هنگامی کە در مورد مسائل ایران بەخصوص قضیەی کوردستان زوم میکنیم، توجهات در چند نکتەی مهم خلاصە میشوند: در وهلەی اول در تاریخ بیش از صد سال گذشتە کوردستان ایران پیرامون حقطلبی، آزادیخواهی و تلاش برای تأمین و استقرار دموکراسی در ایران پیشقدم بودە است؛ حتی در آن زمان کە دیگر ملل ایران از حاکمیت دیکتاتور اطاعت میکردند. ثانیا در تمامی مراحل مختلف این تاریخ ملت کورد همیشە بر این سعی داشتە است حاکمیت مرکزی تنوعات ملی، زبانی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی این ساختار سیاسی را برابر با هم محترم شمارد. ثالثا در بسیاری اوقات ملت کورد علیرغم اینکە سعی کردە است خواستەهای خود را با تهران در میان بگذارد، همزمان دیگر ملل ایران از این ارزشهای سیاسی و واقعیاتش آگاە سازد و مشوق آنان برای تأمین حقوقشان باشد. رابعا این مسئلە از هیچ خوانندە، مورخ و سیاستمداری پنهان نیست کە ملت کورد بە لحاظ سیاسی و نظرات دقیق برای مسئلە و موضوعات مرتبط نقش پیشرو را در ایران ایفا کردە است. پنجم اینکە حاکمیت مرکزگرا همیشە مسئلەی کورد را تحریف کردە و سپس اینکە ملت کورد تلاش کردە از راە صلحجویانە و از طریق دیپلماسی این مسئلە را حل کند، بە گونەای کە کمترین هزینە و خسارت را برای هر دو طرف بەهمراە داشتە باشد. بە کلی نقاط مشترک و همبستەی قدرت در تهران، چە در ساختار سیاسی شاهنشاهی و چە در نظام ولایت فقیە کنونی این است کە هیچکدام بە مسئلەی کورد و دیالوگ در این مورد معتقد نبودند. برای همین بهای کوردبودن و سعی بەمنظور حق تعیین سرنوشت از کسی پنهان نیست دارای چە هزینەای میباشد؛ این سخن دکتر قاسملو بجا و ارزشمند است کە میگوید: “هر ملتی کە بخواهد بە آزادی برسد، باید نرخ این آزادی را بپردازد”. در واقع هزینەی این آزادی براساس برخی پارامترها برای هر ملتی متفاوت است.
ملت کورد در تاریخ خود در هر کدام از بخشهای کوردستان قربانی سیاست نظم جهانی، دسیسە و رفتار دشمنکارانەی ملت فرادست و انحصارطلبی حاکمیت تمرکزگرا بودە است. اما این هیچ گاە سبب نشدە کە این ملت برای یک لحظە هم از مبارزە برای حقوق و خواستەهایش اظهار ندامت کند یا دست از مبارزە بردارد. ملت کورد در ایران بیشتر اوقات با سازماندهی خود و با طرحریزی بهینە بە لحاظ سیاسی و همچنین با تعیین برنامە و مدیریتی صحیح در خصوص مسئلەی ملت کورد کە اصول و زیربنای لاینفک هر ملتی است، روبە تهران خواستەهایش را مطرح کردە است و همزمان این مسئلەی را بە روز کردە کە نە تنها حقوق و مطالبات خود را فراهم کند، بلکە بە شیوەای اصولی و با ارائەی مانفیستی راستگویانە در خصوص مدیریت کشور همکاری و مشارکت داشتە باشد. همزمان با مطالعە و تعریف تمامی نیرو و پتانسیلهای موجود در این ساختار سیاسی، این کشور را از درماندگی و عقبماندگی نجات دهند؛ آنهم بدون درنظرگرفتن تنوعات در ساختار این کشور و محترم شمردن اصول دموکراسی، برابری و عدالت در زمینەهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تحقق نمییابد. لیکن حکومت تمرکزگرا و انحصارطلب نە تنها نخواستە این واقعیات را درک کند، بلکە با تمامی نیرو و تواننش بە آن پاسخ داە است. فراتر از این با نقض تمامی معیارهای حقوقی و اخلاقی، جرم و جنایت و فاجعە را بە بار آوردە است.
