بدون شک یکی از چالشها و مشکلات اصلی پیش روی ملت کورد برای قراریافتن تحت فشار روحی و روانی، جنگ نرم رژیم اسلامی ایران است. این جنگ نرم به موازات جنگ فیزیکی علیه ملت و جنبش ما در طول حیات منحوس رژیم اسلامی، در تمام ابعاد و با تمام وسایل ادامە داشتە و هدف از این جنگ نابودی احساسات و تُهیکردن فرد کورد از هر گونە ارزش ملی، بالندگی، ملیت، زبان و … بودە است. آنها میخواهند فرد کورد انسانی خود کمبین، متزلزل، فقیر، بیارادە، ساکت و درهر حال تسلیم شرایط باشد و هیچ موضع و ارادەی علیە حاکمیت نداشتە باشد.
درچنین شرایطی بسیار طبیعیاست وقتی افراد از هویت معنوی و مادی خود دور میشوند، ناخودآگاه تحت سلطەی ایدئولوژی و سیاست دولت-ملت غالب قرار میگیرند.
جنگ نرم:
جنگ نرم در مقابل جنگ سخت(جنگ بەوسیلەی سلاح و درمیدان جغرافیایی و انسانی) تعریف میشود و از طرف صاحبنظران تعاریف متعددی برای آن ارائە شدە از جملە: “اجرای یک پروژه برنامهریزی شده بەوسیلەی تجهیزاتِ تبلیغاتی و ارتباطی برای نفوذ در نیرو و ذهن طرف مقابل به گونهای که اهداف امنیتی را تضمین کند”. در تعریفی دیگر “جنگ نرم تلاشیاست کە بر اساس آن دیگران هنجارها، ارزشها و باورهای شما را با کمترین هزینه قبول کنند و دنبالەرو خواستەهای شما گردند”.
با نگاهی بە این تعاریف در مییابیم که تمام قدرتهای ناروایِ حاکم بر خاک و خلق کوردستان علیه مردم ما، جدا از جنگ سخت مانند فرمان نسلکشی سال ٥٨ توسط خمینی و تحمیل جنگ ناعادلانه به ملت ما، در زمینه جنگ نرم نیز از طریق رسانهها، آموزش و پرورش، شبکەهای اجتماعی، هنر و ورزش و … همواره تلاش کردهاند کوردها را از هویت ملی خود دور سازند و روح و ذهن ناسیونالیسم و ملیگرایی را در درون فرد کورد از بین بردە و باورها و ارزشهای خود را در درون جامعه کوردستان تثبیت کنند. این جنگ با هدف از بین بردن نظام فکری و نهاد ذهنی فرد کورد شکل یافتە، کە در نتیجەی آن میخواهند بدون خشونت یا مخالفت به اهداف خود دست یابند.
در جنگ نرم و تخریب ناشی از آن خشونت و نابودی احساس نمیشود، بلکە بە شیوەیی بسیار نرم و با اصرار بیشتر بر اداره رسانهها، ایجاد مشکلات و بحرانها در شناخت و آگاهی افراد از تفاسیر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و… استوار میگردد. همچنین تلاش میشود تا در بستر پارادایم حقوقی و روابط اجتماعی، ابتدا سطح مشروعیت، شایستگی و اعتماد بە مهاجم در جامعه هدف درس شود و سپس از طریق برنامهریزی نرم، با حمایت نیروها و جنبشهای اجتماعی و سیاسی، نظام سیاسی و گماشتگان خود را بر سر کار بیاورند.
بر این اساس در تخریب نرم، استفادە از روشهای ملایم برای تثبیت تهدیدات نرم اهمیت قابل توجهی پیدا میکند، چرا کە قدرت نرم از تهدید نرم سرچشمە میگیرد و تهدید نرم نیز از ابزار و تجهیزات نرم و نامرئی استفادە میکند.
مانند میناک: رسوخ در ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی یک جامعه ابزارهای ناشناختەای هستند که معمولاً در جنگ نرم مورد استفاده قرار میگیرند. براین اساس میتوان جنگ نرم را اینگونە تعریف کرد کە بە هر نوع تلاش و اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانهای کە جامعه را مورد هدف قرار و بدون استفاده از زور و تحمیل ماهیت میخواهد یک جامعه را تغییر دهد.
تاریخچه جنگ نرم:
جنگ نرم و مفاهیمی شبیه به آن مانند: جنگ روانی، قدرت نرم، جنگ سفید و … قدمتی بە درازای تاریخ دارد و میتوان نوع نگاه کردن و رابطه رودررو بدون گفتار را سادهترین و قدیمیترین شکل آن دانست.
ارزیابی علمی جنگ نرم به آغاز دوران جنگ سرد و دهه ۱۹۷۰ میلادی برمیگردد. در آن زمان با مشارکت کارشناسان علوم سیاسی و ارتباطات مانند جوزف نای، هارولد لاسول، جان کالینز، اعضای ارشد سازمان سیا و فرماندهان ارشد پنتاگون، مرکزی به نام “کمیته خطر مشترک و بدون توقف” تأسیس و پس از آن درمورد طرحهای مختلفی برای مبارزه نرم و نحوه اجرای آنها تصمیمگیری شد.
