احمد نادری نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رژیم طرح اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی برای تدریس زبانهای محلی و قومی! در مدارس را خلاف امنیت ملی میداند و میگوید: امیدوارم آقای قالیباف و مراجع بالادستی به این موضوع ورود کنند. این در حالی است کە در اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی آمدەاست: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است، اسناد و متون رسمی و کتب درستی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی! در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است».
احمد نادری در حالی با تدریس زبان ملیتهای غیر فارس در ایران مخالف است کە بیش از نیمی از جمعیت ایران را غیر فارسها تشکیل میدهند و ایران یک کشور چند ملیتی است و ملل غیر فارس تا کنون از حق مشروع خود در تمامی زمینەها، ازجملە تدریس بە زبان مادری محروم شدەاند. اصل پانزدە قانون اساسی رژیم نیز هرچند با تدریس بە گفتەی خودش زبانهای محلی و قومی موافقت کردە، اما دربرگیرندەی تمامی حقوق زبان و ادبیات ملل غیر فارس نیست و ایرادات زیادی بر آن وارد است. با این حال مخالفت نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رژیم نشان از اوج خصومت سردمداران رژیم با حقوق ملیتهای غیر فارس و نگرش فاشیستی حاکمیت بە این مقولە را دارد. رژیمهای حاکم بر ایران چە در دوران پهلوی با علم کردن پانایرانیسم و چە در دوران حکومت فاسد جمهوری اسلامی با تلفیقی از اسلام شیعی و ناسیونالیسم ملت حاکم، هموارە کوشیدەاند هویت ملی ملتهای غیر فارس را مخدوش نمایند و اساسأ وجود ملتهای غیر فارس را منکر شوند. با این اوصاف باید بە این نمایندەی فاشیست رژیم متذکر شد: اولا: در ایران زبان و مقولەای تحت نام “زبان محلی” وجود ندارد، بلکە این “زبان ملیت ها”ی متعدد است کە دارای فرهنگ، جغرافیا و زبان و تمدن منحصر به فرد خود بعنوان یک “ملت” هستند ولی نظام توتالیتر و ناسیونالیسم دگرناپذیر فارسی همه این تنوعات ملی و زبانی را انکار میکنند.
ثانیا، به قول روزنامه نگار شهید کورد، موسی انتر، اگر زبان مادری من بنیان دولت تو را بە لرزە در میآورد، احتمالا این بدان معناست کە دولتت را بر خاک من بنیاد نهادەای!
ثالثا، آنچه آنرا تهدید ” امنیت ایران” میپندارید، سیاست و رویکرد غیر دمکراتیک است، نه تهدیدی که از عملی شدن تدریس زبان ملیتهای دیگر باشد،
تنوعهای ملیتى و فرهنگی در همە كشورهای جهان بە رسمیت شناختە شدە و از مولفەهای جهان دمكراتیك است.
اگرچە دیرهنگام اما باید تنوعهای ملیتی پذیرفتە شود و گامی بسوی جهان متمدن برداشتە شود.