کمی بیش از یک دهه است که مناطق کرماشان و ایلام و لرستان، شاهد بولد شدن نامهایی است که هر چند این نامها متاخر نیست اما این جوامع را با گسست قومی هر چند خفیف مواجه کرده و زنگی خطر برای یکپارچگی قومی این مناطق را به صدا درآورده است، خطری که با عمیقتر شدن این شکاف میتواند به یک بحران تبدیل شود.
سوال ما این است که این اسامی چرا برجسته شد و چه جریانی از آن سود میبرد؟
لکستان، هورامستان، کلهرستان و… نامهایی هستند که در میان مردم همیشه بە کار گرفتە شدە، اما به معنای امروزی خطکشی جغرافیایی نشده بودند. در حقیقت از دیرزمان به تعدادی از گویشوران هر لهجه در منطقەای پسوند “ستان” داده میشد کە بیشتر مٶلفەی زبانی یک جمعیت بوده است. اما آنچه اینک مایەی نگرانی جدی است، تلاش برای مرزبندی و اشاره جدایی قومی و نفرتپراکنی است که به همراه این تقسیمبندی در این نواحی، شاهد بر آن هستیم، و تجربه تاریخی جدایی وادی لرستان و بختیاری نیز بە نگرانی ما بیش از پیش میافزاید.
سوالی که دیگران در مورد دلیل این نگرانی، میپرسند حائز اهمیتتر از پرسش اول است و پاسخ به آن موضوع را شفافتر میکند و میتوان درک کرد که چه کسانی از این گسست قومی منتفع میشوند؟ و هدف از این تلاش که مطمئنا از اتاق فکرهای نهادهای امنیتی، مدیریت میشود چیست؟ اشارە مستقیم بە نقش نهادهای امنیتی گزافە و بدون سند نیست، زیرا تلاش حاکمیت برای بە رسمیت شناختن گویشهای قومی به عنوان زبان مستقل و ثبت نمادهای کوردی به عنوان نماد خاص یک قوم، خود گواه بر این موضوع است. همچون به ثبت رساندن گویش لکی به عنوان زبان مستقل از زبان کوردی! و ثبت “گلونی” به عنوان نماد مردم لر!، هر چند این ثبت شدگیها غیر علمی و بدور از فاکتورهای زبانشناسنانه و مردم شناسنانه است.
سوال دوم و دلیل نگرانی ما چیست؟
ما در یک محیط کاملا متکثر زبانی و قومی زندگی میکنیم، محیطی که همواره در طول تاریخ وجود داشته و مردم این مناطق در یک نام مشترک با هم متفق بوده و خود را با آن تعریف کردەاند. وجه اشتراک زندگی در جامعه شبه متکثر تحت لوای یک نام بوده، که دیگر تفاوتها را کمرنگ کرده و تلاش عموم جامعه این بوده که نزدیک به هم باشند و به تفاوتها احترام بگذارند. اما حال ارادەای شوم در حال برجسته کردن تفاوتها و انکار کلمه کورد است که تاکنون وجه اشتراک و پیوندگاه تمامی این اقوام بوده است.
در چنین شرایطی بینهایت تاسفبار است کە منطقەی ما بە تازگی درگیر این مسئلە شدە است، آنهم با شدتی روزافزون. منطقەی ما دیر بە این مسئلە رسیدە است و بە همین خاطر میخواهد هرچە زودتر بە آخرین مقطع آن برسد. این دیدگاەها یک مکانیسم جزیرەسازی پرسرعت هستند. هرکسی پایش یک سانتیمتر آنطرفتر از مرز آنها باشد غریبە و بیگانە است. اما مسئلە تنها در سطح قومی باقی نماندە و حال زمزمەهای خودمختاری طایفەها نیز بە گوش میرسد! نقطەی بعدی این دیدگاە ادعای استقلال هر خاندان از دیگران، و سپس هر خانوادە، و در نتیجە هر فرد. با سرعتی کە قومگرایی، جامعەی شبەمتکثر ما را تقریبا نابود کرد، و با سرعت بیشتری کە ایلگرایی دارد قومگرایی را بە حاشیە میراند، بە نظر میرسد در کمتر از ده سال آیندە بە نقطەی بیبازگشت “فرد-خدا”یی برسیم. جایی کە ممکن است هر فردی خود را در میان دیگران منفجر کند تا نشان دهد قویترین و برحقترین نمایندەی تاریخی خدا (خودش) روی زمین است. یک تروریسم شخصی، نە ایدئولوژیک. آنگاە شاهد جامعەای وحشتناک و بیاندازە خودتخریبگر خواهیم بود.
این فضا طوری حماقت را نهادینە کردە است کە عنقریب است بخاطر تولید یک نام در سایەی ارتجاع، تمام علم و هنر و فلسفە را بسوزانند. آنها ایمان دارند و به همین خاطر بە هیچ چیز دیگری احساس نیاز نمیکنند. شاید اگر این دیدگاەها رسمیت پیدا نمیکردند کمکم از انرژی آنها کاستە و بە زودی نابود میشدند. اما رسمیتیافتن این نامها آنهم توسط مراجع رسمی حاکمیت همە چیز را بە هم ریختە است. نامبردن از نمادها و نامها توسط مراجع رسمی ما را به این یقین میرساند که دستهایی بدنبال گسترش این موضوع هستند.
خیلی اوقات دیکتاتورها نمیخواهند وضعیت آنگونە کە آنها میخواهند “باشد”، بلکە میخواهند وضعیت آنگونە کە آنها میخواهند “بە نظر برسد”. دیکتاتورها همینکە دیدە شوند قدرتمندند، و اگر تمام تجهیزات دنیا را هم داشتە باشند اما دیدە نشوند اصلا از وضعیت خود راضی نیستند. پانها دقیقا اینگونەاند. برای آنها مهم نیست عاقلانە صحبت کنند، بلکە همینکە دیدە شوند انرژی میگیرند. آنها اگر صاحب کرسی تصمیمگیری شوند باید فاتحەی عقل را خواند. آنها دارند بە جای خلاقیت و نوآوری، کهنەگی را بر مسند زیباییشناسی منطقە مینشانند. میگویند “هر کسی کهنەتر باشد برحقتر و زیباتر است”. روزی کە حس زیباییشناسی تمامی منطقە درگیر این امر شود حتما شاهد تروریسم قومی، ایلی یا حتی طایفەای خواهیم بود.
همەی چیزهایی کە گفتیم نشان میدهد ایستادگی در مقابل این دیدگاەها بسیار حائز اهمیت و ضروری است، و حتی خیلی بهتر و ضروریتر است کە تک تک مردم برای محافظت از اخلاق بە این مسئلە وارد شوند.