تاریخ در دل خود شخصیت هایی را به جهان نشان میدهد که حضورشان تاثیر شگفتی بر مسیر آیندەی ملت خود و بشریت دارد. انسانهایی که با تصمیمات خود برگ زرینی به تاریخ افزوده و باعث تحولات قابل توجهی بودەاند. یکی از نادرترین افراد تاریخ، پیشوا قاضی محمد است که هرگز از صفحه روزگار نامش محو نمیشود.
قاضی محمد در یک خانوادهی روحانی در مهاباد شرق کوردستان متولد شد. او در سال 1900 میلادی، قرن رستاخیز و انقلابهای بزرگ و آزادیبخش سیاسی و ملی، قرن اختراعات و اکتشافات حیرتانگیز علمی و پیشرفت عظیم بشریت، در شهر “مهاباد” دیده به جهان گشود.
قاضی محمد با آنکه قاضی معتمد شهر بود و در کوردستان احترام ویژەای برایش قائل بودند، با شم سیاسی خود توانست باعث تولد اندیشەای نو برای تشکیل جمهوری کوردستان باشد.
قاضی محمد، فرزند قاضی علی بود. قاضی علی و باقی افراد این خانواده، همانطور که از نامشان هم پیداست، قضات منطقه مکریان بودە و شغلشان قضاوت بود. وقتی قاضی علی در سال ۱۹۳۱ فوت کرد، در همان مراسم خاکسپاری، عموی قاضی محمد یعنی سیفالقضات، عبای قضاوت را بر دوش قاضی محمد گذاشت. ضمن اینکه همین عموی ایشان به نام ابوالحسن سیف قاضی یا سیفالقضات، از شاعران برجسته زبان کوردی بود و از اشعاری که از ایشان به جا مانده و در دیوان اشعارش به خوبی تمایلات هویتخواهی کوردی، مشخص است.
قاضی محمد با آنکه در نگاه عموم به شخصیتی روحانی و مسلمان شهره بود، اندیشەای که در جمهوری کوردستان بدان همت گماشت، توجه ویژه به جایگاه زنان در جامعه بود. این در حالیست که در زمانه او کمتر نمونه مشابهی را می توان در خاورمیانه با این دیدگاه جستجو کرد که به نقش فعال زنان در ساختار جامعه اعتقاد داشته باشند.
راه انداختن کارگروه زنان و گروه جوانان برای مشارکت در ترمیم ساختار اجتماعی در آن زمان نکتەای نیست که در آن دوره از کنار آن بتوان به راحتی گذشت. قاضی محمد با عزم راسخ خود بر آن بود تا دولتی پیشرو را در زمانەای آشفته بنیان گذارد.
با آنکه در دوران پهلوی تولد چنین دولت مقتدر و پیشرو هراس زیادی در دل دولت مرکزی ایجاد کردە بود، در پی آن هجمەای از تبلیغات منفی با این شعار بر علیه جمهوری کوردستان آغاز شد؛ که کوردستان ساز جدایی از ایران را کوک میکند. این در حالی بود که قاضی محمد با نشست های مکرری که با حکومت داشت، تشکیل جمهوری کوردستان را نه تجزیه ایران، بلکه هویت خواهی بر اساس تقسیمات فدرالیسم تعریف میکرد.
در زمانەای که دولت مرکزی با بحران و مسائل پیش پاافتاده ای مثل کشف حجاب و یادگیری دانش با تکیه بر دول غرب در گیر بود، حیرت انگیز است که فردی با اقتدار قاضی محمد پا را از زمان خود فراتر گذاشته باشد و به مشارکت اجتماعی اقشار مختلف از جمله زنان و جوانان در ساختن آینده اندیشه و عمل کرده باشد.
قاضی محمد در بیست و پنجم مرداد ماه 1324 حزب دموکرات کوردستان را با نگاه به اتحاد و هم دلی ملت کورد تاسیس کرد و راه تازه ای را برای صعود به آیندەای درخشان گشود.
