیە رژیم بازداشت کردند. موج جدید بازداشتهای اخیر در کوردستان گر چە بە لحاظ کثرت آن، آنهم در مدت کوتاە زمانی، ویژە و در خور تأمل است، اما اقدام تازەای از این دست نیست؛ چراکە دستگاەهای اطلاعاتی و سرکوبگر رژیم تنها در پنج سال اخیر ٣١٠٠ تن از فعالان کورد را بە زندانها افکندەاند. واقعیت این است کە در کوردستان جنگ است و این جنگ بیش از ٤٠ سال است کە بە کوردستان تحمیل شدە و در اشکال مختلفی ادامە داشتەاست. این جنگی کە جمهوری اسلامی بە کوردها تحمیل کردە، از بهار آزادی پس از انقلاب ١٣٥٧ با لشکرکشی نیروهای مسلح حکومت مرکزی و با تأسی از فتوای خمینی برای از بین بردن “کفر” در کوردستان آغاز شد. کفر بزرگ کورد این بود کە بسیار زود ماهیت حاکمیت جدید در تهران را شناخت و حاضر نشد این رژیم را بە رسمیت بشناسد. گناه کبیرە این بود کە مردم کوردستان خواهان حقوق، آزادی و دستاوردهایی بودند کە در طول تاریخ معاصر برای آن جنگیدە و قربانی دادەاند. کفر کوردها ایستادگی در برابر اقتدار رژیمی سرکوبگر و “نە” گفتن بە آسمیلاسیون و انقیاد بود. این نیز از منظر آخوندهای جماران گناهی کبیرە محسوب میشد کە میبایست کورد تاوان آن را پس بدهد. از آنهنگام تاکنون بیش از چهار دهە است، خلق کورد در این بخش از کوردستان تاوان حقطلبی و آزادیخواهی خود را پس میدهد.
جمهوری اسلامی ایران در چهار دهەی گذشتە بیش از ٢٢٠٠ تن از فرزندان خلق کورد در کوردستان را بە تاوان! ضدیت با نظام ولایت فقیە اعدام کردە است. در داخل کشور، در اقلیم کوردستان عراق و در خارج از کشور بیش از ٤٥٠ تن از کادرها، پیشمرگان و فعالان سیاسی کورد را ترور کردەاست. در ٣٢ روستای کوردستان ایران اقدام بە ژنوساید کردە و در این کشتار دستجمعی و ددمنشانە ٢٨٠ تن از روستائیان از جملە زنان، کودکان و سالمندان بە قتل رسیدەاند. همچنین سرکوبگران رژیم ٤١ روستای کوردستان را بە دلیل ایستادگی ساکنان آن تخریب و با خاک یکسان کردەاند. در میدان نبرد و بە دلیل یورش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و دفاع مشروع نیروی پیشمرگ، قریب بە ٧ هزار تن از نیروهای پیشمرگ احزاب و سازمانهای سیاسی کوردستان بە شهادت رسیدە و هزاران تن از شهروندان و مردم بیدفاع کە در میان آنان نیز صدها زن و کودک دیدە میشوند، بەقتل رسیدەاند. طی مدت حاکمیت این رژیم سفاک بیش از ٢٥٠٠ تن از شهروندان کورد اعم از شبان، کشاورز، کودک، کولبر و کاسبکار بە دلیل انفجار مینهای کاشتە شدە توسط نیروهای مسلح رژیم کشتە و بالغ بر ٤٥٠٠ تن نیز مجروح و معلول شدەاند.
این جنگ تحمیلی در کوردستان در همەی عرصەها و با تمامی متد و شیوەها ادامە داشتە است. رژیم حاکم بر ایران بە علت نگرش امنیتی کمترین بخش از بودجە کشور را جهت عمران و ایجاد مراکز تولیدی و صنعتی بە کوردستان اختصاص دادە است، این در حالی است کە حاکمان غارتگر ایران منابع آبی، جنگلها، معادن طلا، سنگ مرمر و گرانیت و دیگر ذخائر طبیعی و زیر زمینی کوردستان را بە تاراج بردە و حتی مراتع و جنگلهای کوردستان نیز در امان نماندە و بطور تعمدی از سوی سپاە پاسداران و مزدوران رژیم طعمەی حریق شدەاند.
فقر و تنگدستی، وجود بیکاری گستردە و مفرط در مقایسە با سایر مناطق ایران کە از پیامدهای سیاست بیتوجهی اقتصادی بە کوردستان است، موجب گسترش پدیدەی کولبری در مناطق مرزی کوردستان شدە است. اما در مناطق مرزی نیز نیروهای مسلح رژیم بسوی کولبران شلیک میکنند و بیمحابا کولبران و کاسبکاران کورد را بە قتل میرسانند. بر اساس آمار نهادهای حقوق بشری در کوردستان تنها در ٥ سال اخیر بر اثر تیراندازی نیروهای جنایتکار رژیم ٤٠٠ تن از کولبران کشتە و ٦٥٠ تن نیز مجروح شدەاند.
