. مسئولان مزدور و شکنجه گر زندان، زندانیانی که از پوشیدن لباسهای آلوده به
بیماری ،سر باز میزنند را تحت فشار قرار میدهند.
٢.اذيت وآزار خانواده زندانيان سياسي
٣. نبود روزنامه وكتاب در زندان وبازداشتگاه جهت مطالعه زنداني .
٤. جان باختن زنداني ها در زندان بدليل عدم رسيدگي به بيماري هاي آنها
٥. اذيت وآزار روحي وجسمي زندانيان سياسي
٦. عدم رسیدگی پزشکی به زندانيان
٧. نوشتن نامه ودلنوشته هاي زندانيان به نهادهای بین المللی
٨. تأیید حکم هاي ضد انسانی اعدام زندانیان سیاسی
٩. اعتصاب غذای زندانیان سیاسی
١٠. پلمپ کردن بندهاي زندان ،
١١. حمله به منزل خانواده هاي زندانيان سياسي
١٢. نبود وسايل بهداشتي ونظافت
١٣. كمبود منابع
١٤. نبود دارو مناسب
١٥. شكنجه وآذيت آزارهاي فيزيكي وجسمي وروحي زندانيان
١٦. انداختن زندانيان سياسي در بندهاي زندانيان بيماري رواني وايدزي
١٧. دسترسي نداشتن زندانيان وقطع ارتباط تلفني آنها به بيرون
١٨.ممنوع ملاقات بودن آنها
١٩. توهين به مذهب وعقيده هاي زندانيان
٢٠. مجبور كردن زندانيان به اعتراف هاي اجباري
وصدها مشكلات ديگر كه به قسمتي از آنها در ذيل مي پردازيم .
وضعیت غذا: کمبود منابع، کیفیت پایین
غذای زندانیان سياسي مانند غذای سایر بندهای عمومی زندان نمي باشد، کیفیت غذاها در سطح بسیار پایینی است چه از نظر کیفیت مواد اولیه که بعضاً حتی مواد فاسد شده در غذا باعث مسمومیت زندانیان شده است، و چه برنامه غذایی آن که خالی از مواد مغذی است به طوریکه بیشتر غذاها از موادی مانند سیب زمینی و حبوبات تشکیل شده است و گوشت (هر چند بی کیفیت) عملاً مقداری نزدیک به صفر دارد، در نتیجه اکثر زندانیان مجبورند مایحتاج غذایی خود را از فروشگاه بند تهیه نمایند، فروشگاه جوابگوی نیاز اين تعداد زندانی ها نیست و زندانیان مجبورند با غذای بی کیفیت زندان سر کنند به همین جهت افرادی که در بند زندانیان سياسي هستند همگی از قشر نخبه جامعه مدنی ایران هستند حتی با محدودیت شدید غذایی نیز مواجه می باشند که باعث شده خانواده های این افراد با دیدن چهره های تکیده و رنجور عزیزانشان در ملاقاتها نسبت به عدم رسیدگی مسئولان به حداقل مسائل معیشتی زندانیان انتقاد داشته باشند چرا که معتقدند باید لااقل امکان خرید فرزندانشان از فروشگاه فراهم باشد.
همچنین زندانیانی که بسیاری از آنان به علت شرایط نامناسب دوران بازجویی از وضعیت سلامتی مطلوبی برخوردار نیستند مجبور هستند ساعتها در صف فروشگاه برای تهیه مواد غذایی بایستند. در بسیاری از موارد هم فروشگاه مشکل محدودیت خرید را هم برای زندانیان در نظر گرفته در حالی که آن ها به دلیل کیفیت وحشتناک غذا باید با خرید مایحتاج اولیه خود غذا تهیه کنند. افزون بر این، فروشگاه از ساعات کاری منظم و روزهای برنامه ریزی شده برخوردار نیست و برخی وقت ها مسوولان زندان برای ایجاد فشار غیرمحسوس بر زندانیان سیاسی روزها فروشگاه را در حالت نیمه تعطیل قرار می دهند، مانند روزهایی که زندانیان در اسفند سال گذشته از گرفتن غذای زندان به نشانه اعتراض خودداری کرده بودند و فروشگاه سه روز تمام باز نشد.
وضعیت بهداشت: آلودگی محیط زندان، انتقال آسان بیماری
پایین بودن سطح بهداشت و سهولت انتقال بیماری ها وهمچنين علاوه پتو ها و وسایل خواب زندانیان نیز عموماً کثیف و غیر بهداشتی است. دستشویی و ظرفشویی نیز در یک مکان قرار دارد که طبعاً آزار دهنده و از نظر بهداشتی کاملاً نامناسب است.
مسوولان زندان از زندانیان برای نظافت راهروها، هواخوری، دستشویی ها و زندان استفاده می کنند که به نوعی بهره کشی از زندانیان تلقی می شود. علاوه بر تاسیسات بهداشتی و نظافتی به شدت فرسوده و قدیمی است که خود سبب بروز مشکلات بهداشتی می شود.