جنبش ملی کورد در دوران اسماعیل آغای سمکو تا جمهوری کوردستان و سپس در دوران پس از انقلاب ١٣٥٧ تمامی اشکال مبارزە و فعالیت سیاسی و حقطلبی خود را تجربە کردە است. چە در میدان مبارزە مسلحانە و چ بر سر میز مذاکرە سعی کردە است حقوق ملی خود را بە دست آورد و برای این هزینەی گزافی را دادە است، برای مثال دکتر قاسملو رهبر کاریزماتیک کورد در غرب و مهد کشورهای پیشرفتە و دمکراسی خواە بر سر میز مذاکرە ترور شد. اگرچە جنبش ملی کورد با ترور مبارزان و حتی رهبرانش دست از مبارزە برنداشتە است اما از کسی پنهان نیست کە هر کدام از این ترورها خسارت و هزینەی بسیاری را برای جنبش کورد بە همراە داشتە است. ما همچنین دیدیم حاکمیتی کە خود را نمایندە مستعضفین جهان میداند و کشتن بە ناحق و ریختن خون ناعادلانەی را بەعنوان جرم بزرگی قلمداد و براساس تعاریف ایدئولوژیکش ریختن خون مهمان- حتی اگر کافر هم باشد- آن را حرام تلقی میکند اما بەمنظور جلوگیری از تحقق حقوق ملت کورد، توسل بە جنایت را برای خود حلال، قانونی، مقدس و توجیەپذیر میداند. پس از گذشت ٣٣ سال از ترور دکتر قاسملو آنچە تعجبآور است این است در کشوری کە بە ظاهر در آن قانون حکمفرماست، نهادهای قضایی و اجرایی یک طرف این کیس حقوقی تاکنون برای این اقدام تروریستی پروندەای تشکیل ندادە و آن را وارد پروسەی قضایی و قانونی نکردە است و نهاد قضایی، دەستگاە پلیس نتوانستەاند در این امر کاری از پیش ببرند و نهایتا در این مسئلە حکم مناسب و عادلانەای صادر شود و اقدامات سیاسی-حقوقی در رابطە با این مهم انجام بگیرد. این هم جای سؤال است، بدین معنا کە چطور است کشورهای غربی (اتریش برای نمونە) در برابر این جنایت، بەخصوص این نوع از جنایتها کە عوامل خارجی در آن نقش دارند و بەعنوان جرم در سطح بینالمللی محسوب میشوند، سکوت پیشە میکنند؟ آن هم در حالی است کە پس از روی دادن این جنایت دستکم دو تن از مجرمان بازداشت شدەاند و بە گفتەی السوالد کسلر، مسئول دستگاە ضد ترور پلیس وینکە گفتە این مسئلە بە کلی برای ما روشن است کە در آن جلسە سە شخصیت سیاسی کورد حضور داشتەاند و ترور شدند و سە ایرانی نیز در آنجا بودند و هر سە تن از آنان در قید حیات هستند و این اقدام تروریستی بەکلی واضح و آشکار است! همچنین پیتر پلز کسی کە افشا کرد دولت اتریش در زمان جنگ ایران و عراق اسلحە را بە بەهر دو طرف جنگ فروختە، گفتە است برخی افراد در دستگاە امنیتی آلمان، دولت این کشور را از احتمال ترور دکتر قاسملو مطلع کردە است اما دولت اتریش نەتنها دکتر قاسملو را از این جریان مطلع نساخت، بلکە در خاک خویش درخصوص محافظت از جان دکتر قاسملو و همراهانش هیچ اقدامی انجام نداد. برای همین قضیەی ترور دکتر قاسملو و همراهانش تنها پروندەی ترور بینالمللی نسبت بە رژیم ایران نیست، بلکە پروندەای بینالمللی است کە هر دو حکومت مخاطب آن هستند:
