• ارتباط با ما
  • روزنامە کردستان
Menu
  • ارتباط با ما
  • روزنامە کردستان
کردی
English

وبسایت مرکزی حزب دمکرات کردستان

  • نخست
  • اخبار
    • ایران
    • جهان
    • کردستان
    • پیام
    • اخبار حزبی
    • گزارش خبری
  • مقالات
    • اندیشە آزاد
    • اجتماعی
    • سیاسی
    • رسانەهای دیگر
    • زنان
    • فرهنگ و ادبیات
    • گوناگون
  • دبیرکل حزب
  • گفتگو
  • اطلاعیەها
  • بیانیەها
  • اسناد
  • رهبران شهید
Menu
  • نخست
  • اخبار
    • ایران
    • جهان
    • کردستان
    • پیام
    • اخبار حزبی
    • گزارش خبری
  • مقالات
    • اندیشە آزاد
    • اجتماعی
    • سیاسی
    • رسانەهای دیگر
    • زنان
    • فرهنگ و ادبیات
    • گوناگون
  • دبیرکل حزب
  • گفتگو
  • اطلاعیەها
  • بیانیەها
  • اسناد
  • رهبران شهید
Search
Close
کردی
ارتباط با ما
English
Menu
  • نخست
  • اخبار
    • ایران
    • جهان
    • کردستان
    • اخبار حزبی
    • بیانیەها
    • پیام
    • گزارش خبری
  • مقالات
    • سیاسی
    • اجتماعی
    • زنان
    • اندیشە آزاد
    • فرهنگ و ادبیات
    • گوناگون
  • دبیرکل حزب
  • گفتگو
  • اسناد
  • اطلاعیەها
  • رهبران شهید
  • روزنامە کردستان
  • ویدیو
  • کتابخانە

در کوردستان آلترناتیو مشخص و ملت کورد احزاب خود را قبول دارند

14th آگوست 2022
in گفتگو

مصاحبە: ب. کاوان/ برگردان از کوردی: دیاکو دانا

 

مقدمە: وقتی کە گفتە می‌شود کوردستان جامعەای زندە است، بخش بسیاری از این زندە بودن بە پویای جامعەی مدنی و رشد جنبشهای اجتماعی در کوردستان ایران باز می‌گردد. ویژگیهای جنبشهای اجتماعی در کوردستان و موانعی کە با آن روبرویند،  کدامند؟ روزنامە “کوردستان” بە منظور ارزیابی این موضوع و مجموعە مسائلی دیگر در  مورد جنبشهای اجتماعی مصاحبەای با  “وریا ژیان” _ نام مستعار یکی از فعالان مدنی در کوردستان ایران _ بعمل آورد کە در زیر می خوانیم:

با این سؤال شروع می‌کنیم؛ جامعەی مدنی و جنبشهای اجتماعی چە نوع پدیدەای اجتماعی‌ و چگونە تعریف می‌شوند؟

وریا؛ جنبشهای اجتماعی در بطن جامعەی مدنی، ظهور می کنند. با نگاهی دیگر جنبشهای اجتماعی بخشی از جامعەی مدنی هستند. تحولات و شیوەی تفکر و فعالیت آنان بخصوص طی دو دەهەی گذشتە؛ با مسئلەی جهانی شدن رابطەی مستقیم داشتە است. سیر جهانی شدن جامعەی مدنی را نیرومند و اینکە جامعەی مدنی بە بدیلی مثبت برای جامعەی سیاسی کە بە آن گفتە می‌شود حکومت و دولت مبدل گردد. بطور کلی جامعەای کە سندیکا، انجمن، اتحادیەها و سازمانهای مدنی در آن فعالند و بر نوع سیاست‌ حکومتداری تأثیر می‌گذارند، بعنوان جامعەای نیرومند و زندە تعریف می‌شوند. این فعالیتهای اجتماعی غیرانتفاعی و داوطلبانە بە شیوەی صلح آمیز بدنبال اهداف خویشند. از خواستەهای خود نیز دفاع می‌کنند یا بە شیوەهای گوناگون اعتراضات خود را نشان می‌دهند. جنبشهای اجتماعی در این مرحلە از جامعەی مدنی در برابر جامعەی سیاسی قرار می گیرند. جنبشهای اجتماعی پدیدەای تأثیرگذار اجتماعی است کە بدنبال آن می‌توان خواستار مطالبات اقشار و طبقات گوناگون شد. پس یکی از مؤثرترین دلایل تغییر و تحولات در جامعەی مدرن بە جنبشهای اجتماحی مبدل می‌گردد کە می‌توان با استفادە از آن بە خواستەهای جامعە یا بخشی از آن رسید.

