مجسمههای قاسم سلیمانی در دو سال اخیر همیشه حاشیه ساز بودهاند و آخرین بار در شهرکرد مجسمه او تنها بعد از چند ساعت رونمایی به آتش کشیده شد. انتقادها و اعتراضات مردمی به مجسمههای قاسم سلیمانی تنها به ایران ختم نمیشود.
محمد علی نکونام، امام جمعه شهرکرد در ارتباط با به آتش کشیدن مجسمه قاسم سلیمانی پیامی صادر کرد و علیرغم آتش کشیدن مجسمه قاسم سلیمانی توسط مردم گفت که مرد و زن شهرکرد آنچنان حضوری گرداگرد تندیس خواهند داشت که یادآور تشییع دو سال قبل باشد. البته او اشاره نکرد که بیش از ۶۰ نفر درمراسم تشییع جنازه قاسم سلیمانی به دلیل مدیریت نادرست و بستن راههای فرعی برای نشان دادن جمعیت انبوه در راه اصلی، فوت شدند و در گواهی پزشکی برخی از فوتشدگان “حرکات حیوانی” دلیل مرگ عنوان شده بود.
پیشتر در یاسوج مجسمه قاسم سلیمانی آتش زده شده بود. مدتی بعد سید علی ملک حسینی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان یاسوج خبر دستگیری فردی را داد که مجسمه را به آتش کشیده است. او گفت که فرد دستگیرشده پس از بازجویی و اقرار صریح روانه زندان شده است. درست روز بعد تصاویری در رسانههای مردمی منتشر شد که نشان میداد اسکلت سوخته مجسمه با پارچهای پوشانده شده است.
انتقادها و اعتراضات مردمی به مجسمههای قاسم سلیمانی تنها به ایران ختم نمیشود و شماری از مردم لبنان نیز پس از رونمایی مجسمه قاسم سلیمانی در بیروت ناخشنودی خود را با انتشار پستهایی در شبکه های اجتماعی ابراز داشتند. معترضان نصب مجسمه قاسم سلیمانی را “تهاجم فرهنگی دانسته و از آن به عنوان نشانهای برای افزایش نفوذ ایران در لبنان” یاد کردند.
شماری از شهروندان ایران همچنین در استانهای کرمان، همدان، زاهدان، اصفهان، کرج، گلستان، تهران، مازنداران، خراسان، لرستان، چهار محال و بختیاری، استان مرکزی و سایر استان های ایران دست به آتش زدن بنرهای قاسم سلیمانی زده و ویدئوهای آن را در فضای مجازی منتشر کردند.
مجسمههای قبلی ساختهشده از قاسم سلیمانی همچنین به دلیل نحوه ساختشان خبرساز شده بودند. این مجسمهها به دلیل “نامتناسب بودن اجزا و اعضای بدن و بی قواره بودن” مورد تمسخر مردم در شبکههای اجتماعی قرار گرفته بودند تا جایی که مسئولان نیز واکنش نشان داده و برخی از این مجسمهها را “مایه شرمساری” دانستند.
اولین ساخت مجسمه قاسم سلیمانی از بهشهر آغاز شد و با شتابزدگی نیمتنه او در مراسمی با حضور مسئولان پردهبرداری شد که در شبکههای اجتماعی مورد تمسخر کاربران قرار گرفت. چیزی نگذشت که مجسمهای در گیلان با همان کیفیت پایین ساخته شد و در نهایت اجازه نصب در میدان شهر را پیدا نکرد. رسانههای نزدیک به حکومت حواشی ایجاد شده علیه این مجسمه را “تخریب از رسانههای خارجی” و ترس دشمنان از به اصطلاح “سردار دلها” دانستند.
سومین مجسمه در شهر جیرفت ساخته شد که بیشتر به اسباببازی شبیه بود و قرار شد که اصلاح شود.
مجسمههای بیکیفیت یکی پس از دیگری در شهرهای دلنگان، زرند، شیراز و باغملک ساخته شد که در نهایت ادامه ساخت آنها با انتقاد معاون أمور هنری وزارت ارشاد پایان یافت. مجسمه قاسم سلیمانی در شهرکرد از کیفیت نسبی بهتری برخوردار بود که افتتاح آن برای سالگرد کشته شدنش در نظر گرفته شده بود و توسط مردم به آتش کشیده شد.