سرنوشت “برجام” در میان ایران و کشورهای عضو این توافق بە مرحلەای حساس رسیدەاست.جمهوری اسلامی پس از چند ماە تعویق نشستها برای احیای برجام، اعلام کردە کە گفتگوها را با سە کشور اروپایی عضو برجام از سر خواهد گرفت؛ هر چند با این حال باید با دیدەی تردید بر این وعدە نگریست. جمهوری اسلامی کە پس از برروی کار آمدن ابراهیم رئیسی و یکدست شدن فراگیر حاکمیت مشغول طفرەرفتن و وقتکشی است، چنین پیداست در رابطە با بازگشت بە گفتگوهای برجام و تحمیل شروط خود بر آمریکا و دیگر اعضای برجام، مواضع سخت و یکدستی اتخاذ کردەاست.
با نگاهی بە برجام درمییانیم کە این توافق در واقع دارای درز و شکافهای زیادی جهت تداوم فعالیتهای نظامی و بستر مناسبی برای گسترش برنامەهای موشکی، پهپادی، تداوم سیاست مداخلەجویانە در کشورهای منطقە و سرکوب خلقهای ایران و نقض آشکار حقوق بشر است. برجام از همان ابتدا برخلاف رضایت و خرسندی باراک اوباما و دولت وقت دموکراتها در آمریکا و دولت حسن روحانی در ایران از با نارضایتی جمهوریخواهان آمریکا، سپاە پاسداران و جناح اصولگرای حاکمیت در ایران و همچنین اسرائیل و برخی از کشورهای منطقە مواجە شد. از سویی جمهوریخواهان آمریکا، اسرائیل و بخشی از مخالفان جمهوری اسلامی معتقد بودند کە با توجە بە محتوا و مدت زمان برجام( ١٠ سال، یعنی تا سال ٢٠٢٥) این توافق قادر نیست امکان عدم دسترسی جمهوری اسلامی بە سلاح هستەای و رفع نگرانی اسرائیل و متحدان آمریکا در منطقە و جهان را تضمین نماید، لذا مخالف برجام بودند و این توافق را بە سود جمهوری اسلامی میدانستند؛ از سوی دیگر سپاە پاسداران و جناح مسلط رژیم نیز مخالف برجام و بر این باور بودند کە این توافق با سیاستهای کلی نظام در تضاد و جمهوری اسلامی در این بازی بازندەاست. حتی خامنەای نیز از همان ابتدا با اکراە و از سر ناچاری و مصلحتی بە برجام تن داد. اینک و در آستانەی آغاز دورەی هفتم گفتگوهای وین، بە اعتقاد آمریکا و متحدان اروپائیش شرایط طی این مدت، بویژە پس از خروج آمریکا از برجام در سال ١٣٩٧(٢٠١٨)بسیار تغییر کردەاست. ادارە جدید آمریکا خواستار بازگشت بە برجام و پایبندی جمهوری اسلامی بە این توافق است و اعلام کردە کە تعلیق بخشی از تحریمهای اقتصادی منوط بە توقف فعالیتهای هستەای ایران و همکاری گستردە و فراگیر جمهوری اسلامی با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستەای است.
البتە اگر آمریکای دونالد ترامپ از برجام خارج شد و سیاست فشار حداکثری و تحریمهای اقتصادی هوشمند را در بخش پتروشیمی و دیگر بخشهای اقتصادی بە جمهوری اسلامی و مافیای خامنەای و سپاە پاسداران تحمیل کردە و بدین سان جمهوری اسلامی را بە تنگنا انداختەاست، سردمداران رژیم ایران نیز در مقابل سطح غنیسازی اورانیوم را بە غلظت ٦٠٪ رساندند، اورانیوم فلزی را تولید کردند کە در تولید تسلیحات هستەای کاربرد دارد و بدین سان برخلاف توافق برجام بسوی دسترسی بە سلاح هستەای گام برداشتند. فزون بر این سپاە پاسداران بسرعت برنامەهای موشکی خود را گسترش داد، بگونەای کە در اعماق زمین در مناطق مختلفی شهرهای موشکی ایجاد کردند و بە محل تهدید آمریکا و متحدانش تبدیل شدند. موشکهایی کە حزباللە لبنان و حماس و جهاد اسلامی در فلسطین با آنها اسرائیل را آماج خود کردەاند و موشکهای حوثیهای یمن کە تهدید جدی علیە عربستان و دولت قانونی یمن هستند، هدیە جمهوری اسلامی بە این گروەها است.