با تعریفی دیگر، جنبشهای اجتماعی بە نوعی رفتار جامعەاند کە در میان روابط مشترک افراد جامعە بەوجود می‌آیند. رفتار کلی، پاسخگوی بخشی از مردم (جامعەی مدنی) در مقابل جریانی ویژە است، این پدیدەی اجتماعی در میان رفتار بروکراتیک و تعامل مبازرەجویانە ظهور می‌کند. با این خصوصیات از نوع نخست کمتر و از نوع دوم سازمان یافتەتر و مردم بە این شیوە بە دنبال اهداف خودشان هستند.

طی دو دهەی اخیر دلایل و انگیزەی اصلی پیدایش جنبشها در ایران و کوردستان چە بود، آیا باهم تفاوت دارند؟

وریا: پس از جنگ ایران و عراق و بر سرکارآمدن کار آمدن هاشمی رفسنجانی، حکومت با در پیش گرفتن سیاست افول اقتصادی و پس از جنگ افزایش تورم اقتصادی با بحران عظیمی روبرو گشت. از این منظر مردم با تنگنا و فشار روبرو شدند. همین سبب شکل‌گیری نخستین جنبش اجتماعی پس از تأسیس جمهوری اسلامی  در شهرهای مشهد و دیگر شهرهای ایران شد و مردم بدلیل گرانی و تورم دست بە اعتراضات زدند. در اواخر دهەی هفتاد فصلی جدید از جنبشها با بە میان آمدن فعالیت دانشجوی در دانشگاەها آغاز شد. سال ١٣٧٨ حوادثی کە پس از توقیف روزنامەی “سلام” روی دادند سبب اعتراضات دانشجویی دانشگاە تهران و حادثەی “کوی دانشگاە” گردید. پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ١٣٨٨ و تقلب و مهندسی کردن انتخابات و اعلام پیروزی احمدی نژاد در انتخابات، جریانی واقعی جنبشهای اجتماعی شروع شد کە بە جنبش سبز مشهور شد. اما نزدیک بە دو سال و نیم بعد این جنبش با بازداشت، کشتار و فرار مردم از موطنشان بشدت سرکوب گردید. سپس پا بە دەهەی ٩٠ می‌گذاریم کە دهەی جنبشهای اجتماعی است. اینبار خواستەها و دیگر مطالبات مردم بمانند گذشتە نبود و رادیکال‌تر شدند، دلایلش بە فشارهای اقتصادی، محدودتر شدن فضای انتقاد، احساس یأس، گرانی و… باز می‌گردد.  جنبش سبز شعارها این بود:”رأی من چە شد” یا “رأیم را می‌خواهم”، در آبانماە و دیماە ١٣٩٦ و ١٣٩٨ شعارها دقیقا رأس هرم قدرت سیاسی را هدف قرار داد و مردم هماهنگ با هم می‌گفتند: “مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر خامنەای”، “نەغزە نە لبنان جانم فدای ایران”. هرچند این اعتراضات جدا از جنبش سبز؛ اعتصاب و اعتراض کارگران، معلمان و بازنشستگان و… در چهارچوب جنبشها قرار نمی‌گیرند و معنای واقعی جنبشها بە لحاظ تئوریک نیست؛ اما تمامی این اعتراضات بە لحاظ خواستە و مطالبات می‌توان گفت دارای وجە اشتراکی هستند و می‌توان بعنوان یک جنبش دارای خواستەهای مشترک شناختە شود.

