تاریخ گواه آن است که نخستین تمدنهای بشری در کنار رودخانه ها شکل گرفتند و به وجود آمدند. تمدن بینالنهرین در دجله و فرات، مصر در رود نیل، هند در کنار سند و تمدن چین در کنار رودخانه زرد نخستین تمدنهای بشری بودند که شکل گرفتند و طی قرنهای طولانی رشد کردند و گسترس یافتند.
هیچ شهر و روستایی را در جهان نمیتوان یافت که از ابتدای تاسیس در کنار چشمه، رودخانه و یک بستر آب به وجود نیامده باشد. نیاز مبرم حیات همهی موجودات به آب این عنصر را چنان در زندگی مهم کرده است که از آن به عنوان مایه حیات یاد میشود و بدون آن ادامه زندگی محال و غیر ممکن خواهد بود.
آب در کنار سه عنصر حیاتی دیگر، خاک، باد و آتش عناصر تشکیل دهنده خلقت بوده و در روزگاران دور و دراز برای انسانها مقدس به شمار رفته و آن ها را ستایش کردهاند. زرتشت در هزارها سال پیش گفته است: احدی حق ندارد آب دهانش را در داخل آب رودخانه بیاندازد و باعث آلودگی آن شود و امروز ما انسانهای قرن ۲۱ نگاه ناپسند و رفتار ناشایست و در عین حال خطرناکی به آب داریم و در نابودی و آلوده کردن آن نه تنها ابایی نداریم بلکه گویی در این خصوص با یکدیگر در حال رقابت هستیم تا جایی که کلیات حیات را با خطر مرگ و نیستی روبرو ساخته و ره به ناکجاآباد میبریم. این بیتوجهی به عنصر آب بیگمان در کشورهای موسوم به جهان سوم و فقیر و عقب مانده از همه طرف و به شکل بسیار خطرناکی ادامه یافته و زنگ خطر را در جهان به صدا درآورده است. چرا که با توجه به بافت کلی و موقعیت ذاتی کرهی زمین کارشناسان محیط زیست و صاحبنظران در امر زمینشناسی معتقدند هر صدمهای در هر گوشهای از جهان که به محیط زیست وارد میآید اثر سوء آن بر سراسر کره زمین باقی میماند و به نوعی کل جهان را با خطر روبرو میسازد.
متاسفانه مردمان کشور ما از آن دسته مردمانی هستند که اهمیت آب را فراموش کرده و به کلی از یاد بردهاند تا جایی که آبهای سرزمین ایران بزرگ طی چند دههی گذشته با ناهنجاریها و مشکلات متعددی روبرو بوده است. طی چهار دههی گذشته دهها دریاچه در ایران خشک شده و از بین رفته است، صدها چشمه و قنات نابود شده، سرآبهای زیادی نیز محو شده است. همه این مشکلات در کنار آلودگیهای وسیع آبهای کشور باعث شده این سرزمین پهناور در معرض خطر خشکی و نهایتا تبدیل شدن به کویر قرار گیرد و این موضوع صاحبنظران و زمینشناسان را به شدت نگران کرده است.
بیتوجهی به آبهای سطحی در کشور، مصرف بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی و … از دیگر دلایل این این نگرانی است.
نگاهی به وضعیت فلاکتبار آب و فاضلاب در کرمانشاه نمونهی تلخ و دردناکی از این مصیبت بزرگ در کشورمان است که طی سه چهار دههی گذشته در خصوص عنصر حیاتی آب و محیط زیست رخ داده و ادامه دارد و میرود تا ریشههای حیات در این گوشه از سرزمین پهناورمان را بخشکاند و به ادامه حیات در آن پایان دهد و جهان را از خود متاثر سازد.