جمهوری اسلامی همچنان بە سیاست مداخلە، آشوبگری و برافروختن آتش جنگ در کشورهای منطقە ادامە میدهد و با استفادە از تمامی توان و امکاناتش، چە با دست یازیدن بە اقدامات تروریستی و حملە بە پایگاەهای آمریکا و متحدانش و چە از طریق جنگ نیابتی با مخالفانش نشان دادە کە با تحریم و مجازات اقتصادی _ بە قیمت سیەروزی خلقهای درماندەی ایران_ از سیاستهای قلدرمأبانەاش دست بر نخواهد داشت. با توجە بە عزم راسخ همەی طرفها بر مواضع و دیدگاەهایشان، رسیدن بە توافقی کە مورد قبول همگان باشد از جملە جمهوری اسلامی و آمریکا باشد بسیار بعید است و محتمل نیست این کلاف پیچیدە در گفتگوهای دور هفتم وین نیز گشودە شود.
آنچە در این میان اهمیت دارد آخرین بیانیە مشترک آمریکا و سە کشور اروپایی فرانسە، بریتانیا و آلمان است کە بسان طرف مذاکرە با جمهوری اسلامی میگویند زمان برای پاسخ جمهوری اسلامی و صبر آنان حدی دارد. این کشورها با صراحت اعلام داشتەاندکە ایران هیچگاە دستش بە سلاح هستەای نمیرسد و حاضرند بدین منظور اگر مذاکرات این معضل را رفع نکند، راەهای دیگر را در پیش گیرند. همزمان و بموازات آنان اسرائیل نیز بسان مخالف اصلی برجام آشکارا و با صراحت اعلام کردە کە اگر لازم باشد مستقیمأ و بدون همکاری آمریکا و متحدانش مراکز هستەای جمهوری اسلامی را از بین خواهد برد. طی چند سال اخیر کە نیروهای قدس سپاە پاسداران و حزباللە لبنان در سوریە حضور دارند، اسرائیل برای جلوگیری از استقرار نیروهای جمهوری اسلامی در نزدیکی مرزهایش صدها بار پایگاەها و مراکز نظامی رژیم را هدف قرار دادەاند، بدون آنکە جمهوری اسلامی واکنشی بە این حملات نشان دهد. جمهوری اسلامی پس از خروج آمریکا از برجام، بسیار کوشید از این اقدام سود بردە و کشورهای اروپایی عصو برجام و آمریکا را در برابر هم قرار دهد و کشورهای اروپایی را بطرف خود مایل گرداند،؛ در این راستا سیاستهای غیر قابل پیشبینی دونالد ترامپ در عرصەهای مختلف جهانی مزید بر علت بود، اما با این وصف رژیم حاکم بر ایران نتوانست پیروز این کشمکش باشد و بر خلاف آن با ازدیاد سانتریفیوژها و غنی سازی اورانیوم و تولید موشکهای دوربرد و تداوم سیاستهای مداخلەجویانە در منطقە، در واقع آمریکا و کشورهای اروپایی را در قبال اعمال و سیاستهایش همسو گردانید. خامنەای و سردمداران رژیم بر این باور بودند با پیروزی کاندیدای دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همەی تحریمها رفع میگردد و درب جهان خارج بر رویشان باز خواهد شد و دەها میلیاد دلار بە رژیم پرداخت میگردد؛ در حالیکە آمریکای کنونی اگر در گفتار با آمریکای دورەی جمهوریخواهان تفاوت دارد، در موضعگیری در قبال جمهوری اسلامی تفاوت قابل ملاحظەای ندارند، در واقع دموکراتها اگر خواهان بازگشت بە برجام هستند، منظورشان برجامی است کە نەتنها نقط ضعف توافق گذشتە را ترمیم میسازد، بلکە دیگر سیاستهای جمهوری اسلامی مانند گسترش برنامەهای موشکی، مداخلە در منطقە و بیثبات کردن کشورها و حتی در داخل ایران نیز معضل نقض حقوق بشر و سرکوب آزادیهای انسانی را در برگیرد.