موضوعی دیگر کە باید بدان اشارە شود این خیزشها کە بسوی جنبشی شدن گام بر میدارند، بە معنای دیگر اینها جامعەی ایران را مرحلەی پیش‌جنبش بە سوی جنبشها می برند. انگیزەی بیشتر این اعتراضات بخصوص در چند سال گذشتە مسئلەی رفاە، اقتصاد و مطالبات سیاسی، یعنی وجود نظامی پلورالیستی و دموکراتیک کە در آن مردم بتواند آزادانە نمایندگان خود از هر ملت و اتنیکی کە باشد انتخاب کنند و مطالبات حقەی مردم از سوی حکومت در نظر گرفتە شود. همچنین از خصوصیاتش می‌توان بە این اشارە کرد کە نزدیک بە تمامی این اعتراضات و اعتصابات و جنبشها کە بە آن اشارە کردیم نشاندهندەی نهایت بیزاری و مخالفت مردم از این رژیم و سیستم بروکراتیکش است. بخش بسیاری از این جنبشها بەشیوەی نافرمانی مدنی است. در حالی کە رفتار نیروهای نظامی و پلیس بە تندترین شیوە خشونت، سرکوب می باشد. در چنین حالتی سعی می شود از ظرفیتهای خطوط اجتماعی بهترین استفادە شود. در برخی موارد طبقات گوناگون مانند معلمان، کارگران از مطالبات خود دفاع می کنند کە تمامی این موضوعات بە ما می‌گویند این  عڵائم ما را بسوی جنبشی فراگیر سوق می‌دهد.

علیرغم این اعتراضات کە بەشیوەی کلی و در سطح ایران از آن سخن گفتیم، در کوردستان از همان ابتدا و در دوران تأسیس رژیم اسلامی ایران اعتراضات و مقاومت در برابر ظلم و ستم مرکز و نقض حقوق ملت کورد(البتە دیگر ملت‌ها) بەشیوەای سیاسی وجود داشتە است. اگر بخواهیم بە چهار نمونە بپردازیم، باید بە قتل شوانە سیدقادر بپردازم کە در سال ١٣٨٤ کە این جنایت، واکنش جدی مردم را در پی داشت. اعتراضات در مهاباد شروع شد و سپس تمامی شهر و مناطق اطراف مهاباد را فراگرفت و بەسوی جنبشی سراسری گام برداشت کە بە خشن ترین شیوەی ممکن سرکوب شد. اما مردم پس از این رویدادها بە مدت چند سال، در روز ٢٢ تیرماە اعتصاب سراسری را اعلام کردند، هم بەنشانەی احترام بە شهادت  د. قاسملو بود و هم نوعی اعتراض نسبت بە این ترورهای دولتی بود. در سال ١٣٩٤ اعتراضات مشهور بە “هتل تارا” درخصوص خودکشی یک دختر کارمند در هتل بەنام “فریبا خسروی” در مهاباد شروع شد و دیگر شهرها را فراگرفت و چند روز ادامە داشت. یا پس از حملەی موشکی سپاە پاسداران بە قلعەی دموکرات در روز ١٧ شهریورماە، پس از چهار روز بنابر درخواست جامعەی مدنی و جنبش سیاسی مردم در بسیاری از شهرهای کوردستان مغازە‌های خود را بە نشانەی اعتراض بە این رفتار قبیح تعطیل و دست بە اعتصاب زدند. مشوق و ویژگی تمامی جنبشهای کوردستان بە مسائل سیاسی بازمی‌گردد. یعنی ملت خواهان آزادی و حقوق خویش است و بدین منظور فعالیت می‌کند. این در تمامی مناسبتها حتی هر سال مانند مراسم نوروزی ظاهر و می‌بینیم مردم از تمامی فرصتها بمنظور رسیدن بە خواستەهای بە حق خود از آن استفادە می‌کنند.

جدا از این موضوعات کە شما بدان اشارە کردید، آیا میزان مشارکت و معنای مشارکت تا چە حد و این دو المان در جنبش اجتماعی تأثیرگذار بودەاند؟

طبیعی است میزان و سطح مشارکت مردم برای تحقق اهداف جنبشهای اجتماعی از دلایل مهم این موفقیت است. نخست باید “سمن‌ها” (انجمنهای جامعەی مدنی)، رسانەها، روشنفکران و طبقەی منتخب این نفس در میان مردم افزایش داد و بە درون جامعە نفوذ کند، متأسفانە آنچە ما اکنون می‌بینیم- جدا از جنبش سبز کە در مراحل مختلف چند میلیون نفر را بە خیابانها آورد- میزان مشارکت تا این اندازە کم است کە نیروهای سرکوبگر بطور سریع آنرا کنترل و بە آن پایان می‌دهند. معنای مشارکت مردم بدلایلی مانند ترس  کە بە درون جامعە شیوع کردە است، بر می گردد. این ترس با استفادە از بازداشت، جنگ‌ داخلی، جدایی و همچنین نبود گفتمانی مشترک بە موانعی تبدیل و  احتمالا معنای واقعی مشارکت در سطحی کم ترسیم شود. از بخت رژیم هم‌اکنون جامعەی مدنی، جنبشهای سیاسی و جنبشهای اجتماعی بەشیوەای کلی و نهایت منفعل بودن، پراکندگی، مشکلات داخلی، عدم اجماع نظر و مسئەی اتنیک‌ها و… هست. این بە مانعی بر سر راە اتحاد و وحدت مردم و جهتهای مختلف تبدیل شد کە این چنین وضعیتی، منتفع آن بجز  رژیم هیچ‌کس دیگری پیروز در میدان نیست. برای رسیدن بە اهداف باید دستکم ١٥٪ مردم در میدان‌ باشند و ماندن این میزان در خیابانها طول عمر رژیم را کوتاە می‌کند. اما برای رسیدن بە این میزان احتمالا مدت زمانی طول بکشد.