جای تاسف بسیار است علیرغم آن که مسئولین ذیربط، رودخانههای با اهمیت حیاتی کشور را طی این سالها به طور کلی قربانی فاضلاب و برونرفت آن از شهر کردهاند ولی مشکل فاضلاب در این استان به صورت معضلی لاینحل و خطرناک برای مردم در آمده است و به اشکال مختلف به طور مکرر باعث زیان و ضررهای جانی و مالی و سلب آرامش و امنیت و بهداشت عموم شده است و به طور گاه و بیگاه موجب شیوع بیماریها و مرگ و میر و مسمومیت شهروندان شده است. در سال ۱۳۶۹ به دلیل آلودگی رودخانه قرهسو که بخشی از آب شرب شهر را تامین میکرد با فاضلاب باعث شیوع بیماری هپاتیت از نوع B برای نخستین بار در کرمانشاه شد و موجب مرگ دستکم ۲۵ نفر و مسمومیت صدها تن دیگر شد. به دلیل وجود مشکلات در سیستم فاضلاب استان، بارها و بارها آلودگی آب آشامیدنی شهرهای استان به فاضلاب باعث مسمومیت و مرگ و میر شده است که آخرین مورد آلودگی آب با فاضلاب در نوزدهم شهریور ماه سال جاری اتفاق افتاد و بیش از ۲۸۵ نفر را که بیشترشان کودک بودند در منطقه محروم ثلاث و باباجانی مسموم و روانه بیمارستان کرد.
شوربختانه مشکلات عدیده در سیستم فاضلاب استان کرمانشاه از سوی دیگر باعث شده با ریزش کمترین باران و برف صدها منزل مسکونی، مغازه، اماکن عمومی و معابر دچار آب گرفتگی و معضل عدم دفع فاضلاب شود و خسارات سنگینی را بر جان و مال ساکنان شهر وارد کند.
تا آن جا که روز و ماهی نیست محلهای از شهر دچار انسداد مسیر فاضلاب و آلودگی آب شرب با فاضلاب از طرق مختلف نشود و عدهای را دچار بیماری و مسمومیت نکند. این مشکل در بافتهای قدیمی شهر و حتی در محلهها و شهرکهای تازه تاسیس نیز به صورت مکرر قابل مشاهده است. هر چند هر ساله مبالغ کلانی به اصلاح شبکهی آب و فاضلاب اختصاص پیدا میکند ولی عملا نه تنها مشکلات پا برجا بوده بلکه بدتر هم شده است.
بی تردید عدم کاردانی و تخصص و فقدان وجدان کاری و دلسوزی و … از دلایل عمدهی این مشکل مهم و بزرگ بوده و سال به سال نیز به صورت حادتری بر سر مردم آوار میشود و کمترین حق و حقوق شهروندان را سلب کرده است که برخورداری از هوای پاک، آرامش، سلامت و آب آشامیدنی سالم است.
چنانچه دقت کنیم امروزه در بسیاری از کشورهای کوچک و بزرگ دنیا رودخانههایی با آب پاک و زلال در مرکز شهرهایشان در جریان است. این رودخانهها که با اصول بهداشتی و مدیریت متعهد و مطلوب حفظ و نگهداری میشوند علاوه بر زیبایی وصفناپذیری که به شهرها بخشیدهاند متضمن هوای پاک و سالم و حفظ بهداشت و سلامت ساکنان این شهرها نیز هستند.
این پدیده اما در کشور ما بلعکس اتفاق افتاده است و پیامدهای آن فجایع خطرناکی را برای ساکنین شهرها و روستاها به دنبال داشته است و میرود تا در آیندهی نه چندان دور مصایب بزرگتری را برای ساکنان این مناطق از حیث زیست محیطی به وجود آورد.
به ویژه در شهر کرمانشاه که از لحاظ جغرافیایی در موقعیت مهم و حساسی در کشور قرار گرفته است عمق فاجعه عمیقتر و دهشتناکتر به نظر میرسد.
رودخانهی قرهسو که در مرکز شهر کرمانشاه جریان دارد تا پیش از سی سال قبل رودخانهای بود با آب پاک و زلال و بخش بزرگی از آب شرب شهر از آن تامین میشد. وجود انواع ماهیهای آزاد و قزلآلا و دیگر آبزیان در رودخانهی قرهسو زیبایی دو چندانی بدان بخشیده بود.
قرهسو متاسفانه ظرف دوسه دههی اخیر به فاضلابی بزرگ و تمام عیار تبدیل شده است و چون سرچشه اصلی رود بزرگ سیمره در غرب کشور و در نهایت رود کرخه در جنوب ایران است بوی تعفن و آلودگی را تا صدها کیلومتر مسیر خود میبرد و از قرهسوی کرمانشاه تا کرخه در شوش را به فاضلابی متعفن به طول دهها کیلومتر مبدل ساخته است.
