–درآمد بنیاد مستضعفان کجا هزینه میشود؟ روشن نیست.
– چقدر درآمد دارند؟ دقیق مشخص نیست.
– چقدر مالیات میدهند؟ نمیدهند.
– صورتهای مالی سالانهشان چه چیزی به ما نشان میدهد؟ منتشر نمیشود.
پرسشهایی دربارهی یکی از بزرگترین بنگاههای اقتصادی خاورمیانه که به شکل مستقیم زیر نظر سیدعلی خامنهای اداره میشود؛ با سود سالانهای که شفاف نیست، اما رئیس این بنگاه در آخرین اظهارنظرش آن را ۲۶ هزارمیلیارد تومان عنوان کرده است. روشن نیست این سود کجا هزینه میشود و مالیاتی هم بابت آن پرداخت نمیشود. بیش از دو درصد تولید ناخالص داخلی کشور را دست دارد و گفته میشود پس از شرکت ملی نفت ایران بزرگترین و پردرآمدترین هولدینگ ایرانی است (۱). آنها تنها یک بار در سال ۱۳۹۶ صورتهای مالی پانزده سال خود را روی سایت اینترنتیشان قرار دادند؛ حسابرسیای که حتی در صحت و سلامت آن هم شک و شبهه بود. بر اساس آن صورتِ مالی، میزان داراییهای اسمی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی بیش از ۵۶ هزارمیلیارد تومان (حدود چهاردهمیلیارد دلار) اعلام شد، اما ارزش واقعی بنیاد بسیار بزرگتر از این اعداد ارزیابی میشود. طولی به اندازهی پرداخت حقوق گردان فاطمیون سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و عرضی به اندازهی تخریب خانهی سیصد خانوار ایرانی در روستای «ابوالفضل».
حلقههای تودرتو و موازیکاریهای این نهاد از ایرانسل گرفته تا ساختمان پلاسکو تا آزادراه تهرانــشمال تا شانزده طبقه آپارتمان در برج «علوی» خیابان ۵۲ نیویورک تا بانک سینا، شرکت نفت بهران و… بررسی سازمانهای زیرمجموعهی این غولِ در سایه را بسیار پیچیده میکند. نهاد در نهاد، سازمان در سازمان و حلقههایی که سر و تهشان معلوم نیست و در تملک یکی از ثروتمندترین بنگاههای مالی حکومتیاند. به هیچکس و هیچکجا پاسخگو نیستند، اِلا یک شخص: رهبر جمهوری اسلامی.
جدیدترین خبر از آنها مربوط به دیماه ۱۴۰۰ است: معاون اقتصادی بنیاد از ارزآوری پانصدونودوسهمیلیون دلاری گروه بنیاد برای کشور از محل صادرات در هشت ماه نخست سال ۱۴۰۰ خبر داده. سید محمد اتابک گفته «با وجود اینکه که شیوع کرونا از یکسو و همچنین قطعی برق صنایع از سوی دیگر تولید را در کشور دچار مشکل کرده بود، میزان بهرهوری در گروه بنیاد ۷.۲ درصد ارتقا داشته».
از تاریخ این سازمان چه میدانیم؟
«این دارایی از غنائم اسلام است و مال ملت است و مستضعفین و من امر کردم به مستضعفین بدهند و خواهند داد» (۲). با این فرمان روحالله خمینی اموال خاندان پهلوی، برخی کارخانهدارها، بازرگانان و همهی کسانی که حکم استرداد اموال آنها از دادگاه انقلاب آمده بود، به مصادرهی این بنیاد تازهتاسیس در آمد. منظور خمینی از «دارایی»، اموال منقول و غیرمنقول «بنیاد پهلوی» و منظور از «امر کردم» یعنی به «شورای انقلاب اسلامی» امر کردم، بود. آن زمان اعلام شد ارزش این اموال پس از صورتبرداری و ارزیابی معلوم خواهد شد. اتفاقی که پس از ۴۲ سال هنوز به شکل شفاف رخ نداده است. رقم دقیقی برای این سرمایه نمیتوان حدس زد، اما داراییهای بنیاد دستِکم ۵۶ هزارمیلیارد تومان ارزش دارد؛ سرمایه و سودی که براساس بند سوم مادهی دوم اساسنامهی بنیاد، باید همهی آن در راه بهبود وضع زندگی و به ویژه مسکن مستضعفان مصرف شود. شعار آنها تخصیص این داراییها به نیازمندان و تجمیع اموال و داراییهای مصادرهشده عنوان شده بود. چندبار در نام این غول بیدروپیکر واژههای جانبازان، ایثارگران و مستضعفان اضافه و کم شد تا امروز نامش بر «بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی» ثابت شود (۳).
