تاریخ و تمدن چند هزار ساله کورد و کوردستان در کنار ویژگی های منحصربفرد فرهنگی، زبان و ادبیات غنی، آثارو بناهای باستانی بی نظیر، جاذبه های فوق العاده توریستی و طبیعت زیبا و اغواگرکوردستان همیشه خاری در چشم دشمنان کورد بوده و هست ؛ بیراه نیست اگر بگوییم کینه اشغالگران نسبت به فرهنگ و تاریخ و داشته های طبیعی کوردستان دست کمی از عداوت و دشمنی آنها با خود مردم کورد نداشته است . این خصومت اشکاررا در پهنای این جغرافیای دربند به شکل و شیوه های گوناگون می توان دید. در این گفتار سعی می کنیم به بخشی ازاین سیاست های غیرانسانی اشغالگران درمواجه با کورد و کوردستان به صورت مختصر اشاراتی داشته باشیم؛ لازم به ذکر است هر آنچه در ادامه خواهد آمد آغازگر یک تلاش طولانی است و هر کدام از این موارد می توانند مقدمه یک گفتگوی اختصاصی باشند که برای پرهیزاز اطاله کلام در اینجا به آنها بصورت فهرست واراشاره شده است .
آسمیلاسیون
آسمیلاسیون (Assimilation culturelle) در لغت به معنای همگون سازی فرهنگی است و منظور شکلی از تلاش برای حل کردن فرهنگ اقلیت در چارچوب تعریف شده حاکمیت است؛ در حقیقت نوع هویت زدایی از جامعه هدف و القای یک قالب جدید وتحمیل شده منطبق با استانداردهای دستوری حاکمیت. واژه آسمیلاسیون با پسوند های مختلف بکار رفته ولی بطور عام و آنچه اینجا مورد بحث است آسیملاسیون فرهنگی می باشد .
شاید بتوان از تلاش مهاجران اروپایی در مواجه با بومیان آمریکا جهت استیلا بر سرزمین تازه کشف شده در اواخر 1800 میلادی به عنوان یکی از نخستین تلاش های اشغالگران برای حذف و نابودی فرهنگ و زبان یک ملت یا همان آسیمیلاسیون فرهنگی اشاره کرد . نکته جالب و حیرت انگیز در مورد قاطبه موارد مرتبط با آسمیلاسیون این است که همیشه آشغالگران دنبال القای فرهنگ و زبان خود به سرزمین اشغال شده بودند؛ مهمانان ناخوانده ای که توان تحمل فرهنگ و زبان میزبانان خود را نداشتند؛ شاید یقیین داشتند زبان و فرهنگ بزرگترین عامل بازدارنده در مقابل تسلیم و سرتعظیم فرود آوردن است .
ماجرای آسمیلاسیون در کوردستان داستانی غم انگیز و طولانی است؛ روایتی تلخ که بیشتر ازهر حادثه ای دیگری تن این سرزمین دربند را رنجانده است ؛ زخمی که التیامش سالها زمان می خواهد و هرچند سال یکبار سرباز می کند ؛ ازسالها ممنوعیت تکلم به زبان مادری و حتی استفاده از واژه کورد در شمال تا هزاران کورد بی شناسنامه درغرب تا انفال ژینوساید درجنوب تا …
متاسفانه به مانند هر حادثه شوم دیگری اینبار نیز این جغرافیای بی پناه درمقیاس بسیاربزرگتری مورد تاخت و تاز و آسیب قرار گرفته است ؛جایی که در سکوت و بی عملی سازمان های مدافع حقوق بشر کارازآسمیلاسیون وهمگون سازی به خشونت عریان ، حذف، ژینوساید و پاکسازی نژادی کشیده شده است . در مقام مقایسه شرق کوردستان شکل بسیارمرموزتری ازآسمیلاسیون را تجربه کرده است .هرچند دشمنی با زبان وفرهنگ مردم کورد از همان زمان استقرار جمهموری اسلامی مشخص شد ؛ اما می توان گفت به شکل ساختارمند و در یک چارچوب یک استراتژی مشخص ، عمده این تلاشها به دوران پایان جنگ ایران و عراق برمی گردد؛ در واقع جنگ عاملی شد تا اشغالگران به شکلی کاملا سازماندهی شده با تغییر بافت جمعیتی بعضی از شهرهای جنگ زده به بهانه اسکان موقت آوارگان شهرهای دیگر با ایجاد یک ترکیب کاملا ناهمگون زبانی فرهنگی و استیلای نوعی از چندگانگی راه را برای تحمیل سیاست دیکته شده حاکمیت باز کنند. کرمانشاه بیشتر از شهر دیگری درشرق از این اتفاق نامیمون متاثر شد، بی ثباتی و دسته بندی های قبیله ای و مذهبی کاررا به جایی رساند که گروه هایی از ساکنین قدیمی شهر ناچار به ترک شهر شدند و فضا برای سناریوی ازپیش تعیین شده فراهم گردید؛ دیکته کردن زبانی حاکمیتی برای این ملغمه ساخته شده توسط خود حاکمیت . ادامه ماجرا هم که مضحک تر بود ابداع زبانی جدید ( فارسی کرمانشاهی ؟؟؟) شبیه این سناریو را در مقیاسی ضعیف تر می توان در ایلام و بعضی از شهرهای آن یافت.