دارو ودرمان: دسترسی محدود، خودداری از رسیدگی به موقع
اکثر زندانیان به علت فشارهای جسمی و روحی شدید وارده در دوران بازجویی، مبتلا به انواع بیماریها و ناراحتی های جسمی می باشند، دربند زندانيان سياسي بهداری یا مکانی برای استفاده زندانیان از دارو یا خدمات پزشکی وجود ندارد و این امر تنها با مراجعه به بهداری زندان میسر است. انتقال زندانیان به بهداری و ویزیت پزشک نیز با مشکلات و محدودیت های فراوان روبروست، به طوریکه هر روز از کل زندانیان سیاسی مانند بند ۳۵۰ اوين کمتر از ۱۰ نفر اجازه انتقال به بهداری را می یابند که این امر موجب می شود عده ای از زندانیان که احتیاج فوری به درمان یا استفاده از داروهای مسکن یا داروهای مخصوص به خود دارند مدت زیادی از مراجع به بهداری و استفاده از خدمات درمانی محروم شوند. در بیشتر موارد زندانیان با وجود نیاز مبرم به درمان جدی، از دسترسی به امکانات درمانی و پزشک محروم هستند. برای مثال بارها رخ داده که یک زندانی سیاسی بدحال شده و نیاز به مداوای فوری داشته اما مسوولان زندان از اعزام وی به بهداری سرباز زده اند. آن ها معتقدند تنها در زمانی نیاز به بهداری وجود دارد که زندانی حتما بیهوش شده باشد. چنین رویه ای در اسفند سال ۸۷ منجر به مرگ امیدرضا میرصیافی در بند هفت زندان اوین شد، وبلاگ نویس جوانی که به دو سال و نیم حبس محکوم شده بود و سرانجام در زندان به دلیل فشار وحشتناک زندان بر این جوان جان باخت.
نگرانی از وضعیت جسمي برخي زندانیان سیاسی
گزارشهای نگران کننده از سلامت جسمی و روحی زندانیان سیاسی روز به روز ابعاد وسیع تری به خود می گیرد و ابتلای برخی از زندانیان به بیماری های قلبی و مغزی و بينايي آنها همچون زينب جلاليان و نشانه ای واضح از فشارهای وارد شده بر آنها در دوران بازداشت است.لیست بلندبالایی از فعالان سیاسی و اجتماعی بازداشت شده در شهرستانها واستان ها را هم باید در كنار زينب اضافه کرد که عمدتا به دلیل گمنام بودن تحت فشارهای مضاعف قرار می گیرند.
با وجود این نگرانی های روزافزون درباره سلامت زندانیان سیاسی مسوولان قضایی و امنیتی تاکنون نه تنها تلاشی برای تغییر رویه حاکم انجام نداده اند بلکه با عدم تمدید مرخصی برخی از زندانیان بیمار، نگرانی ها درباره سلامت آنان را دو چندان کرده اند. وجود چنین شرایطی است که هرگونه امید بستن به تاثیرگذاری و عملی شدن طرح هایی مانند تحقیق و تفحص از بازداشتگاه های کشور را بی معنا ساخته و این گمان را تقویت کرده که دستگاه های قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی به طور کاملا عامدانه و سیستماتیک دست به نقض مستمر حقوق زندانیان می زنند.
دهن کجی به قوانین
بر اساس ماده 25 استانداردهای رفتار با زندانیان که در اولین کنگرۀ سازمان ملل متحد ناظر بر پیشگیری از جرم و رفتار با مجرمین در سال ١٩۵۵ در ژنو برگزار شد آمده است که “پزشک زندان مسئول مراقبت از سلامتی جسمی و روحی زندانی است. او باید هر روز از بیماران و افرادی که از بیماری شکایت دارند و نیز افرادی که خود مشکوک به ابتلا ی آن ها به بیماری است، عیادت کند.” بند دوم این ماده نیز تصریح می کند که “هرگاه پزشک تشخیص دهد که وضعیت سلامتی جسمی یا روحی یک زندانی به دلیل تداوم و یا شکل خاصی از حبس لطمه دیده است و یا لطمه خواهد دید، موظف است گزارشی تهیه و به مدیر زندان ارسال کند. ”
در قوانین داخلی ایران نیز پیرامون رعایت سلامت زندانیان در ماده ۱۰۲ آیین نامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور آمده که ” بهداری زندان مکلف است حداقل ماهی یک بار نسبت به انجام تست پزشکی تمامی محکومان مبادرت کند و ماده ۱۰۳ همین آییننامه نیز معالجه و خروج محکوم از زندان جهت مداوا را منوط به تایید بهداری زندان و موافقت قاضی ناظر دانسته است با این حال عملکرد مسوولان قضایی به عنوان متولیان زندانها در قبال زندانیان سرشار از نقض حقوق قانونی آنها بوده است. برای نمونه موارد متعددی وجود داشته که مسئولان بهداری زندان انجام معاینات و رسیدگی پزشکی دربیمارستان های خارج از زندان را برا زندانیان توصیه کرده اند اما مقامات قضایی نسبت به این وضع بی توجه بوده و زندانیان را در شرایط دشوار جسمی و روحی حاد از این امکان محروم کرده اند. در مواردی هم که مقام های زندان با مرخصی زندانیان برای مداوا موافقت کرده اند در شرایطی این کار را انجام داده اند که نگهداری زندانی می توانسته خطر مرگ را برای او به همراه داشته باشد.