مارپیچِ وابستگی
بنیاد در چهار دهه توانسته شبکهای پیچیده از روابط اداری و سیاسی با سازمانها، نهادهای رسمی و حتی اشخاص بانفوذ ایجاد کند. صورتهای مالی بنیاد به خوبی نشان میدهد این هولدینگ با ایجاد وابستگی مالی برای شرکتهای دولتی، خصوصی، عمومی و البته چهرههای سیاسیِ شناختهشده، شبکهای تارعنکبوتی ساخته است؛ شبکهای که به بنیاد فرصت میدهد بیآنکه کسی متوجه شود، سمتوسوی معادلات را به نفع خودش عوض کند و دستِبالا را داشته باشد. به آسانی به سپاه پاسداران در ایفای نقش در عراق، سوریه و البته اعتراضهای داخلی کمک کنند، تحریمها را دور بزنند و دست خامنهای را برای سرکوب سیستماتیک بازتر کند.
طول و عرض بنیاد
دارایی ارزشگذاریشده (۱۳۹۵): ۵۶ هزارمیلیارد تومان.
درآمد حاصل از فروش کالا و خدمات (۱۳۹۵): ۲۸ هزارو ۳۵۰ میلیارد تومان. (حدود هفتمیلیارد دلار)
سود خالص بنیاد (۱۳۹۵): دوهزاروهفتصد میلیارد تومان. (بیش از هفتصدمیلیون دلار)
سود انباشتهی سنواتی (۱۳۹۵): ۱۳ هزاروهشتصدمیلیارد تومان. (نزدیک به سهونیممیلیارد دلار)
کل درآمد (۱۳۹۸): ۳۶ هزارمیلیارد تومان.
سود ناخالص پیش از کسر مالیات (۱۳۹۸): هفتهزارمیلیارد تومان.
نسبت سود خالص بنیاد به شرکا پس از کسر مالیات: شصت به چهل.
سهم بنیاد از سود خالص پس از کسر مالیات (۱۳۹۸): سههزاروششصدمیلیارد تومان.
مالیات بنیاد (۱۳۹۸): هزارمیلیارد تومان.
اعداد بالا تلفیقیست از صورتهای مالی منتشرشده تا سال ۱۳۹۵ و مصاحبهی تلوزیونیِ جنجالی پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان(۴). در این بین یحیی آلاسحاق، از اعضای هیئت امنای بنیاد مستضعفان، در یک اظهارنظر گفته بود که «دودرصد تولید ناخالص داخلی ایران مربوط به بنیاد است». هرچند او دربارهی نحوهی حسابوکتابش توضیح تکمیلی نداده، اما بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران حجم تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۳۹۸ به قیمت روز بیش از سههزار و ۴۱۶ هزارمیلیارد تومان بوده است؛ به عبارتی در سال ۱۳۹۸ بیش از شصتوهشتهزارمیلیارد تومان از اقتصاد ایران بر اساس برآورد اعضای هیئت امنای بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی در اختیار این بنیاد قرار داشته است.
حلقههای بنیاد
بنیاد یک بنگاه تودرتو است؛ مؤسسهای که پیش از (به اصطلاح) خصوصیشدن نزدیک به هشتصد شرکت را به نام خود زده بود و حالا با ۱۶۹ شرکت یکی ثروتمندترین بنگاههای خاورمیانه است. همهی آن هشتصد شرکت از نوع اموال مصادرهشده بودند. در پی خصوصیسازی و واگذاری اموال به بخش خصوصی شمار این شرکتها در سال ۱۳۷۸ به چهارصد شرکت رسید که البته همهی آنها واگذار نشد.
صدها شرکت ریز و درشت ودهها شرکت مادر در این زیرمجموعه وجود دارند. برخی از معروفترین آنها گروههای مربوط به شرکتهای مادر «سینا» هستند.
الف) شرکت مادر سینا:
-بانک سینا
-بیمهی سینا
-صرافی سینا
-کارگزاری بورس بهگزین
ب) شرکت مادر انرژیگستر سینا:
-شرکت حفاری شمال
-شرکت نفت بهران
-برق و انرژی صبا
-شرکت پایبندان
-قطران ذغالسنگ
-پیشرو ایران
ج) شرکت مادر غذایی سینا:
-گوشتیران
-پاکدیس
-زمزم
-لبنیات پاک
یا مثلاً د) شرکت مادر سیاحتی و مراکز تفریحی پارسیان:
-تلهکابین توچال
-پارک ارم
-هتلهای پارسیان
-مجموعهی چمران
-باشگاه ایرانیان دُبی
همهی اینها اضافه کنید بر:
بنیاد علوی
کارخانهی قند شازند
شرکت نفت بهران
بیمارستان قدس
شرکت آزادراه تهرانــشمال
ودهها مورد دیگر که از جمله داراییهای این بنیادند.
