در هنگامەی جنگ داعش در تکریت و موصل در عراق، اسکادران هوایی متشکل از سعودی و چهار کشور عربی خلیج فارس همراە با بسیاری از کشورهای عربی بە جز عراق، سوریە و لبنان بە پایگاەهای شبه نظامیان حوثی در شمال و جنوب یمن حملە کردند. حوثیها یک گروە شبە نظامی منسوب بە زیدیهای استان صعدە در یمن هستند. این منطقە ٢٤٣ کیلومتر از صنعا پایتخت یمن فاصلە دارد.
“حسین حوثی” بنیانگذار ایدەی “وحدت مذهبی زیدی” بود. او همچنین بە روش خمینی شروع بە تبلیغات علیە کشورهای غربی نمود، بە جز حسین حوثی یکی از نمایندگان زیدی مذهب پارلمان یمن بە نام “بدرالدین حوثی” در سالهای دهەی هشتاد کە دبیر کل حزب “الحق” نیز بود، ایدەی برپا کردن یک دولت زیدی مذهب در یمن را مطرح کردە بود. پس از اینکە مشخص شد جمهوری اسلامی ایران مشغول اقدامات تحریکآمیز درمنطقە صعدە میباشد و زیدیها را علیە دولت مرکزی یمن میشوراند، “علی عبداللە صالح” رئیس جمهور وقت یمن کە خود یک زیدی مذهب سکولار است و از سال ١٩٧٨ تا سال ٢٠١٢ رئیس جمهور یمن بودە است، فرمان حملە بە مواضع حوثیها را صادر نمودە و در سپتامبر سال ٢٠٠٤ “بدرالدین حوثی” و چند تن از همفکران وی را کشت.
ماجرای حوثیهای یمن از ٢٠٠٤ بە بعد در رسانەهای گروهی جهان بازتابی نسبی داشتە و این گروە مسلح زیدی کە کشور خود را اینچنین بە لبەی پرتگاە کشاندەاند، بە جز چند شعارعلیە آمریکا واسرائیل، در برگیرندەی هیچ ایدئولوژی سیاسی خاصی و دارای برنامەای مشخص برای برپا کردن دولت مورد نظر خود نیستند.
ایدەی حزب “الحق” برای رسیدن بە قدرت همان ایدەی کلاسیک اسلام سیاسی میباشد. پیداست ایدەی اسلام سیاسی پیشتر در کشورهای عربی نیز تجربە شدە است مانند: اخوانالمسلمین درمصر، امل درلبنان و بعدا اندیشەی جمهوری اسلامی درمذهب شیعەی دوازدە امامی در ایران کە پس از انقلاب ١٣٥٧ در ایران از سوی خمینی مطرح شدە و در یک رفراندوم و پس از رأیگیری از مردم نهایتا بە حکومت تبدیل گردید.
البتە اسلام سیاسی قبلا نیز از سوی علی شریعتی و چند نویسندەی شیعەی ایرانی مانند جلال آل احمد، بررسی و تحلیل شدە بود و آنها مطالبی دربارەی آن نوشتە و بە چاپ رساندە بودند.
حزباللە، حماس، الشباب، بوکوحرام، گروە ابو سیاف و الحق حزب حوثیهای یمن و حتی القاعدە، جملگی گروەهای مسلح شبە نظامی اسلامگرا هستند و سودای برپایی دولت اسلامی را در کشورهای خویش در سر دارند و نکتەی جالب اینجاست کە همگی آنها از نظر مالی و اعتبار معنوی بە دیگر کشورهای اسلامی وابستە هستند.
آنچە برای نمونە در مورد حوثیهای شمال یمن گفتە میشود نشان دهندەی این حقیقت است کە آنها از سوی ایران ــ بطور مستقیم و یا غیر مستقیم ــ حمایت میشوند تا کە تحریک شدە وعلیە دولت مرکزی یمن شورش کنند. برکسی پوشیدە نیست کە زیدیها تنها در استان صعدە درشامل یمن زندگی میکنند و آنها تبعەی کشور یمن هستند، سرزمینی باستانی با تاریخی کهن. آنها دارای کشور خود می باشند و تاکنون یک شورش زیدی در یمن را برای خود یک ضرورت ندانستەاند. بە هرحال حزب الحق با ایدەی مخالفت با آمریکا و اسرائیل تأسیس شدە و بعدا بە رویکردی خشونت آمیز در گفتار و رفتار گرایش پیدا کردە و رویارویی هدفمندانەاش با غرب را در داخل مرزهای خود برپا کردەاست. آنچە در تاریخ زیدیها ثبت و ضبط شدە است حاکی از پراکنگی و عدم اتحاد آنها میباشد. آنها تاکنون نیز بە صورت عشیرەای و قبیلەای زندگی میکنند و فاقد تجربەی دولتمداری مدرن هستند، هرچند بعنوان یک فرد اهل یمن در قدرت مشارکت داشتەاند. برای نمونە علی عبدللە صالح با یک کودتای نظامی از سال ١٩٧٨ تا ٢٠١٢ برای مدت ٣٤ سال فرمانروای بلامنازع یمن بودەاست.