بدرفتاری مسوولان زندان، تحقیر زندانیان
برخی از افسران نگهبان تلاش می کنند تا با فشار مضاعف بر زندانیان سیاسی و بدرفتاری با آن ها، زندانیان سیاسی را خرد کنند. هم چنین مسوولان زندان با استفاده از ابزارهای غیرقانونی، می کوشند انسجام زندانیان سیاسی از میان ببرند، خبرچینی را رواج دهند و ناامنی روانی را ایجاد کنند. اعلام هواخوری اجباری، ورزش صبحگاهی و جست و جوهای غیرمعمول وسایل زندانیان سیاسی از جمله دیگر بدرفتاری های اعمال شده در زندان هاي بندسياسي جمهوري اسلامي ايران است. مسوولان زندان همچنین می کوشند تا در طی دو بار آمارگیری از زندانیان، آن ها را مورد تحقیر قرار دهند. با وجود آن که افسران نگهبان می توانند با مراجعه به هر اتاق آمار زندانیان را به دست آوردند اما آنها در بیش تر اوقات، برای آمار زندانیان را مجبور به خروج از سلولهای خود و مراجعه به هواخوری می کنند. در وقت هایی نیز که آمار در اتاق ها گرفته می شود، زندانیان سیاسی مجبور می شوند، دقایق بسیاری را در ردیف های منظم روی زمین بنشینند تا با دست شمارش شوند واین رفتاربه گواه زندانیان بسیار تحقیرآمیز است.
علاوه بر این، وجود معضلی به نام “کف خوابی” نکته تأسف باری است که علی رغم اعتراضات و درخواست های فراوان ادامه دارد، و بسیاری از زندانیان به علت کمبود تخت مجبور به خوابیدن بر روی زمین هستند، که در زمستان به علت سرمای زمین باعث افزایش شدید زندانیان بیمار می شود.
مشكلات روز افزون بند زندانيان سني مذهب در زندانهاي ايران
با شروع فصل سرما زندانیان سنیمذهب زندان رجاییشهر کرج در سالنی نسبتا ایزوله با درها و پنجرههای غیر استاندارد و عدم وجود سیستم گرمایشی مناسب شبهای سردی را پشتسر میگذارنند. این مشکل تحمل حبس را بخصوص برای چندین زندانی بیمار این سالن دشوارتر کرده است.
سیستم هاي گرمایشی این سالن که قاعدتا باید رادیاتوری باشد صرفا به شکل لولههایی که قرار است از داخل آن آب گرم عبور کند در آمده است، سیستمی که با توجه به عدم راه اندازی کامل موتورخانه تاثیری در گرمایش این سالن ندارد، این مشکل به دلیل نسبتا متروکه بودن بند و وجود درها و پنجرههای کهنه و غیر استاندارد بصورت مضاعف به دشواری های زندانیان افزوده است.
از سوی دیگر، مسئولین زندان اجازه خرید وسایل گرمایشی توسط زندانیان را نمیدهند
اذيت وآزار خانواده زندانيان سياسي
مسلماً در هنگام بازداشت وزنداني بودن زندانيان سياسي به خانواده هاي آنها اخطار مي دهند از طريق پيامك وتلفن كه در صورت هرگونه رسانه ايي كردن ودرج دادن اخبار به بيرون با نهاد هاي امنيتي روبه رو مي شويد.
ويا اينكه ماموران اطلاعاتی بدون داشتن مجوز قانونی با هجوم به خانه ی افراد ، ضمن تفتیش و بازرسی منزل٬ وسایل شخصی از قبیل؛ لب تاپ٬ گوشی تلفن همراه و چندین کتاب را ضبط مي كنند.
ويا اينكه با روحيه خانواده هاي زندانيان سياسي بازي مي كنند كه آنها را اعدام مي كنيم امروز يا فردا ويا اينكه آنها را اعدام كرده اند ومي گويند اعدام نكرده ايم .
منابع :
١)كمپين بين المللي حقوق بشر در ايران
٢)خبرگزاري هرانا
٣)كمپين زندانيان سياسي
٤)كمپين نه به اعدام نه به زندان
٥)بنياد برومند
٦)زمان هاي حقوق بشري