براساس کار و فعالیتی کە شما در داخل دارید و مختصری درخصوص تجربیات خودتان در مورد جنبشهای اجتماعی سخن بگوید.

وریا: با توجە بە اینکە کار و فعالیت ما محدود است، اما با این حال مدام بەدنبال خواستە و مطالبات ملتمان بودەایم. این خواستەی مشروع سیاسی و اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را باید با تمامی ملتها داشتە باشند، بسیار سعی کردەایم از راە قانونی و براساس اصل‌ و بندهای قانون اساسی جمهوری اسلامی پیش برویم، آنچە گفتە می‌شود در چهارچوب قانون اما  براساس قوانین خودشان با ما رفتار نشدە است! براساس مادەی ٢٧ قانون اساسی دەها بار سعی کردەایم راهپیمایی هایی را بصورت گوناگون راە اندازی کنیم اما فرصت مهیا نشد یا مادەهای ١٥، ٢١ و… هیچ نتیجەای نداشت. اما خوشبختانە در تمامی شهرهای کوردستان مردم علاقمند بە کار و فعالیت‌هایمان مدام از ما پشتیبانی می‌کنند و همکار و کمک‌رسان ما هستند. من خودم چندین بار از سوی نیروهای ادارەی اطلاعات سپاە و اطلاعات سیاسی بازداشت و احضار شدەام، اما مردم و جامعە هوشیار و سرخط و مدام پشتیبان ما بودەاند. سعی مردم بمنظور تحقق اتحاد و وحدت نیروهای اجتماعی و سوق دادن معترضان بە خیابانها جای احترام و تقدیر است.  در آخرین اعتراض معلمان در (٢٦ خردادماە ١٤٠١ ) درخصوص وضعیت معیشت و سازمانی خودشان و همچنین بمنظور تحقق اهداف مادەهای ١٥ و تحصیل بە زبان مادری در شهرستان سقز (البتە در بسیاری از شهرها) شعار معلمان این دو دهە بود ” بهتر اینکە همە بپاخیزیم/ ای دوست بیا اینگونە بیاندیشیم.” مردم در خیابانها برعکس اپوزیسیون آشفتە و غیرمتحد بەصورت متحد خواستار مطالبات خویش هستند. همگان می‌دانند درصورت اعتراضات در خیابانها تحولات بە وجود می‌آید؛ البتە تا میزان جمعیت بیشتر باشد هزینەی کنترل آن افزایش می‌یابد.

 

آیا این نوع جنبشها بەشیوەای کلی بدون لیدر و رهبری مختص بەخود سازماندهی می‌شوند، می‌توانند بە اهداف خویش برسند؟