نخستین مخاطب حکومت ایران است کە بەدلیل ترور سە شخصیت سیاسی کورد بر سر میز مذاکرە در مورد حل مسئلە کورد در کوردستان ایران، مجرم اصلی میباشد. هماکنون قاتلان این فاجعە بەطور آشکار در ایران زندگی می کنند و مورد احترام و در مؤسسات حکومتی دارای مسئولیت میباشند و آمران این جنایت دارای مقامات بالاتر نسبت بە آن زمان هستند. برای همین حکومت ایران و عاملان این جنایت باید براساس استاندارها و اصول قانونی کشور اتریش و حقوق بینالمللی، دادگاهی و بە چهار دلیل مجازات شوند: نخست ترور رهبران کورد و مرتکب شدن بە چنین اقدام تروریستی در سطح بینالمللی و در خاک کشوری دیگر. دوم حمایت آشکار و مستقیم حکومت ایران از ترور و تروریسم و فراهم کردن امنیت برای افراد تروریست است. سوم بە حاشیە راندن واقعیات این رویداد و دروغ پردازی و تعاریف غلط و نابجا است. چهارم استفادە از سفارت بەعنوان مکانی برای انجام دادن اقدامات تروریستی است.
دومین مخاطب کشور اتریش است. نخست، این جنایت در پایتخت این کشور روی دادە است و بە جای پیگیری جدی و دقیق و در اسرع وقت درخصوص اینکە مرتکبین و عوامل این جنایت را روشن سازد و بە امنیت، قانون و سروری حاکمیت و کشورش ثبات ببخشد، باید بە این کوتاهیها پاسخ بدهد کە آگاهانە انجام دادە، هم برای این اقدامات کە باید انجام میداد و از انجامشان خوداری کردە پاسخی داشتە باشد و اکنون پس از ٣٣ سال همچنان آن را بە باد فراموشی سپردەاند. اینکە این دو تروریست کە این اقدام تروریستی را انجام دادەاند و چند دقیقە پس از انجام این جنایت بازداشت شدند و در حالیکە یکی از آنان زخمی بودە و اقرارشان در ادارەی پلیس با هم همخوانی نداشتە بود. دوم قاتلان آزاد شدند، بدون اینکە خانوادە و نزدیکان افراد ترور شدە و حزب دمکرات کە طرف اصلی این مسئلە است، مطلع شوند. سوم مجوز ترک خاک این کشور تحت پوشش دیپلماتیک و در سایەی سفارت ایران بە این سە جنایتکار دادە شدە است. چهارم چرا دادستان وین و دستگاە قضایی این کشور تاکنون درخصوص این جنایت بینالمللی و حساس چشمپوشی کردەاند؟ مجموعە سوالاتی دیگر کە این کشور بەمنظور کاهش سطح این اتهامات کە نسبت بە خودش موجود است، در مورد پروندەی ترور دکتر قاسملو و همراهانس باید پاسخگو باشد و همزمان این پروندە در دستگاە قضایی براساس قوانین داخلی این کشور و قوانین بینالملل فعال شود و پس از ٣٣ سال از شعار غربی خودشان کە همان عدالت و دمکراسی است احترام قائل شوند.
هنگامی کشوری آزاد و دمکراتیک از این جنایت و اقدام تروریستی چشمپوشی میکند و این اقدام برای بزرگترین حامی تروریسم کمترین هزینە را بەدنبال داشتە باشد یا دست کم تنها هزینەاش رسوایی در افکار عمومی باشد، این کشور باید بیش از پیش منتظر اقدامات تروریستی و نقض سروری سیاسی- قانونی در خاک کشورش باشد.