برگردان: آزاد کریمی
طبیعت جاییست که زندگی درآن جریان دارد. زندگی انسان، حیوان، درخت، گل و گیاه و هر نوع جانداری که روی زمین وجود دارد بە آن وابستە است. اگر حیات را دوست داریم و بدان عشق میورزیم، باید طبیعت و زیستگاه خود را نیز دوست داشته و مانند خود از آن حراست و نگهداری کنیم. حفاظت از محیط زیست وظیفهی انسانها است. عشق ورزیدن به وطن تنها در شعارهای پر زرق و برق خلاصه نمیشود تا با برداشتن بیرق آن، دربارهی گذشتهی پرافتخار مبارزه و مقاومت خویش در برابر اشغالگران سرزمین خود سخن برانیم، این تنها جنبهای از عشق به مهین است. هر فردی اگر واقعا دوستدار سرزمین خود بودە و طالب آن باشد که وطن خود را از زیان و مخاطرهی دشمن دور نگاه بدارند، باید دارای حس وظیفەشناسی و احساس مسئولیت باشد و بداند کە ” محیط زیست” و طبیعت پیرامون آن بخشی ازسرزمین او هستند و آن را از زباله و خس و خاشاک که دشمن اکوسیستم هستند، محافظت کند.
اگر اینطور بپنداریم که حفاظت از محیط زیست وظیفهی حکومت ودولت و آن بخش از سیستم اداری و سلطه است که کنترل بودجه و ثروت و سامان کشور را در دست دارد، شانه خالی کردن از زیر بار یک وظیفهی مهم و اساسی انسانی میباشد. بیشک این درست است کە حفظ محیط زیست در وهلهی اول از جملە وظائف اداری آنها است، اما هر فردی از جامعه مؤظف است در این امر مهم مشارکت و همکاری داشتەباشد.
همگی ما برای خود و خانوادە و عزیزانمان آرزوی داشتن زیستگاهی زیبا، آرام و پاک را داریم و طالب آن هستیم کە گهگاه پس از خستگی مفرط ناشی از شلوغی و سنگینی محیط کا و زندگی روزمره، به دامان طبیعت پناه برده و از زیباییهای آن لذت ببریم. مخصوصا در فصل بهار که هنگام گشت و گذار و لذت بردن از زیباییهای طبیعت است. حال که اینطوراست باید این حق را برای طبیعت و تمامی اجزای آن روا بداریم که اگر به ما زیبایی و آرامش میبخشد، بر مااست که با او مهربان باشیم و آن را از زشتیها و پلشتیهایی که با دست خود میسازیم، دورنگهبداریم.
حفاظت از محیط زیست واژەی زیبایی است که به گوش بسیاری از ما آشناست. ازاینرو آشنایی با این واژە یک مسئولیت و وظیفهی انسانی و میهندوستانه برای همگی ما ایجاد میکند. اگر به راههای حفاظت از محیط زیست و طبیعت اطرافمان نظری بیاندازیم، ممکن است وظیفهی ما به عنوان” فرد”، ساده و کوچک به نظر بیاید، اما درعین حال بجای نیاوردن آنها، میتواند برای آتیهی مملکت و انسانها تبعات منفی به همراه داشتەباشد. بە عنوان مثال پرت کردن یک کیسهی زبالهی پلاستیکی شاید یک چیز معمولی به نظر بیاید و اینطور انگاشته شود که تأثیرات منفی چندانی بر روی زمین ندارد، اما اگر بدانیم که همان کیسهی زبالهی ظاهرا ناچیز چه تأثیر مخربی بر روی جانداران دیگر میگذارد، هرگز مرتکب این کار زشت نمیشویم، چرا که تجزیهی همان نایلون بیاهمیت دهها سال به طول میانجامد و همراه با آلودگی آبهای زیرزمینی و زشت نمودن سیمای طبیعت چه بسا باعث مرگ ومیر جانداران بسیاری نیز باشد.
کردستان ایران و یک رسم زیبا
طبیعت و محیط زیست تمیز و آراستە، نشانگر آگاهی و هوشیاری اجتماعی یک جامعهی متمدن است. جامعهی مترقی به پیشزمینهی فرهنگی و فکری نیازمند است، که فرهنگ حفاظت و نگهداری محیط زیست از جنبههای این پیشگامی فرهنگی است که جامعه را برای نمود آن هدف نهایی و اساسی مهیا میسازد.
طبیعت دوستی و صیانت از محیط زیست مفاهیم و خصایلی پسندیده و معرف مسئولیتپذیری انسانی و میهنی میباشد که چند سالی است در کردستان ایران و در بین مردمان آگاه و مخصوصا در میان فعالان مدنی و طرفداران محیط زیست آغازشده و خوشبختانه میرود تا در تمامی شهرها و روستاها به عنوان بخشی از فرهنگ کلان اجتماعی توسعه یابد.