وریا: طبیعی است جنبش بدون لیدر نمی‌تواند بە اهداف خود برسد، مردم جدا از اپوزیسیون پراکندە و پر ادعا، دور سازمان و مؤسسات صنفی، زیست‌محیطی، فرهنگی، کارگری، زبانی، سیاسی و… در داخل کشور جمع می‌شوند یا دور اشخصاص بدون در نظر گرفتن نوع دیدگاە و طرز تفکر جمع می‌شوند و در تمامی فرصتها سعی بر تشکیل تشکلات می‌دهند. البتە در این میان طرف ارتجاع و مخالف با پرنسیبهای دموکراتیک بەخاطر فشار حاکمیت و اظهار ندامت مردم از گذشتەی خویش بەنام سلطنت وجود دارد کە در این وضعیت پر از معضلات از آن بهرە می‌جوید و می‌خواهند بر موج اعتراضات برخی از مردم بە جان بە لب آمدە متمرکز شوند، این طرف بەطور آشکار در حاشیەی ایران و بخصوص کوردها هیچ جایگاە و پایگاهی ندارند و در شهرهای مرکزنشیان دارای محبوبیت نیستند کە بە بدیلی مبدل شوند. همچون درخصوص آن بحث کردیم بخشی از مردم  بدلیل نفرتی کە از آخوندها دارند این شعارها را می‌دهند. فرزند شاە پیشین ایران اینگونە نفرت مردم از سیستم را جدی گرفتە و براین باور است مردم با این چند شعار نیاکان‌ او را  قبول دارند! یعنی واکنش مردم نوعی  اعتراض درخصوص وضعیت کشور و در مخالفت با حاکمان جمهوری اسلامی می‌باشد. خواستەی اکثر مردم نظامی دموکراتیک و غیرمتمرکز است. من اطمینان دارم در آیندە و تداوم این جریان اعتراضات خودش لیدر و راە خود را پیدا می‌کند. البتە در اینجا کوردستان نسبت بە دیگر مناطق ایران متفاوت است. باتوجە بە تمامی مبارزە و فعالیتها، نبود رهبری و حتی سازمانی منسجم بەچشم نمی‌آید و تمامی این ضروریات وجود دارد و این حزب و سازمانها هر کدام براساس سنگینی و وزنەای، دارای جایگاە اجتماعی می‌باشند. اکنون در کوردستان و بەشیوەی نمادین چند شهر مانند کرمانشاە، سنندج، مریوان و سقز بە سنگر اصلی تبدیل و سراسر جنبشها و بەلحاظ ملی، صنفی، سازمانی و… بیش از حد فعالانە رفتار می‌کند. در کوردستان آلترناتیو مشخص است. مردم برنامە و اهداف احزاب خویش را قبول دارند. تحقق این  اهداف نیازمند بە امید، مبارزە و فعالیت است. هرچند سیاست و دیپلماسی بین‌المللی نقش مؤثری دارد اما در آخر باید بە پیروزی اعتقاد داشتە باشیم.

معضلات، مشکلات و موانع اصلی و پیش روی جنبشها را در چە می‌بیند؟

بە این سؤال با دو دیدگاە متفاوت باید پاسخ دادە شود، نخست بەعنوان یک فعال کورد در کوردستان ایران، دوم بەعنوان کسی کە در جغرافیای ایران زندگی می‌کنیم. در کوردستان بەخاطر وضعیت ویژە در داخل، مشکلات و معضلات رفاە و زندگی مردم، نبود پشتیبانی مالی، فکری، تولید اندیشەی جدید و بە روز و علمی از همە مهمتر، نبود گفتمان منسجم و اتحاد و وحدت نیروهای مؤثر کوردستان، می‌توان بعنوان بزرگترین مشکل و موانع پیش روی جنبشهای اجتماعی ذکر کرد. از طرفی دیگر سرکوب بیرحمانە، بازداشت فلەای مردم، تهدید و نبود تشکیلاتی نیرومند بمنظور سازماندهی این جنبشها، از معضلات جدی جنبش کوردستان در ایران می باشد. در داخل ایران و بخصوص در مرکز بەعنوان نیروی مردمی آمادە، ترس از جنگ، ترس از تقسیم ایران، ترس از بازداشت و شکنجە و فرار و دوری از وطن، ترس از آشوب و از همە مهمتر نبود گفتمان مشترک و چند دستگی و بمنظور اتحاد تمامی n.g.o های مختلف، می‌توان اشارە کرد. البتە باید بدین نیز اشارە کنم بطورکلی مردم ایران دوچار نوعی “ازخود بیگانگی” شدەاند. براساس تعریفی کە مارکس می‌کند بدین شیوە کە افراد جامحە بخاطر مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی از محیط خویش دور افتادەاند و بە مرحلەی از خودبیگانگی رسیدەاند. بەعنوان نمونە اجارە بهای مسکن، مغازە، دارو، فرزند، خانوادە، بیمە، خوراکی و تمامی بازار بکلی هزینەاش تا این حد افزایش یافتە است و نرخ وسائل تا این حد افزایش یافتە کە مردم بە خاطر مشکلات‌شان بە فکر هیچ چیز نیستند و توانایی فکر کردن نیز ندارند.

