مقامات جمهوری اسلامی ایران دلایل گوناگونی برای دروغگویی دارند.
احمد توکلی که خود یکی از مقامات دروغگو، ویژهخوار، فاسد و رانتخوار در جمهوری اسلامی ایران است (از اعلام نادرست تعداد فرزندان همراه در تحصیل رانتی در بریتانیا برای گرفتن ارز بیشتر و گرفتن ارز برای تاسیس چاپخانه در دوران خاتمی، تا گرفتن سه هزار متر زمین در سعادتآباد برای تاسیس مدرسه) به یک واقعیت در جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده است: «چنان شده که هرچه بگوییم، مردم میگویند که “دروغ است”! باید بپذیریم که ما به مردم دروغ گفتیم که حالا مردم به این نتیجه رسیده و به ما میگویند “دروغگو”. حالا عدهای بیایند و به درستی بگویند که همه به مردم دروغ نگفتند. ولی باید توجه داشته باشیم وقتی که جمع کثیری از مسئولان یک نظام سیاسی درباره مسائل و معضلات به مردم دروغ میگویند و حقیقت را پنهان میکنند، مردم این اقدام را به کل مسئولان آن نظام سیاسی تعمیم میدهند و نمیگویند که مثلا فقط فلان فرد دروغ گفت و بقیه نگفتند. ما شدهایم چوپان دروغگو و باید بپذیریم که اعتماد مردم به ما مسئولان در قیاس با گذشته بسیار کمتر شده است.» (در گفتوگو با روزنامه اعتماد ۲۶ مرداد ۱۳۹۹)
او این سخنان را بعد از مصاحبه تلویزیونی پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان، و ذکر بازنگرداندن اموال بنیاد از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی (در مقیاس دهها هزار میلیارد تومان) مطرح میکند، در حالی که رئیس بنیاد بعد از آن که همه نهادها و افرادی که ذکر آنها رفته بود، در اختیار داشتن اموال را پذیرفتند و آن را به مجوز رهبر نسبت دادند، از آن سخنان معذرتخواهی کرد.
پرسش کلیدی در اینجا این است که چرا مقامات جمهوری اسلامی ایران تا این حد آگاهانه، اطلاعات نادرست در اختیار عموم میگذارند. مقامات جمهوری اسلامی ایران دلایل گوناگونی برای دروغگویی دارند. مهمترین دلایل عبارتاند از:
١. تحریک احساسات مخاطبانی که آنها میخواهند همراهیشان را جلب کنند. مقامات جمهوری اسلامی ایران با عقل و منطق و اطلاعرسانی و ارائه دستاورد نمیتوانند همراهی بخشهای قابل توجهی از مردم را با خود تامین کنند، اما میتوانند با دروغ احساسات آنها را تحریک کرده و همراهی آنها را برای یک دوره جلب کنند. سخن گفتن مدام از اقدامات دشمن یکی از این دسته دروغگوییهاست، در حالی که جمهوری اسلامی ایران خود با رفتارهایش برای ایران دشمن میسازد. یکی از دروغهای خامنهای برای دشمنسازی این است که “غرب مانع پیشرفت ایران بوده است.”
٢. ساکت کردن مخالفان. مخالفان همیشه با رفتار تهاجمی حکومت در خیابان جا نمیزنند. حکومت تلاش میکند آنها را با فریب و خدعه که دروغگویی بخشی از آن است، از مخالفت منصرف کند. خودزنی و کشتهسازی مخالفان از خود، از جمله این نوع دروغگوییهاست.
٣. پاداش گرفتن از مقامات بالاتر. مقامات پایینتر دروغ میگویند تا از مقامات بالاتر پاداش بگیرند. کسب قدرت بیشتر، یکی از این پاداشهاست. همچنین، مقامات پایینتر بدون دروغگویی نمیتوانند مقام خود را حفظ کنند و از امکانات بیحساب و کتاب آن برخوردار شوند. در ماجرای کرونا حدود شش ماه است که مقامات پایینتر دارند در مورد آمار افراد مبتلا به و مرگ و نیز غربالگری و واکسن و صادرات تست، به مردم دروغ می گویند.
٤. گریز از تنبیه توسط مقامات بالاتر. مقامات پایینتر میدانند که دستگاههای امنیتی آنها را تحت نظر دارند و اگر حقیقت را بگویند، تنبیه میشوند. جمهوری اسلامی ایران با تیمهای تروری که دارد و با پروندهسازی مدام برای همگان، این ترس را در میان مدیران ایجاد کرده است که در صورت تخلف از روالهای جاری، مجازات میشوند. یک روال جاری، کتمان حقایق یا بیان برخی از حقایق، و اگر نشود، وارونه کردن حقایق است.
٥. جلب توجه و همدردی. بخشی از مدیران و مقامات دروغ میگویند تا توجه و همدردی مخاطبان را برای کارهای خلافی که میکنند، جلب کنند. مدیری در جمهوری اسلامی ایران نیست که از این امر مستثنی باشد؛ بالاخص آن که مدیران نظام، جمهوری اسلامی را نظام برحق میدانند و با آن هویتیابی میکنند و همه دچار بیماری خود-حقپنداریاند. مدیرانی که نمیتوانند با شایستگی و کارآمدی جلب توجه کنند، طبعا به روشهای خلاف برای این امر رو می کنند. پروژههایی که چندین بار افتتاح شدهاند، مثال خوبی برای این جلب توجه است.