در بخش دیگری از شرق کوردستان آسمیلاسیون به شکل دیگری توسط اشغالگران اجرا گردید. در واقع اینبارحاکمیت با شکل عریان تری سعی در برهم زدن جغرافیای اجتماعی و فرهنگی داشت ؛ تغییر بافت جمعیتی همراه با ارعاب و تهدید و بیرون راندن مردم کورد و ایجاد یک دوگانه مذهبی ملیتی همراه با حاکم کردن اقلیت بر اکثریت. ردپای این نوع از آسمیلاسیون را می توان در نقده و ارومیه یافت، جایی که اینک در سایه سالها نفرت پراکنی حاکمیت و دوگانه مذهبی ملیتی جای مهمان و میزبان عوض شده است!!!
سیاست زمین سوخته
سیاست زمین سوخته (Scorched earth policy) استراتژی برای از بین بردن تمام منابع و دارایی های طبیعی، کشاورزی ،زیست محیطی ، حمل و نقل و… و بطور کلی محروم کردن مردمان سرزمین اشغال شده از منابع و امکانات موجود است در واقع اشغالگران ناتوان از تغییر بافت جعمیتی یا استیلای فرهنگی اینبار به جای ساکنان جغرافیای اشغال شده به سراغ خود جغرافیای دربند می روند. از بین بردن و نابود کردن همه دارایی های طبیعی و فرهنگی.
در هنگام جنگ ایالت متحده آمریکا و ویتنام ؛ نظامیان آمریکایی تمام منابع و امکانات مناطقی را که از آنها عقب نشینی می کردند نابود می کردند تا بدست چریک های ویت کنگ نیافتد . نابودی منابع کشورهای اشغال شده توسط ارتش نازی در هنگام عقب نشینی از این کشورها ، آتش زدن چاهای نفت کویت توسط عراق و… بخشی از این استراتژی نظامی بوده اند.هر چند این استراتژی در ادبیات نظامی و در مورد کشوری که مورد تهاجم نظامی قرار گرفته ؛استفاده می شود اما جهان در سالهای اخیر شکل دیگری از این سیاست خصمانه را تجربه کرده است . در آخرین نمونه طبق گزارش سازمان ملل متحد ارتش میانمار با آتش زدن عمدی جنگل ها و مزارع مسلمانان روهینگیا آنها را مجبور کرده است تا خانه و کاشانه خود را ترک کنند. آنچه در ادامه خواهد آمد به روشنی مشخص می کند آنچه در طی سالها در شرق کوردستان اتفاق افتاده مصداق بارزهمین سیاست خصمانه بوده و هست؛ این بخش را در دوقسمت مجزا مورد بحث و بررسی قرار می دهیم؛
– منابع طبیعی کوردستان
طبیعت غنی و دلنواز کوردستان هیچ گاه از دستبرد اشغالگران در امان نبوده است و شکل متفاوتی ازغارت و آسیب را تجربه کرده که باعث شده طی سالها بخشی ازاین دارایی های ارزشمند به ورطه نابودی کشانده شود ؛عمده این اقدامات را می توان به شکل زیر دسته بندی کرد .
