بحرانهای پی در پی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران تحت کنترل رژیم اسلامی و ناتوانی مسئولان دولتی در حل و فصل این مشکلات و گسترش اعتراضات مردمی باعث شده است که رژیم روزبەروز بە پرتگاە سقوط نزدیکتر شود. در این میان احزاب و افراد و نیرویهای سیاسی ایران در حال آمادەسازی و ارائه دیدگاهها و نظرات خود درمورد شیوەی مدیریت و ادارە آینده کشور هستند.
در این میان آنچه برای ملت کورد و جنبش کوردستان اهمیت دارد، حقوق مردم کوردستان به تمام اشکال آن است کە بحث درباره این حقوق همیشه محل رویارویی جنبش کوردستان با مرکز و نیروهای مرکزگرا بودە است. به عبارت دیگر مسئلە مورد مناقشه کوردستان با مرکز هم همین است که بیش از آنکە به دولت و رژیمی خاص مربوط شود، مربوط به دو تفکر متفاوت از هم است. از طرفی از دیرباز تاکنون حقوق ملی مردم کردستان را انکار میکند و در طول تاریخ جنبش رهاییبخش کوردستان به هر شیوەای کە توانستە با آن بە مخالفت پرداختە است و در طرف مقابل هم جنبش کوردستان ایستادە، که روزبهروز اصرار بیشتری بر دفاع از حقوق نقض شده خود دارد و بیش از پیش بر خواستهای خود پافشاری میکند. هرچند برخی از نیروهای ایرانی هستند که از حقوق ملی کوردها به عنوان یک ملت صحبت میکنند، مانند سازمان مجاهدین خلق ایران کە برنامەهای مشخصی هم دارند، اما در این مجال از نیروهایی صحبت میکنیم که به شیوهای فاشیستی و پان ایرانیستی، کوردها را به عنوان ملت انکار و حقوق مردم کردستان را نادیدە میگیرند. نمونه اینها در طول این سالیان بە وفور دیده شده که حتی حق تحصیل و نوشتن به زبان مادری برای کوردها روا نمیبینند. اگرچه زبان کوردی منتظر سخن چنین تفکر و کسانی نماندە و روزبەروز، رو به رشد و ترقی بوده و هست و آنچه در واقع تحت کنترل زبان دیگری قرار گرفتە، فارسی است. با این حال آنچه که اخیرا بیشتر از هر چیزی باعث بەوجود آمدن این بحثها و ذهنیت نابارور شد، سخنان رضا پهلوی و به دنبال آن همفکران نژادپرستش همچون حسین شریعتمداری درمورد ملتهای غیر فارس و رد حقوق آنها از سوی این افراد معلومالحال بود که مقابلە بەحق حزب دموکرات و فعالان سیاسی کورد و اقشار مختلف کوردستان را بە همراە داشت در این رویارویی همانطور که گفته شد رویارویی ملت کورد تنها با یک دولت خاص نیست بلکه رویارویی با ذهنیتی است که اغلب بدتر و متحجرتر از حکومت موضع خود را نسبت به حقوق ملت کورد بیان کرده است. برای نمونە دیدگاە و موضع پانایرانیستها در قبال ملت کورد نە تنها نسبت بە رژیم مسالمتآمیزتر نبودە بلکە در بیشتر اوقات خیلی بدتر از رژیم اسلامی حرکت کردهاند. خوشبختانە جنبش کوردستان اکنون بیش از هر زمان دیگری آماده و روی خط است و توسعه فکر ملی مردم کوردستان، ستون محکم و امیدوارکنندهای برای این جنبش است. در واقع نه رژیم پهلوی و نه رژیم فعلی و نه باقی مانده فاشیست پان ایرانیست و مرکزگرا نتوانستهاند فکر و حرکت ملی کوردها از توسعه و پیشروی باز دارند و اصرار مردم کورد بر حقوق ملی خود در بسیاری از رویدادها و اتفاقات چند دهه گذشته به ویژه در ۲۰ سال اخیر، این بلوغ فکری و تاکیید برمسائل ملی آشکاراتر و متحدانەتر خود را نشان داده است. در سوی دیگر احزاب کوردستان ایران قرار دارند کە در طول این سالها علیرغم تمام هزینهها و فداکاریهایی که برای ملت خود انجام دادەاند، با افتخار در میدان مبارزه باقی مانده کە در واقع یکی دیگر از نقاط قوت جنبش کوردستان این بقا و مبارزه احزاب و نیروهای پیشمرگان کوردستان است که خوشبختانە، جمهوری اسلامی و همدستانش با وجود سرکوب، ترور، خشونت و آزمایش وحشتناکترین سلاحهای کشتارجمعی نتوانستند آنها را از میدان مبارزە بیرون بیاندازند و ارتباط ایشان را با ملت خود قطع کنند. اکنون کە بحث در مورد آینده ایران پس از رژیم اسلامی و ذهنیتها و دیدگاههای مختلف میشود، خوشبختانە ملت کورد و جنبش کوردستان بیش ازپیش نسبت بە دیگر نقاط ایران دارای سازماندهی است و ترس دشمنان کورد نیز از همین نکتەی حساس است. این آمادگی و سرپا بودن جنبش کوردستان هم به راحتی محقق نشده، برایش هزاران هزار شخص قربانی شدە. رهبرانش ترور شدهاند، شهرها و روستاهایش ویران گشتە و هزاران پیر و جوان و زن و مرد جان و مال خود را در این راە فدا کردەاند.
اگر مردم کوردستان به فکر آیندە کوردستان و جنبش بر حق آن هستند و از نگرش و دیدگاە طرفهای مخالف خود آگاە و باخبرند و از آن خشمگین هستند، لازم است کە آن دو نکتە ذکر شده را بیش از پیش تقویت کنند و یادشان باشد که رمز موفقیت کورد و کوردستان، تنها یک چیز است، آنهم همآوایی و وحدت مردم و نیروهای سیاسی کوردستان. این یک سخن تکراری و زوار در رفتە نیست بلکە یک استراتژی است. تجربه هموطنانمان در دیگر بخشهای کوردستان بیش از هر زمان دیگری این راستی را به ما نشان میدهد.