به جرات میتوان گفت واژه روشنفکر دینی را ابتدا در شرق جهان باید به این مرد به یاد ماندنی اطلاق کرد.
تشکیل و دوام جمهوری کوردستان توسط قاضی محمد گرچه به ظاهر عمر کوتاهی داشت، اما طلیعەای در تاریخ شد تا ملت کورد با آگاهی از مطالبات خود مسیر متفاوتی را در تاریخ برگزینند. همین روحیه انقلابی و دادخواه قاضی محمد بود تا چراغ راه ملتی گردد که برای هویتخواهی خود از هیچ مسیر سنگلاخی هراس به دل راه ندهد. قاضی محمد با نثار جان خود نماد خاک و خونی گردید که برای سر سبزی و طراوت آینده از سر هم می توان گذشت.
دوران استبداد پهلوی و امتیازدهی به خود فروختگان بسیاری که در پی مقام مادی و دنیوی بودند سبب گردید تا حکومت وقت، وحشتی بی سابقه را از جمهوری کوردستان احساس کند.
به همین سبب در یک اقدام و تجاوز بی سابقه و وحشیانه به شرق کوردستان قاضی محمد را به محکمه حکومت مرکزی بردند.
به او فرصت ابراز پشیمانی و تقاضای عفو دادند. اما وی مردی نبود که بخواهد به آرمان های یک ملت پشت کند. در خواست عفو را نپذیرفت و شهادت در حضور تاریخ را برای ملت خویش انتخاب کرد.
از او بسیار می توان گفت. مردی که با تولد و زندگی و شهادت خود برگ ماندگاری در تاریخ ملت کورد و جهان برجای گذاشت و نام خود را جاودانه کرد.
در سپیدهدم دهم فروردین ماه 1326 خورشیدی برابر با 30 مارس 1947 قاضی محمد و برادرش “ابولقاسم صدر قاضی” و پسر عمویش “محمدحسین خان سیف قاضی” در میدان چوارچرا در مهاباد به دستور حکومت جبار پهلوی اعدام و بە شهادت رسیدند.
شاید خواندن سطری از وصیت نامه او بتواند به نسل امروز پیام مهم و راهگشایی را دیکته کند، آنجا که می نویسد:
“ملت و فرزندانم، برادران عزیز، برادرانی که حقوقتان پایمال شده، ملت ستمدیدهام، من در واپسین لحظات زندگی قرار گرفتەام. چند توصیه برایتان دارم، شما را به خدا سوگند میدهم، دیگر به دشمنی با یکدیگر نپردازید. متحد و پشتیبان همدیگر باشید. در مقابل دشمن غدار و ظالم ایستادگی کنید. بیهوده خود را به دشمن نفروشید، دشمن فقط درصدد استفادەی ابزاری از شما است. او به شما ترحم نخواهد کرد، او در هیچ وضعیتی از شما گذشت نخواهد کرد. مردم کورد دشمنان زیادی دارند، آنها ستمکار، غدار و بیرحم هستند. رمز پیروزی هر خلق و ملتی اتحاد و همبستگی و حمایت همه جانبەی آن ملت است. هر ملتی اتحاد و همبستگی نداشته باشد همیشه تحت سلطەی دشمنان خواهد بود، شما مردم کورد هیچ چیز کمتر از سایر خلقهای روی زمین ندارید، بلکه از نظر مردانگی، غیرت و شجاعت از خیلیها جلوتر و بالاتر هستید.
ملتهایی که از چنگ دشمنان غدار و ستمکار رهایی یافتەاند همانند شما بودەاند، ولی از آنجا که متحد بودەاند توانستەاند خود را آزاد کنند. بیایید شما هم مانند سایر خلقهای روی زمین تحت سلطه و ستم نباشید. شما هم میتوانید با اتحاد، دوری گزیدن از حسادت و کینەورزی و پرهیز از خودفروشی به دشمنان ملت کورد، خود را آزاد و رها کنید…”
نام و یادش ماندگار باد همیشه…