- ده ها مورد اتش سوزی ناشی از سهل انگاری و البته ده ها آتش زدن عمدی جنگل ها و مراتع کوردستان
- کوه خواری و اشغال مراتع و زمین های ملی و تقسیم آنان بین سرسپردگان و وابستگان حکومت
- از بین بردن جاذبه ها ی طبیعی کوردستان با ایجاد تغییر یا کاربری آنها
- احداث بی رویه ها سدها و انتقال آب آن به مناطق دیگر و ایجاد مشکلات عدیده برای کشاورزان
- احداث ده ها معدن و غارت منابع طبیعب کوردستان و انتقال مواد خام و مصالح به مناطق مرکزی ایران
- برهم زدن بافت شهری اکثریت قاطع شهرهای کوردستان از طریق صدور مجوزهای ساخت و ساز بی رویه و شهرفروشی
زندانی کردن ده ها فعال زیست محیطی به بهانه های واهی بخش پایانی سیاست زمین سوخته در قبال طبیعت و دارایی های طبیعی کوردستان بوده است. در واقع افشای این سیاست خصمانه توسط این افراد و کمک آنها به حفظ و نگهداری داشته های طبیعی کوردستان تنها گناه این افراد بوده است .
– آثار و بناهای تاریخی کوردستان
چپاول ، غارت و تخریب آثار و بناهای تاریخی بخشی از سناریوی اشغالگران در سرزمین های اشغالی بوده و هست. پس از شکستِ ارتش فرانسه و سقوطِ پاریس، به دستور هیتلر، کلیهی آثار هنریِ فرانسه باید از موزههای عمومی و خصوصی جمعآوری میشدند تا در زمانی مناسب به اتریش و آلمان نازی منتقل شوند. سپتامبر ۱۹۴۰ گروهی از ماموران و سربازانِ نازی وارد لوور شدند. اما با سالنها، ویترینها و انبوهی از قابهای خالی مواجه شدند چون مدیریت موزه لوو در یک پیشدستی زیرکانه و شاید به دلیل شناخت از خوی اشغالگران در سپتامبر 1939 با آغاز رسمیِ جنگ در خاک فرانسه دستور داده بود تا آخرین بسته نیز لوور را به مقصدی امن ترک کند . متاسفانه این تمام ماجرا نبود و بسیاری از آثار هنریِ فرانسه در نقاط دیگردر طول سالهای اشغال از این کشور خارج شد .
تاریخ چندهزارساله کوردستان هر چند پر از فراز و نشیب بوده؛ اما هر دوره ای اثار و بناهای از هویت باشکوه خود به یادگار گذاشته است؛ آثاری که شناسنامه و بخشی از هویت مردم کورد به حساب می آیند. به مانند طبیعت زیبای کوردستان، آثار تاریخی کوردستان هم از غارت و چپاول درامان نبوده و نیست ؛ هر چند شکل این غارت و چپاول متفاوت بوده اما در کلیت موضوع یک هدف واحد را دنبال می کرده است ؛ اشغالگران تنها به غارت آثار تاریخی بسنده نکرده اند آنها هویت و تاریخ کورد را نشانه رفته اند . این موضوع را می توان در سه بخش دسته بندی کرد ؛
الف- غارت آثار تاریخی کوردستان : شکل عریان سرقت و چپاول هزاران اثر و شی تاریخی کوردستان را می توان در گوشه و کنار کوردستان مشاهده کرد. ده ها مورد حفاری و غارت آثار تاریخی کوردستان با همراهی حاکمیت و توسط عوامل جمهوری اسلامی در طول سالیان بخشی از پروژه چپاول و آسیب به فرهنگ و دارایی های کوردستان بوده و هست. به عنوان نمونه می توان به غارت تپه تاریخی شهر شویشه سنندج اشاره کرد. تپه ” گردی ون ” شهر شویشه یکی از تپه های باستانی کوردستان و با قدمت چند هزارساله و به دوران سکاها می باشدکه در فرودین ماه 1396 در تناقض گویی های دستگاه های حکومتی جمهوری اسلامی غارت شد.