بەعنوان آخرین سؤال. سخنی رایجی است کە می‌گویند، تا مرکزنشیان بطور گستردە در میدان نباشند، شهرستانها و سایر مناطق مانند اتنیکهای گوناگون دارای موضع نمی‌باشند. آیا این واقعیت دارد؟ آیا در ایران وجود این همە تنوعات تهدید است؟

وریا: من با این نظر موافق نیستم، اتفاقا مناطق حاشیەنشین نسبت بە مرکز فعال‌تر است. ما بشیوەی متوسط روزانە شاهد چندین اعتراض هستیم کە در مرکز بە این اندازە دیدە نمی‌شود یا معدود است. در حال حاضر مرکز همچون گذشتە دارای هژمونی نیست. در بیشتر مناطق جنبشهای ملی نیرومندی وجود دارند کە خواستار حقوق خویش هستند. همین دیدگاە اپوزیسیون مرکز سبب شدە آنچە شما می‌گوید حاشیەنشینان بسیار پرجنب و جوش تر بە میدان بیایند و در  کف خیابانها خواستار حقوق مشروع خود باشند. تاکنون مرکز نتوانستە است سیستمی دموکراتیک تأسیس کند و تمامی ملل در آن سهیم باشند و در این بخش شکست خوردەاند. برای همین مناطق خارج از مرکز بدون توجە بە آن بە کار و فعالیت خود می‌پردازد.  محرز اینکە وجود گوناگونی اتنیکی در جوامع دموکراتیک فرصت و برعکس آن در حکومتهای توتالیتر و دیکتاتور تهدید بشمار می آید. مگر سایر ملل ایران جدا از دموکراسی و سیستم حکمرانی عدالت‌خواهانە کە حقوق خود را بشیوەی فدرال در  ادارە کنند چە می‌خواهند؟ آیا این برحق نیست؟ باید مرکز اثبات کند بمنظور رسیدن بە راەچارەای مشترک باید بە خواستەهای مشروع و دموکراتیک دیگر ملل ایران احترام بگذارد، با اطمینان اتحاد میان ما آنان بە سرنگونی این رژیم سرعت می‌بخشد و همگان از آن نفع می‌برند.

Tags: در کوردستان آلترناتیو نمایان است، مردم برنامە و احزاب خود را قبول دارنددیاکو داناکاوان

Related Posts

سیاسی

مولود سوارە: پیام دبیرکل حزب دموکرات کوردستان بر تدوین قطعنامەی اس آی تأثیرگذار بود

3 سال ago
گفتگو

عمر بالکی: پیشوا شخصیت کاریزماتیک و تابوشکن عصر خود بود

3 سال ago
رسانەهای دیگر

حق کار و بردگی مدرن در ایران

4 سال ago

جدیدترین مطالب

اطلاعیەای از سوی مدیریت سایت “کوردستان و کورد” و تلویزیون “تیشک”

31st آگوست 2022

اطلاعیەی هیات تحریریە و گردانندگان “کوردستان و کورد”

31st آگوست 2022

اطلاعیەای از سوی مدیریت سایت “کوردستان و کورد” و تلویزیون “تیشک”

31st آگوست 2022

اطلاعیەی هیات تحریریە و گردانندگان “کوردستان و کورد”

31st آگوست 2022

اطلاعیەای از سوی مدیریت سایت “کوردستان و کورد” و تلویزیون “تیشک”

31st آگوست 2022

اطلاعیەی هیات تحریریە و گردانندگان “کوردستان و کورد”

31st آگوست 2022

اطلاعیەای از سوی مدیریت سایت “کوردستان و کورد” و تلویزیون “تیشک”

31st آگوست 2022

اطلاعیەی هیات تحریریە و گردانندگان “کوردستان و کورد”

31st آگوست 2022

وبسایت مرکزی حزب دمکرات کردستان

دبیرخانە حزب دمکرات کردستان

  • kdpsecretariat@gmail.com
  • ٠٠٩٦٤٤٧٥٠٣١٤٩٤٧٣

کمیسیون تشکیلات

  • kdp.tashkilat@gmail.com
  • ٠٠٩٦٤٧٥٠٧٥٤٨٦٢١

وبسایت "کردستان و کرد"

  • info@kurdistanukurd.com
  • ٠٠٩٦٤٧٥٠١٧٧١٢٠٢
  • ٠٠٩٦٤٧٥٠٤٣٨٣٧٩٩

تلویزیون کردکانال

  • info@kurdch.tv
  • kurdchannel1324@gmail.com​
  • ٠٠٩٦٤٧٥١٨٩٧٢٥١٠

کلیە حقوق این وبسایت برای مرکز اطلاع رسانی حزب دمکرات کردستان محفوظ است

Add New Playlist