راەاندازی کمپینها و فعالیتهای طرفداران و دوستداران محیط زیست پاک، جلوگیری از سوزاندن درختها و مراتع و جنگلها، رهاسازی پرندگان وحشی، شکستن تفنگهای شکاری و تعاون و همکاری دسته جمعی با هدف نگهداری از تفریحگاهها و اماکن عمومی، برگزاری مجالس و گردهماییهای جمعی برای اطلاع رسانی بە مردم، از بین بردن قلیانها و… همگی بە مفهوم بنانهادن فرهنگ پسندیدهای است که خوشبختانه در بسیاری از شهرها و نواحی کردستان ایران به مثابهی یک وظیفهی ملی و میهنی به شمار میآید. هر روزه خبرهایی دربارهی فعالیتهایی ازاین دست در شهری، ناحیهای و بخشی از این سرزمین منتشر میشود. شاید اینطور به نظر برسد که در این دورهی پر از جنجال و هیاهوهای جنگ طلبانه و کشتار، این کارها کوچک به شماربیایند، اما همین فعالیتها است که فرهنگی را میسازد تا انسانها آیندهی روشن و درخشانی برای خود و فرزندانشان ترسیم کنند و دیگر نگران خطرات ناشی از آلوده شدن آب و هوا نباشند. اگر فعالین و دوستداران محیط زیست در کردستان بە شیوەی کنونی در این راستا بکوشند و آنرا توسعه دهند، اگر رسانههای گروهی کردستان همکار و راهنمای مردم برای نهادینه کردن فرهنگ “حفظ محیط زیست” باشند، مطمئنا جامعهی کردستان ایران ازآیندهای روشنتر و درخشندهتر برخوردارخواهدبود و یقینا خود را برای پیشرفتهای بیشتر و بزرگتر آماده خواهدکرد.
وظیفه و نقش زنان
همانند سایر نقاط جهان، در کردستان نیز، کودکان در رابطە با زمین، آسمان و سایر موجودات دارای رفتاری پاک و سالم هستند، اما به محض بزرگ شدن بسیاری از آنها متأسفانه با محیط زیست و طبیعت درمیافتند. رفتار بزرگترها در شکلگیری شخصیت کودکان تعیین کنندهای دارد. آنچه کە کودکان تاکنون شاهد آن بودهاند نامهربانی بزرگترها با طبیعت و جانداران بودهاست و این منش نادرست را از آنها آموختهاند. مخصوصا حیوان آزاری از شاخصههای منفی موجود در فرهنگ ما میباشد. از اینرو مادران میتوانند نقش بسزایی در ایجاد فرهنگ طبیعت دوستی و همچنین تربیت نسلی مهربان با زیستگاه و جانداران ایفا کنند.
حفاظت از محیط زیست امروزه یکی از مهمترین اصول توسعهی جهانی به شمار میآید و به مشارکت مستقیم و آگاهی جامعه نیازدارد. زنان به دلیل اینکه نقش بیشتری در ادارهی خانواده و تربیت و تعلیم اطفال دارند، مانند یک نیروی مؤثر، همچنانکه میتوانند نگهبان و پاسدار فرزندانشان باشند، توانایی این را نیز دارند نگهبان و محافظ محیط زیست باشند و این منش نیکو و پسندیده را به نسلهای آینده منتقل سازند.
افراد مخصوصا والدین میتوانند بسته به وسع خود در این زمینه حامل یک نقش مسئولانه باشند. آنها میتوانند نسلی را برای این سرزمین پرورش بدهند که دوستدار طبیعت باشد و به آن احترام بگذارد و همراه با حفاظت خود از برخی جانداران خطرناک، با آنها رفتاری مهربانانه و دوستانه داشتەباشند. اینها را باید مانند یک خصوصیت بارز و زیبای انسانی به حساب آورد. بزرگترها در مقابل طبیعت و سایر اجزای وابسته به آن مسئول هستند. امنیت و آسایش تنها حق انسانها نیست، بلکه جانداران و طبیعت نیز دارای این حق هستند که مورد احترام و تکریم واقع شوند.
جریانی که در کردستان ایران و از سوی فعالان مدافع محیط زیست آغاز شدهاست باید مبارزهای میهنی وانسانی شمردە شود. بخصوص آن بخشهایی از جامعه که به رسانەهای گروهی و کانالهای تلویزیونی دسترسی دارند و بدون هیچ بهانهای نباید از فعالیتهای مربوط بە “حفظ محیط زیست” به مثابه یک وظیفهی فرهنگی غافل باشند و باید آنرا بخشی از مبارزه و کوشش خود بپندارند. کردستان میهن و سرزمین زیبای ما است و پاسداری از زیبندگی آن وظیفهی اخلاقی فرد فرد این مرز و بوم است.
امید است روند “حفظ محیط زیست” به فرهنگی عمومی تبدیل شود و تمامی آحاد جامعە آن را وظیفهای ملی، میهنی و انسانی خود بشمار آورند و نسلهای بعدی این سرزمین بدور از بیماریهایی که غالبا ناشی از آلودگی آب و هوا هستند، آیندهای روشن و درخشان و پاک در انتظارشان باشند.
درشمارهی٦٥٤ روزنامه «کوردستان» منتشر شده است