- عدم رسیدگی تا تلاش هایی برای نابودی اثار باستانی : بسیاری از آثار تاریخی کوردستان در سایه سالها بی توجهی در خطر نابودی قرار گرفته اند؛ برخی از این آثار قدمت چندین هزار ساله دارد.هرچند تعداد این آثار فراوان است اما در ادامه به ذکر دو نمونه اکتفا می کنیم:
طاق بستان: مجموعه طاق بستان یکی از بی نظیرترین آثار تاریخی ایران و جهان است که نخستین انیمیشن سنگی دنیا با آثاری فاخر از مجد و عظمت باستان را در خود جای داده است. یکی از شاهکار تاریخی و بزرگترین نقش نگاره ساسانی که جایگاه جهانی دارد درسایه بی تدبیری و بی لیاقتی هرسال دچار حادثه ای جدید می شود؛ از خشک شدن یکباره چشمه های آن تا ترک برداشتن پیکره های بی نظیرش بر اثر استفاده از ماشین آلات و ساخت و ساز در نزدیکی آن و البته قسمت تلخ تر ماجرا مرمت آن به شکلی کاملا ابتدایی و ناشیانه و البته عامدانه. بنایی که طرح مطالعاتی آن از دهه هشتاد شروع و از دهه نود وارد فاز اجرایی شد؛ مطالعاتی که قرار بود باعث نجات طاق بستان و سرزندگی و پویایی آن شود، اینک بعد از گذشت یک دهه هرروز موجب ایجاد یک آسیب جدید وجدی بر پیکره بی جان این اثر ارزشمند می گردد.
بنای تاریخی برد کنته: محوطه ارزشمند باستانی برد کنته در ۸ کیلومتری شمال شهرستان مهاباد به ارومیه و نزدیکی روستای یوسفکند جای گرفته است. کارکرد این محوطه تاریخی بهطور واضح مشخص نشده و نظریاتی که در این مورد داده شده، بر طبق تحقیقاتی است که تاکنون انجام شده است؛ محوطه تاریخی برد کنته مربوط به دوره حاکمیت ماناها در شمال غرب ایران است. اثری با قدمت چندهزار ساله که اینک به عنوان محل نصب دکل مخابرات انتخاب شده است!! و بخشی از این بنای تاریخی در جریان تعریض جاده مهاباد- ارومیه دچار آسیب های جدی شده است .
ج- برهم زدن ساختارو بافت اثار تاریخی به بهانه مرمت و بازسازی : شکل موزیانه تر و عوام فریبانه تری از آسیب به آثار باستانی کوردستان به ویژه در سالهای اخیر را می توان در چارچوبی دیگر مشاهده کرد . در واقع در قبال پاسخ به افکار عمومی و به نوعی ساکت کردن آنها ، حاکمیت مرمت این آثار باستانی را دستور کار خود قرار داده است. اما مرمت به شکلی که چیزی از هویت اثر باقی نمانده و در واقع وارد کردن آسیب به شکلی که دیگر قابل جبران نیست. این موضوع از این جهت مهم می نماید که آسیب وارد کامل پنهان می باشد و پرداختن به آن نیازمند کارکارشناسی است .
– مسجد سرخ مهاباد: مسجد سرخ مهاباد در هسته مرکزی این شهر قراردارد و از آثار دوره صفوی و بناهایی است که توسط بداق سلطان مکری احداث شده است . در فرایند مرمت این اثر گنبدهای زیبای آن که سالها بدون آسیب مانده بود با ایزوگام پوشانده شد ، این اقدام تخریبی به قدری مضحک بود که حتی صدای بعضی از مسولین حاکمیت هم درامد. اقدامی برای زودن هویت و آسیبی تا همیشه ماندگار. اتفاقی که قبلا هم در جریان مرمت !!! حمام تاریخی لج این شهرستان رخ داده و صدای اعتراض دوستداران آثار باستانی را حتی در خارج از کوردستان نیز به همراه داشت . نکته حیرت انگیز دیگر در مورد این حمام استفاده یکی از ساکنین این روستا از این حمام تاریخی به عنوان انبار علوفه بود به بهانه مالکیت بر این اثر تاریخی !!!
آنچه دراین نوشتار به آن اشاره شد نگاهی مختصر بود به بخشی از سیاست چند لایه و پیچیده اشغالگران برای نابودی تمام مولفه های مرتبط با تاریخ و فرهنگ مردم کورد در شرق، سیاستی که تنها مردم کورد نشانه نگرفته بلکه جغرافیای آنها را هم مورد نظر قرار داده است.
مسلما مبارزه با این مشی ناجوانمردانه نیازمند تلاش و روشنگری بی وقفه است.