جنگ جمهوری اسلامی با کورد و کوردستان در عرصەی فرهنگی و جنگ نرم نیز ادامە داشتە و پیامدهای متفاوتی داشتە است. استراتژی جنگ نرم رژیم علیە ملت کورد در چهار دهەی گذشتە این بودە کە جامعەی کوردستان را دچار بحران هویت سازد، تاریخ جنبش سیاسی کورد را تحریف کردە و سطح مطالبات ملت کورد را بە حداقل آن برساند، وجهە و شخصیت کاریزماتیک رهبران جنبش خلق کورد را مخدوش کردە، با گسترش احساسات ایرانیگری، پیوستگی و هویت ملی و میهنی خلق کورد را تضعیف کند، با ایجاد شکاف در میان جامعەی کوردستان و احزاب سیاسی کورد، اعتبار احزاب مبارز کوردستان و اعتماد مردم بە آنها را تضعیف سازد و آنها را بزعم خود از میدان بیرون راند و دست آخر چنین نشان دهد کە انگار هیچ چیزی بە نام مسألەی کورد در ایران نبودە و نیست! در راستای این هدف پلید رژیم جمهوری اسلامی امکانات و نیروی مادی و انسانی بسیاری را اختصاص دادە است. لیکن تمامی این توطئە و ترفندهای ریز و درشت و نرم و خشونتآمیز جمهوری اسلامی نەتنها سود آنچنانی برای رژیم نداشتە، بلکە نتایج معکوسی نیز در پی داشتە است. بطور مثال:
جمهوری اسلامی بسیار کوشید کوردها را از هویت ملی خود جدا سازد، با این وصف هر رویداد و اقدام مهم و تاریخی در رابطە با مسألەی کورد، -حتی در سایر بخشهای کوردستان – در خیابانهای شهرهای کوردستان ایران و فعالیتهای مرتبط با این رویدادها منعکس میشود. رژیم تلاش بسیاری کرد تا میان کوردهای شیعە و سنی در کوردستان شکاف ایجاد کند و بذر تفرقە را در بین مناطق مختلف کوردستان با توجه بە تنوعات مذهبی بکارد، اما زلزلەی کرماشان و حماسەی ملی و کوردیای کە از ماکو تا سرپلذهاب را درنوردید، ترفندها و دسیسەهای جمهوری اسلامی در این عرصە را نقش بر آب کرد. این رژیم چەها نکرد تا حزب دموکرات و دیگر احزاب کوردستانی را از چشم مردم کوردستان بیاندازد، اما زمانیکە درصدد بود ثمرەی چهار دهە تلاش و برنامە ریزی و مصارف این سیاست را در موشکباران مقر دفتر سیاسی حزب دموکرات کوردستان در ١٧ شهریورماە ١٣٩٧ برداشت کند؛ اعتصاب سراسری ٢١ شهریورماە مردم کوردستان برای همبستگی با فرزندان پیشمرگشان و حزب محبوبشان و محکومیت این اقدام جنایتکارانە، جمهوری اسلامی را مات و مبهوت کرد. پیام این رفراندم واقعی رو بە جمهوری اسلامی این بود: ” ما همە اعضای یک پیکریم و از شما بیزار، شرتان را کم کنید…”
اینکە جمهوری اسلامی اینک با ساختن فیلم و بە اصطلاح مستند، میکوشد سیمای جنبش آزادیخواهانەی کورد را مخدوش سازد، باد بە غربال کشیدن است. تلاشهای رژیم در این رهگذر فرجامی نخواهد داشت و مردم کوردستان هم احزاب و سازمانهای سیاسی خود و جمهوری اسلامی و اعمال و رفتار جنایتکارانەاش را خوب میشناسند و ماهیت این رژیم ریاکار نەتنها برای مردم ایران، کە برای جامعەی جهانی نیز عیان و آشکار است. همزمان تلاش رژیم جمهوری اسلامی برای مستند سازی را باید در چارچوب تلاش مذبوحانەی آنها برای کسب مشروعیت ازدست رفتەاشان محسوب داشت. هراس عمدەی رژیم از تکوین و پیریزی گفتمان ملی حزب دموکرات است کە برغم بیش از چهار دهە سرکوب و خفقان و کشتار ، همانند بختک گلوی سردمداران جمهوری اسلامی را میفشارد و خواب را از چشمان آنان ربودە است.
آری، کوردستان، کوردستان هویتطلب و آمادەی پیکار، نقطە ضعف و چشم اسفندیار جمهوری اسلامی است.