در این بین این پرسش مطرح میگردد آیا خامنەای و حاکمیت یکدست جمهوری اسلامی پس از هزینە و صرف دەها میلیارد دلار طی بیش از دو دهە و کشمکش و رقابت سخت با جهان خارج، حاضرند تحت فشار بینالمللی دست از برنامەهای هستەای و سیاستهای منطقەای خود بردارند کە بواقع تهدیدی جدی برای جهان و بویژە خاورمیانەاست؟ نتیجەی ٢٠ سال گسترش برنامەهای هستەای و بەهدر دادن ثروت و داراییهای تودەهای مردم ایران کە اینک اکثریتشان در فقر و تنگدستی و سیەروزی بسر میبرند بە کجا خواهد انجامید؟ پیامد بەهدر دادن دەها میلیارد دلار از ثروت و داراییهای تودەهای مردم ایران در راستای برنامەهای هستەای و موشکی آخوندهای حاکم، دقیقأ همانند صدها میلیارد دلاری است کە این رژیم فاسد طی مدت حیات ننگین و منفور خود برای پیشبرد سیاستهای ضد خلقیاش بە هدر دادە و در برابر آن ایران را ویران کردەاست. همینکە خط فقر در ایران بیش از دە میلیون تومان است و بیکاری نیمی از نیروی کار کشور را فراگرفتە و دولت توانایی تأمین و پرداخت حقوق کارگران، معلمان و بیشتر حقوقبگیران دولتی را ندارد، بیانگر دوزخی است کە جمهوری اسلامی برای تودەهای جان بەلب رسیدەی ایران بوجود آوردەاست.
آزمون بیش از چهل سال حاکمیت رژیم نشان دادە کە این نظام فاسد و ضد مردمی هیچگاە با رضایت خود حاضر نیست از اهداف و سیاستهایش عقبنشینی کند، لذا در پیوند با برنامەهای هستەای و بسیاری از سیاستهای دیگر رژیم در داخل و خارج از کشور، تنها با اتحاد و هماوایی و فشار همەجانبەاست کە میتواند این رژیم را ناچار بە عقبنشینی از اعمال و سیاستهایش نماید
در مواجهە با فشارهای بینالمللی خامنەای و سپاە پاسداران بیش از دو راە در پیش ندارند؛ یا باید بە خواست و ارادەی جهانی گردن نهند و با “نرمش قهرمانانە”همانا “شکست مفتضحانە” دست از عظمتطلبی و زیادەخواهی گذشتە بردارند و بار دیگر جام زهر خمینی را سر بکشند کە این نیز بدون تردید در خارج از کشور و خصوصأ در داخل بە معنی فروریختن هیبت و اقتدار ظاهری جمهوری اسلامی و فروپاشی بیم و هراس تودەهای مردم ایران از این رژیم و نهادهای سرکوبگر آن و برپایی قیام و خیزش جدید همانند دیماە ٩٦ و آبانماە ٩٨ است کە بستر چنین قیامهایی فراهم است؛ یا بە گردنکشیهای خود ادامە دهند و آزمون کرەی شمالی را تکرار کنند و ایران و نظام منفورشان را بیش از این در جهان بە انزوا و تودەهای مردم را از این بیشتر بە سیەروزی کشانند. بیگمان تودەهای مردم ایران تفاوتهای زیادی با مردم کرەی شمالی دارند و با توجە بە سنت مبارزاتی کە طی بیش از صد سال گذشتە بە ثبت رساندەاند، این وضعیت ناگوار را برنمیتابند و با اطمینان میتوان گفت اعتراضات و نارضایتیها گسترش مییابند و جمهوری اسلامی ایران در کلیت خود قادر نیست از تبعات طوفند نیرومند اعتراضات تودەهای مردم ایران بپرهیزد.