رود قرهسو که عملا به فاضلاب شهر تبدیل شده است در قسمت جنوبی از آبهای سرآب قنبر و سراب سعید سرچشمه گرفته و در طول مسیر تمامی فاضلاب قسمت جنوبی شهر را به داخل رود قرهسو هدایت میکند.
فاضلاب قسمت شمالی شهر نیز به وسیلهی آبی که از سرآب طاقبستان به سوی قرهسو جاری است و با دریافت شاخههای فرعی فاضلابهای داخل و خارج شهر کلیهی فاضلاب این قسمت شهر را به رودخانه قرهسو میریزد و به این ترتیب تمامی فاضلاب کلانشهر یک میلیونی شهر کرمانشاه به داخل رود قرهسو میریزد و این رودخانه را به فاضلابی بزرگ تبدیل کرده است. به این خاطر بوی تعفن فاضلاب در تمامی طول مسیرهای عبور آن باعث سلب آسایش و آرامش و سلامتی ساکنان شهر شده و استشمام هوای پاک را که بدیهیترین حق حیات هر فرد و جامعهای است از صدها خانوار در شهر و روستاهای همجوار آن سلب کرده است و سلامت و محیط زیستشان را با خطر جدی روبرو ساخته است تا جایی که تحمل این بو، برای تازه واردها واقعا عذابآور بوده و قابل تحمل نیست.
نگاهی کلی به معضل فاضلاب در استان کرمانشاه
در بهار سال ۱۳۴۳ سیلی در رودخانهی موسوم به (آبشوران) در شهر کرمانشاه اتفاق افتاد که خسارات زیادی به منازل حاشیهی این رودخانه وارد آورد. منزل مسکونی زنده یاد علی اشرف درویشیان نویسنده سرشناس کشورمان که آن سالها در سنین نوجوانی بود نیز در این سیل آسیب دید که بعدها سوژهای برای نگارش کتاب مجموعه قصهای با همین نام از سوی این نویسنده شد.
به دنبال این سیل در همان سالها طرح مهار و ساماندهی این رودخانه در دستور کار شهرداری و امور آب و فاضلاب قرار گرفت. نشان به آن نشان نه تنها این طرح تا کنون و بعد از گذشت بیش از نیم قرن به نتیجه نرسیده است بلکه رودخانهای را در استان کرمانشاه نخواهی یافت که مصون از فاضلاب باقی مانده باشد.
آبشوران سالهاست به معضل بزرگی تبدیل شده است و به صورت گنداب عذابآوری درآمده که حجم سنگین فاضلاب شهر را به داخل قرهسو هدایت میکند.
رود قرهسو که از غرب شهر کرمانشاه به جانب شرق آن و از وسط شهر عبور میکند پس از پذیرش فاضلاب آبشوران با دریافت شاخههای دیگر فاضلاب شهر از قسمت شمالی شهر عملا فاضلابی با حجم سنگین را به جانب رودخانهی سیمره که در شرق کرمانشاه حمل میکند و تمامی فاضلاب کلانشهر یک میلیونی کرمانشاه را به رودخانه بزرگ و تاریخی سیمره هدایت میکند.
رود قرهسو که از رودخانههای گرآب روانسر، رازآور کامیاران، مرگ سرفیروزآباد و آبشوران سرچشمه میگیرد با رودخانه گامسیاب در حدود ۳ کیلومتری شهر کرمانشاه در محلی به نام دوآب تلاقی کرده و رود سیمره را تشکیل میدهد و از آن پس سیمره چون اژدهایی خوفناک با بوی زنندهی تعفن فاضلاب که تا کیلومترها شعاع پیرامون رودخانه را متاثر از خود میکند سر به دشت و دَمنهای استانهای لرستان و ایلام نهاده و از آن پس با دریافت رودهای کشکان و گیزرو در استان لرستان و رودخانهی زال و دهها رود فصلی و دائمی دیگر به رودخانهی کرخه در شوش میریزد و در مسیر حرکتش تا شعاع صدها کیلومتر پیرامون خود را به طول ۹۰۰ کیلومتر متاثر از بوی گند و آلودگی شدید فاضلاب میکند و محیط زیست این وسعت کلان از منطقه را از همه لحاظ با خطر جدی روبرو ساخته است. مشکلی که نه تنها محیط زیست استانهای غرب کشور بلکه سراسر سرزمین ایران و در نهایت جهان را تهدید میکند و نیاز به توجه جهانیان دارد.