آلدوس هاکسلی در باره عبرت گرفتن از تاریخ جملەای معروف دارد که میگوید؛ اینکه آدمیان از درسهای تاریخ چیزی فرا نمیگیرند مهمترین درسی است که تاریخ باید به ما بیاموزد.
مصداق چنین تحکمی بی تردید حاکمان مستبد جمهوری اسلامی هستند که با هرگونه جریان آزادیخواهی و دموکراسی در چند دهه حکومت لرزان خود در افتادە و برای تضعیف آن دست به ترور شخصیتهای تاثیرگذار زدەاند. دکتر صادق شرفکندی و یاران شهیدش از جمله مردانی هستند که تاریخ هر چه مسیر خود را به سوی آینده با کندی یا سرعت طی کند، نامشان یادگار آزادیخواهی است و ترورشان لکه ننگی بر تارک حاکمان تروریست جمهوری اسلامی است.
در هنگامه برگزاری کنگره جهانی انترناسیونال سوسیالیسم که در شهریور1371 (روزهای 23 تا 26) شهر برلین آلمان پذیرای متفکرین این حوزه است، دکتر صادق شرفکندی دبیرکل وقت حزب دموکرات کردستان هم یکی از مهمانان ویژه این رویداد مهم است. در کنار این رویداد مهم سیاسی، دعوتی در روز 17 سپتامبر 1992 از 15 الی 20 نفر از ایرانیان جهت حضور در رستورانی به نام میکونوس که صاحب آن فردی ایرانی بوده و پاتوق مناسبی برای ایرانیهای مقیم برلین بهشمار میرفت، صورت میگیرد. در روز جلسه شش نفر از مدعویان در رستوران حاضر میشوند؛ که علاوه بر آنها دو نفر به صورت اتفاقی و صاحب رستوران (جمعا 9 نفر) در رستوران حاضر بودهاند.
حوالی ساعت 22 و 50 دقیقه، چند تروریست مسلح که بعدا محرز میشود وابسته به دستگاه اطلاعاتی ایران هستند با برنامەای از پیش طراحی شده وارد شدە و دست به ترور حاضرین میزنند. دکتر صادق شرفکندی به همراه سه تن از همراهان خود در دم شهید شده و بازماندگان این ڕویداد نظیر پرویز دستمالچی بعدها راوی این حادثه تلخ و ناگوار میشوند.
یک سال بعد دادگاه محاکمەی آمران و مجریان این اقدام تروریستی آغاز شد و در دادگاهی که به دادگاه میکونوس شهرت دارد و بە مدت ٥ سال بە درازا کشید، علی فلاحیان، (وزیر اطلاعات وقت)، رفسنجانی (رییس جمهور، وقت)، علی اکبر ولایەتی (وزیر خارجەی وقت) و علی خامنەای، رهبر جمهوری اسلامی به عنوان آمران این ترور دولتی شناخته شده و دادگاه همچنین حکم جلب بینالمللی برای علی فلاحیان صادر کرد. بدینگونە برگ تازەای از جنایات جمهوری اسلامی برای دول غربی به تاریخ اضافه گردید. همچنین دکتر شرفکندی که به رهبری صلح طلب و دموکراسیخواه شهرت داشت، ازین پس یادآوری نامش در تاریخ مقارن شدە است با رسوایی بینالمللی برای حکومت ایران.
بازتاب این ترور دولتی که در نوع خود در جهان کم سابقه بوده، موجب مشکلاتی عظیم در سطح جهان برای جمهوری اسلامی شد. کشورهای اروپایی در اعتراض بە عملکرد تروریستی جمهوری اسلامی در خاک خود سفرای خویش را از تهران فرا خواندە و و رابطه غرب با ایران به مرحلەای بحرانی پای گذاشت. میکونوس سرآغازی شد بر افشای اعمال تروریستی حکومت ایران و حکومت ولایت مطلقه ایران کە پیش از آن نیز دست به ترورهای متعددی در اقصی نقاط جهان زده بود؛ این بار دیگر برای فریب اذهان جهانی راه گریزی نماند که جمهوری اسلامی آن را در خفا پنهان کند.
پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران حکومت برای مواجهه با منتقدین و آزادیخواهان مختلف راه بدون بازگشت ترور و حذف فیزیکی مخالفان خود را پیش گرفت و دراین میان اپوزیسیون کورد با نقش برجستەی حزب دموکرات کوردستان که در دورههای متفاوت تحت رهبری شخصیتهای سیاسی کاریزماتیکی هدایت میشد، خطری بالقوه برای ثبات لرزان سیاسی به شمار می آمد. بە همین دلیل جمهوری اسلامی از همان آغاز با جریان کوردستان برخورد متفاوت و امنیتی پیشه کرد، امری کە با ترور دکتر قاسملو بە اوج خود رسید. دکتر قاسملو که به شهادت بزرگان عرصه سیاسی جهان مردی بی بدیل در عرصه سیاست و تفکر بود، جمهوری اسلامی هرگز آن را برنمی تابید و حضورش خاری بر چشمان حکومت ولایت فقیه بود. به همین سبب با تصور اینکه ترور او می تواند جریان جنبش کورد در کوردستان را مختل کند، دست بە این جنایت از، اما پس از مدت کوتاهی با رهبرکاریزماتیک دیگری بە نام دکتر شرفکندی مواجهه شد. همچنین جریان رهبری آگاهانه در حزب دموکرات بود که لرزه به اندام نحیف جمهوری اسلامی انداختە و آنان را بە جنایت مکونوس سوق داد، اما حکم دادگاه میکونوس تمام محاسبات آنان را بر هم ریخت.
محکومیت و رسوایی در جامعه جهانی کە با اعمال تحریم در بسیاری از موارد توسط اتحادیه اروپا همراه بود، میرفت تا مسیر ترورهای ایران را متوقف کند. ترورهایی که پیش از این و با از همان بدو تاسیس جمهوری اسلامی سیاست رسمی این رژیم بود و تا هنگام حکم دادگاه میکونوس هزینەها و تبعات آنچنانی برای جمهوری اسلامی نداشتە بود.
پس لرزەهای میکونوس در داخل ایران هم بازتاب گستردەای داشت. آمران جنایت ابتدا با انکار موضوع را به حاشیه بردند. اما بازتاب گستردەی آن مقاومت سیاسیون جمهوری اسلامی را در هم شکست و با پذیرفتن حادثه بر خلاف گذشته نوک پیکان حادثه را به خارج از ایران و مخالفان دیگر سیاسی نسبت دادند. اما نمی شد مقابل رای یک دادرسی جهانی بیش از این تاب آورد و فلاحیان وزیر اطلاعات وقت، عاملان را در وهله بعد به افراد خودسر نسبت داد!
میکونوس در اصل تبدیل شد به یک بزنگاه تاریخی که به صراحت و با استناد به شواهد میتوان اذعان داشت رفتار خصمانه جمهوری اسلامی در مقابل اپوزیسیون به قبل و بعد از آن باید دستەبندی شود.
پیش از میکونوس با تعدد ترورهای پیدا و پنهان حکومت ایران و پس از میکونوس که جمهوری اسلامی داغ این حادثه را بر پیشانی خود حس میکرد و دیگر نمی توانست افسار گسیخته این روند را ادامه دهد و این موجب تغییر سیاست خارجی رژیم و در داخل نیز تحولات مهمی چون فرصت دادن بە جریان کاذب اصلاحطلبی برای عبور مصون از این بحران شدند.
حال و پس از گذشت ٢٥ سال از حکم تاریخی دادگا میکونوس و آزادی عامل اصلی این ترور (کاظم دارابی) نیز هرگز یادآوری و بازتاب بینالمللی میکونوس از خاطرات محو نخواهد شد.