از سال ١٩٦٢ کە جمال عبدالناصر نیروی نظامی بە یمن گسیل کرد و تا تجزیەی یمن بە دو بخش شمالی و جنوبی و مشارکت هر دو یمن در ”جنگ سرد” در میان دو جبهەی “سرمایەداری” و “کمونیستی” و اتحاد دوبارەی آنها پس از فروپاشی شوروی در سال ١٩٩١، کنترل و ادارەی یمن در هر حالت چە قبل از تجزیە و چە پس از آن و چە در زمان اتحاد دوبارە، در دست کمونیستهای وابستە بە شوروی و سکولارهای وابستە بە جبهەی غرب بودەاست و پس از اتحاد دوبارە در سال ١٩٩١ ، علی عبداللە صالح بە عنوان رئیس جمهور”یمن متحد” کە مورد تأیید آمریکا و کشورهای هم پیمان او بود، قدرت را در یمن در دست گرفت. علی عبداللە صالح یک زیدی سکولار یعنی یک دولتمرد یمنی مخالف دخالت دین در دولت و اصولا ضد ایدەی “اسلام سیاسی” بود. از اینرو موضوع تبعیض و جدایی مذهبی و دینی در سیستم دولتی و حکومتی یمن منتقی بود. اما در پی سقوط صدام حسین و بە قدرت رسیدن شیعیان درعراق و بەدست گرفتن ابتکارعمل جمهوری اسلامی شیعەی ایران در عراق، این کشور یعنی ایران گام بزرگی در جهت تحقق رؤیای امپراتوری شیعە در خاورمیانە برداشت کە هیچ پدیدەای یارای نفی کردن آن را نداشتە نباشد. بە هر حال شرانگیزیهای ایران دربحرین، شمال عربستان و جنوب لبنان و حمایت این کشور از دولت “علوی ــ بعثی” سوریە درمقابل اپوزیسیون سنی مذهب در این کشور و همچنین تحریک کردن حوثیهای یمن کە در ابتدا چنین مینمود در جهت ایذاء و آزار عربستان سعودی است کە دارای مرز مشترک با یمن و استان صعدەی عمدا زیدینشین میباشد، ولی اکنون مشخص گردیدە این بازیها مقدمەی اجرای یک نقشەی ماهرانە و هدفمندانە است برای برپایی یک دولت شیعە در یمن و تکرار سناریوی تجزیەی یمن اینبار با دخالت مستقیم ایران کە جهموری اسلامی آنرا طرحریزی و مدیریت میکند.
جایگاە یمن در جغرافیای سیاسی از اهمیت بسیاری برخورداراست، بە این دلیل کە کنترل دریای سرخ را از طریق تنگەی “بابالمندب” دراختیار دارد و دارای مرزهای دریایی با چند کشور آفریقایی است و همچنین سواحل جنوبی یمن بە اقیانوس هند منتهی میشود. از اینرو ایران از راە کنترل یمن میتواند نیروی دریای آمریکا مستقر در دریای سرخ و همچنین جنوب اسرائیل و گلوگاە اقتصادی اردن یعنی خلیج عقبە را مورد تهدید قرار بدهد و از دیگر سو مصر و کانال سوئز و عربستان سعودی را تماما با حملات خود بە چالش بکشد.
از این جهت است کە یمن و قضیەی حوثیهای استان صعدە و همچنین یورشهای القاعدە در استان حضرموت ــ کە موضوع موجودیت آن نیز بە رویەی دیگر اسلامی سیاسی ازنوع بنیادگرایی سنی وابستە است و مبحث آن در این مقالە نمیگنجد ــ “صلح و امنتیت جهانی” را بە شکلی کم سابقە مورد تهدید قرار دادەاست. ایران در این رویارویی نقش مستقیم دارد و درصدد است با دستاندازی در هر جای دنیا کە ممکن است، از راە تحریک “قضیەی شیعەگری افراطی” صلح و امنیت جهانی را بە خطربیاندازد. این سودای خطرناک ایران برای جهان غرب و کشورهای عربی غیر قابل تحمل است، از اینرو با تمامی قوا هم از لحاظ سیاسی و نظامی و هم از طریق دیپلماتیک بە مواجهە با جمهوری اسلامی و زیدیهای رادیکال همدستش پرداختند و همگام با جنگ علیە حوثیها کە در عملیات نظامی “طوفان قاطعیت” نمود پیداکرد، اخیرا در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز قطعنامەای مبنی بر تحریم و محاصرەی اقتصادی ــ نظامی گروە شبهە نظامی حوثی وابستە بە جمهوری اسلامی ایران صادر شد، کە این امر خواب و خیال جمهوریاسلامی را برای تبدیل شدن بە امپراتوری اقیانوسها را آشفتە کردەاست.
درشمارهی٦٥٤ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است