یکی از موضوعاتی که گهگاه و هر بار بە بهانەای، مطرح و با خود مجموعە مسائل مرتبط تاریخی و کنونی دیگر را به همراه میآورد، معادلات و روابط میان کورد و ترک در شهرها و مناطقی است که بەطور مشترک با هم زندگی میکنند. در بخشی از استان ارومیه در کوردستان صدها سال است دو ملت کورد و ترکآذری باهم زندگی میکنند، کە این همزیستی هم دارای تجارب ارزشمند و هم دارای تجربههای تلخی از درگیری و تنش میباشد. طی چند سال گذشتە این تنشها تحت پوشش دیگری قرار گرفتەاند و بەطور برنامەریزی شدە جهت متفاوتی نسبت به گذشته به آن داده شدە است.
علیرغم روابط اجتماعی و همزیستی دو ملت کورد و آذری در شمال شرق کوردستان که دارای تاریخی صدها سالە میباشد، بە لحاظ سیاسی، رابطه این دو ملت در این ناحیە از چند مرحله تاریخی ویژە میگذرد، کە دربرگیرندەی تجارب خوشایند و تلخ و مملو از دستاورد است و قصد نداریم در این نوشتار چندان بە آنها بپردازیم، اما تجربەهای موفق میتوانند الگویی برای همزیستی مسالمتآمیز و کاهش تنشها در آیندە باشند.
صورت مسئله، برعکس تنش و منازعات سیاسی، جغرافیایی، مذهبی و ملی سهل و تسلیمپذیر است، که این دو ملت صدها سال است در بخشی از شهرها و مناطق استان ارومیه با هم زندگی میکنند، علیرغم وجود تنش، کشمکش و دودستگی هیچ کدام نتوانستهاند دیگری را از منطقەی زندگی خود بیرون و یا درچهارچوب خود آسمیلە کنند. مهمترین مسئلە این است کە هیچ کدام نە میتوانند و نە قرار است چنین اقدامی انجام دهند. بنابراین اصل مسئلە همزیستی مسالمتآمیز و بە رسمیت شناختن یکدیگر است که میتواند پایە و اساس حل مشکلات باشد. مانند قراردادی کە میان دو دولت خودمختار کوردستان و آذربایجان بە رهبری رئیسجمهوری کوردستان، پیشوا قاضی محمد و جعفر پیشەوری رئیس حکومت آذربایجان در ۳ اردیبهشت ۱۳۲٥ در شهر تبریز بستە شد کە اساس آن بە رسمیت شناختن یکدیگر بود و در نهایت بە ایجاد همکاری و همزیستی مبدل گشت.
برای درک دقیقتر این موضوع و هدف اصلی این مقالە، نخست لازم است نسبت بە این واقف باشیم مشکلات چیست و ماهیت و دلایل بەوجود آمدن این مشکلات کدام است. تنشهای میان کورد و ترک در شهرهایی مانند نقدە، تکاب، ارومیە، خوی و سلماس یکسان و دارای ماهیت مشترک نیستند، زیرا در اساس دلایل این تنشها یکی نیست. بخشی از آن احساسی و موقت و آمیخته با برخی احساسات ملی است که تا حدودی عادی تلقی میشود، برای مثال در جریان یک مسابقە بین دو تیم ورزشی میان دو شهر کوردنشین یا ترکنشین رخ دادن چنین اتفاقاتی تا حدودی عادیاست. اما آنچه در سالهای اخیر در قالب و محتوای موضع و اقدامات گروهی از شهروندان آذربایجانی دیده و شنیدهایم، پدیدهای دیگر و بە نوعی دیگر است که باید در مورد آن موضعگیری شود.