مهمترین هدف این مرکز سازماندهی جنگی تبلیغاتی علیه بلوک شرق بود و از طریق این جنگ نرم توانستند تغییراتی اساسی در رژیم سیاسی کشورهایی مانند: لهستان، گرجستان، چکوسلواکی، قرقیزستان و … بەوجود بیاورند. آنها بدون استفاده از ابزار جنگ سخت و تنها با استفادە از قدرت نرم، شایستگی و کارایی و اعتماد را در این کشورها ازبین بردند و با حمایت از جنبشهای سیاسی-اجتماعی مردم و ایجاد بیثباتی سیاسی، اقتصادی و امنیتی، ساختار و نظام سیاسی این کشورها را تغییر دادند. پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی، نام این کمیته به “کمیته صلح پایدار” تغییر یافت.
تاکتیکهای جنگ نرم:
در جنگ نرم از تاکتیکهای مختلفی استفاده میشود که هر کدام در چهارچوب و فرمهای رسانهای برای تحریف افکار عمومی به کار میروند. مانند:
جنگ رسانهای: جنگ رسانهای در روند جنگ نرم بەعنوان عمل گرایانهترین شکل رویارویی بین رقبا شناختە میشود. در این جنگ استفاده از رسانه و شاخههای آن (روزنامه، خبرگزاریها، رادیو، تلویزیون، شبکههای اجتماعیِ اینترنتی و…) برای تضعیف کشورها و ایجاد مشکلات در میان رقیبان بسیار رایج است. از دیگر جنبههای این جنگ رسانهای استفاده از تاکتیکهای نوین برای دفاع از منافع عمومی و ملی خود است.
جنگ رسانهای یکی از برجستهترین جنبههای جنگ نرم بویژه در جنگهای نوین بین کشورهاست که به طور کلی در آمادەسازی نظامی بیشترین منفعت را بە طرفین میرساند و تنها جنگیاست که می توان در شرایط صلح نیز علیه دشمن بەکار گرفت، چرا که مانند یک اهرم فشار ارتباط و نزدیکی قابل توجهی با بخشهای نظامی، سیاسی و امنیتی کشور دارد.
ایجاد و پخش شایعە:
ساخت، پخش و انتقال کلامی شایعات پیامی است برای تحریک شنوندگان و تاثیرگذاری بر احساسات دیگران. شایعە بویژە بخشهایی را هدف قرار میدهد که حساسیت بالایی برای شنوندگان دارد و شامل پرسشهای نامشخص و مهمی برای رسیدن بە یک هدف خاص است. به عنوان مثال:
تعارض، ایجاد ناامیدی، قطع ارتباط و گسستن حلقەهای وصل یک جامعه، گروه یا ملت و … هستند.
تولید ترس:
در این تاکتیک از ترس برای ایجاد رعب و وحشت در درون طرف متخاصم استفاده میشود. کارشناسان جنگ نرم با وجود تهدید و ارعاب مخالفان خود به روشهای مختلف نشان میدهند که خطرات و زیانهای ناشناخته و بزرگی بر سر راهشان وجود دارد و به این ترتیب آیندهای نامشخص پر از مشکلات را برای افراد متخاصم ترسیم میکنند.
مخالفت و پراکندگی:
یکی دیگر از تاکتیکهای جنگ نرم، تضعیف وحدت و ارادە از طریق سیاست پراکنده ساختن و ایجاد مخالفت در درون جامعه است.
ایجاد و نمایان ساختن مشکلات و پراکندگیها در سنگر مخالفان منجر به ازهم گسستی خواهد شد و طرف مقابل را مشغول مشکلات داخلی خواهد کرد، کە نتیجە آن تضعیف اقتدار و انرژی طرف مورد هجوم میباشد.
ترور شخصیتی، استفاده از جنس مخالف برای تأثیر بر فرد مورد هدف، ایجاد هرج و مرج و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و … از دیگر تاکتیکهای جنگ نرم میباشند.
نتیجه:
در این برهەی زمانی که ملت کورد به دلایل داخلی و خارجی صاحب کشور خود نیست تا به عنوان یک دولت و حکومت با این جنگ نرم مقابله کند، این وظیفه و مسئولیت بر دوش افراد، سازمانها، شخصیتهای سیاسی، فعالین مدنی و فرهنگی، روشنفکران و… میافتد کە باید بر پایەی ملیگرایی و میهنپرستی و گسترش “خودآگاهی” فردی و با استفاده از تمام تجهیزات موجود از طریق رسانهها و شبکەهای جمعی بەشیوەیی نظاممند و باایجاد “خودباوری” برای مقابله با خطراتی کە امنیت ملی و میهنی ملت کورد را تهدید میکند روبەرو شوند.
ملت کورد باید سیاست “مقابلە بە مثل”، علیه ذهنیت شِوِنیسم دولت-ملت بالادست را به هر شیوهای که میتوانند اتخاذ کنند، و درهمان حال آگاهیبخشی عمومی در مورد تاریخ، فرهنگ، تمدن و روشنگری در مورد حقایق را انجام دهند؛ بیعدالتی و ناحقی رژیم را برعلیه ملتمان برجسته سازند، بەگونەیی کە ناسیونالیسم رادیکال بخشی از هویت هر فرد کورد گردد و درنهایت جامعه ناهنجاریها را شناختە و در برابر آنها بایستد و با تمام قدرت با آن مبارزه کند.