٦. آزمون اعتماد دیگران. مقامات بالاتر گاه دروغ میگویند تا وفاداری مقامات پایینتر به خود را بسنجند. دروغ عدم مداخله نظامی در سوریه این کارکرد را برای نظام داشته است. اگر مدیران پایینتر با دروغها همراهی کنند، جلب اعتماد میکنند و اگر نکنند، به تدریج حذف میشوند.
٧. مهندسی رفتار دیگران. دروغ برای فریب دیگران است. دروغگویی در نظامی که اساسش بر فریب گذاشته شده است (آب و برق و خانه مجانی برای همگان) به خودفریبی دیگران کمک میکند. مهندسی فرهنگ و جامعه بدون دروغگویی ممکن نمیشود. علی خامنهای رسما مهندسی اجتماعی و فرهنگی را تبلیغ میکند و این دو بدون فریب جامعه ممکن نمیشوند.
٨. راه حلی برای تضادهای درونی مثل تضاد نقشها. مقامات جمهوری اسلامی ایران نقشهای متفاوتی بر عهده دارند. آنها شکنجه میکنند، اما پدر هم هستند. دستور قتل و ترور میدهند، اما امام جماعت هم هستند. اموال عمومی را به تاراج میبرند، اما در نقش معلم اخلاق در تلویزیون هم ظاهر میشوند. تنها با دروغ میتوانند این نقشها را با هم جمع کنند.
٩. حفظ احترام در جامعه. مقامات جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه جنایات و فسادها و تقلبات خود، خواهان محبوبیت و احترام در جامعه نیز هستند. آنها بعد از چهل سال جنایت و فساد، هنوز خود را حق می پندارند و برای این حقپنداری، طلب احترام دارند. بدون دروغ، این احترام از سوی برخی اقشار ممکن نمیشود.
١٠. خلق نوعی حس هویت. مقامات جمهوری اسلامی ایران مبلّغ نوعی هویت مذهبی اسلامگرایانه هستند در دنیایی که این هویت با هویتهای دیگر و روالها و فرایندهای جاری در جامعه، همخوانی ندارد. نمونهوار، هویت مذهبی را میخواهند با حجاب اجباری زنان به نمایش بگذارند، اما مشخص است که همه به حجاب باور ندارند. در اینجاست که باید دروغ بگویند و ادعا کنند که همه زنان ایرانی «غیر از گروهی فریبخورده و فاسد»، به حجاب باور دارند، یا حجاب، سنت جامعه ایران است. یا وقتی زنان را از رفتن به ورزشگاهها برای تماشای مسابقات منع میکنند، مدعی میشوند که خود زنان تمایل ندارند به مسابقات بروند.
١١. ایجاد حس غرور و افتخار. وقتی آمار زایران اربعین بیش از بیست میلیون نفر اعلام میشود، هدف هم ایجاد حس غرور و افتخار برای شیعیان شرکت کننده و شرکت ناکننده است و هم ایجاد ترس در مخالفان برای پیشگیری از مخالفت با رژیمی که میتواند تا این حد به بسیج نیرو بپردازد.
١٢. هزینه نپرداختن. به علت مهندسی شدن انتخابات و انتصابی بودن بخش عمده حکومت، مقامات هیچ هزینهای برای دروغگویی نمیدهند، چون مردم راهی برای برکناری آنها ندارند. حتی کسانی که برای بیعت به مردم معرفی میؤوند و رای نمیآورند، بلافاصله توسط خامنهای به مقامات دیگری منصوب میشوند.
١٣. رفع مشکل مشروعیت سیاسی. و سرانجام، رژیمی که در چهل سال گذشته هر چه از مشروعیت و نفوذ در سال ۵۷ داشته به تاراج گذاشته و امروز تنها با دو ماشین سرکوب و تبلیغات حکومت میکند، بدون دروغ نمیتواند هر روز این دو ماشین را روغنکاری کند و راه بیندازد. دروغ، موتور محرکه ماشین تبلیغات نظام و سرپوش گذارنده بر اقدامات ماشین سرکوب است.
نگارنده چند سالی که است که جمعآوری دروغهای مقامات و اطلاعات بدیل آنها را به یکی از سرگرمیهای خود تبدیل کرده است. در آینده نزدیک حدود ۴۰۰ «دروغ قابل اثبات» به همراه اطلاعات اثباتکننده این دروغها از سوی نگارنده منتشر خواهد شد. موارد ذکر شده در این مطلب، به تفصیل در آن مجموعه آمده است.
به دلایل گفته شده، دروغ از جمهوری اسلامی رخت برنخواهد بست، چون نقش کارکردی در بقای رژیم دارد. بدون چنین کارکردی، حقوق چهارگانه ملت در آزادی بیان، رسانهها، تشکلها و اجتماعات، هر روز نقض نمیشد.
منبع: رادیو فردا