جریان بەوجود آمدن (پان ترکیسم) دارای خواستگاە اجتماعی و سیاسی در داخل نیست. بلکە یک رویکرد برون مرزی میباشد کە در جریان دسیسەای بەنام ترکستان تعریف میشود، کە موجودیت خود را در مرحلە نخست در مخالفت با ملت کورد میبیند و با مطرح کردن مسئلە خاک و “بیرون راندن کوردها از آذربایجان”، هیچ فرصتی برای گفتگو بر اساس همزیستی مسالمتآمیز و حل مشکلات باقی نمیگذارد. گفتمان این حرکت توسط گروهی پان ترکیسم کە دارای مجموعەای از آژانسهای تبلیغاتی و رسانهای توسعه یافتە هستند انجام میشود. رهبران این جریان آنگونە کە از شعارهایشان پیداست، قلبشان نه در تبریز و اردبیل بلکه در آنکارا و باکو میتپد.
ظهور و گسترش جریان پانترکیسم در ایران و استان ارومیە در کوردستان بر اساس مخالفت با کورد و فارس شکل یافتە و این جنبش کە دو کشور دیگر ترک را حامی خود میداند، در درازمدت به کدام مسیر میرود و در معادلات سیاسی و مذهبی ایران و ترکیه و منطقە دچار چه سرنوشتی خواهد شد و چگونه مدیریت میشود، هدف اصلی این مقاله نیست و میتوان در فرصتی دیگر بە آن پرداخت. برای همین در این نوشتار بیشتر بە زیانها و چگونگی مقابلە با آن توسط دو ملت کورد و ترک میپردازیم. وقتی میگوییم بخشی از ملت ترک دقیق منظورمان این است که این جریان در بین جامعەی آذری در ایران و کوردستان دارای کمترین جایگاە و اعتبار میباشد و آن را نشأت گرفتە از جامعەی خود نمیداند. کم نیستند شهروندان ترکی که ظهور جنبش پانترکیسم را ضرر و آسیبی برای هماهنگی و همزیستی مردم منطقه میبینند و معتقدند که این روند از سوی دشمنان همزیستی دو ملت کورد و آذری هدایت میشود.
بدون شک رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی از بدو تأسیس و با بە راە انداختن جنگ نقدە و تشویق فردی خونریز مانند مُلاحسنی علیه کردها هنوز هم تمام تلاشاش براین است کە درگیری و تنش بین کورد و ترک ادامە یابد و تنها به این دلیل است که این دو ملت از تمامی حقوق ملی خود محروم گشتەاند، تا به وحدت و هماهنگی در برابر سیاستهای ضد خلقی رژیم فکر نکنند. حالکه این تنش و درگیریها ماهیت دیگری بەخود گرفتە و دولت تمرکزگرای ایران خوانش دیگری از آن دارد! بازهم رژیم اسلامی ایران با سیاست ضد مردمی خود برای ایجاد تفرقە و گسترش شکافها تلاش میکند.
گسترش و بیتفاوتی نسبت بە این روند باعث شدە که کشورهای دیگر منطقه برای مقاصد سیاسی و اهداف زیادەخواهانە خود از آن بهره ببرند و ایدەی نهایی آن مخالفت با ملت کورد است. همچنین جای شک نیست کە نه تنها به نفع سازش و هماهنگی بین این دو ملت نخواهد بود، بلکه به عکسالعمل ناخواستهای نیز منجر خواهد شد که ضررمند اصلی آن تنها دو ملت ترک و کرد در منطقه خواهند بود.
بنابراین مناسب است که مردم شهرهایی که دو ملت ترک و کورد در آن زندگی میکنند، قبل از هر چیز مراقب دسیسەهای رژیم باشند و از هرگونە افراطگرایی و تشنجآفرینی دوری کنند و با روحیەای هماهنگ، اساس کارشان خنثی کردن توطئەهای رژیم و کاهش تنشها و بنیاد نهادن یک همزیستی مسالمتآمیز و امروزی باشد. به تنوعات ملی و قومی یکدیگر احترام بگذارند کە در این میان وظیفه شخصیتهای مذهبی، فرهنگی و سیاسی هر دو ملت کورد و ترک و سازمانهای مدنی است که با همکاری و با ایجاد مجمعی مشترک، برای سازش و نفس همزیستی مسالمتآمیز، صلح و برادری قدم پیش گذارند.