از پرداخت به سپاه تا لشکرکشی به روستاها
بنیاد از زمان رویکارآمدن فتاح سه جنجال و کشمکش اصلی داشته است.
الف) پرداخت گردان فاطمیون: پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان در مصاحبهای تلویزیونی فاش کرد که این بنیاد حقوق برخی نیروهای وابسته به سپاه قدس را پرداخت میکند. او گفت: «من در بنیاد تعاون سپاه بودم. حاجقاسم آمده بود. به من گفت که حقوق فاطمیون را ندارم بدهم، در سوریه کمک کن… اینها برادران افغان ما هستند و دست نیاز به امثال ما دراز میکنند..»(۵).
تیپ فاطمیون یک نیروی شبهنظامی متشکل از شیعیان افغانستان است. سپاه پاسداران مدعیست این لشکر متشکل از «داوطلبان» افغانستانی است که سپاه آنها را برای اعزام به سوریه و جنگیدن در کنار نیروهای بشار اسد علیه مخالفانش بسیج کرده، اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد بسیاری از این افراد به شکل داوطلب به این گردان نپیوستهاند و مجبور به اعزام به جنگ شدهاند.
ب) لشکرکشی به روستای «ابوالفضل»: در شهریور ۱۳۹۹ بنیاد مستضعفان بدون ارائهی هیچ مدرکی ادعا کرد تملک اراضی روستای «ابوالفضل» در استان خوزستان را در اختیار دارد و با استفاده از سلاح گرم سیصد خانوار این روستا را آواره کرد. این روستا در حدفاصل بین شهرک زردشت و پدافند کیانشهر اهواز قرار داشت. امام جمعهی این روستا گفته بود: «بنیاد دستور حکم جلب اهالی را گرفته است.»
گرچه فیلمی مربوط به تیراندازی و شلیک گاز اشکآور از این روستا منتشر شد، اما نیروهای انتظامی و فرمانداری این شلیکها را تکذیب کردند. بعد از آن در شهریور سال ۱۳۹۹ اعلام شد که در رابطه با ماجرای این روستا ۱۳۰ تَن احضار و برای برخی از آنها قرار بازداشت صادر شده است(۶).
ج) اعلام تصاحب داراییهای بنیاد مستضعفان از سوی اشخاص و نهادهای حکومتی و نظامی: فتاح یک سال پس از رویکارآمدنش، نام برخی از اشخاص و نهادهای حکومتی و نظامی را اعلام کرد که به گفتهی او میلیاردها تومان از «املاک عمومی مردم» را تصرف کردهاند و حاضر نیستند آنها را تخلیه کنند، اما او با پشتوانهی رهبر ایران میخواهد ملکها را پس بگیرد. در بین اینها نام سپاه و ملک دویستمیلیارد تومانی جماران، کاخ مرمر و مجمع تشخیص مصلحت نظام، زمین هشتهزار متری هروی و حدادعادل، ساختمان و ملک مرکز مطالعات زنان و معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی، محمود احمدینژاد و «دوستان ایشان»، سیدمحمد خاتمی و ملک بنیاد باران و ارتش و ملک منطقهی کوهک تهران به چشم میخورد (۷).
کارنامهی مالی مثبت یا ایجاد وابستگی فراگیر؟
اما بنیاد روی سودآوری مالیاش حساب بیشتری کرده یا روی درگیر و وابستهکردن سازمانها؟ اگر فرض را بر صحت آمار و ارقامی بگذاریم که در صورت مالی قدیمی یا گفتههای پرویز فتاح منتشر شده، نشان داده میشود که کارنامهی مالی سالهای گذشته بنیاد مستضعفان برای یک بنیاد عظیم اقتصادی ناامیدکننده است. کل درآمدها و سود بنیاد در سه سال کمتر از سیدرصد افزایش داشته است؛ در حالی که در سه سال منتهی به ۱۳۹۸ حجم تورم سهساله (بر اساس محاسبات مرکز آمار) بیش از ۸۵ درصد بوده است. با این حساب میتوان گفت عملکرد اقتصادی بنیاد در سه سال یادشده ناموفق بوده و سود این بنیاد به قیمت ثابت حدود سیدرصد کاهش داشته است. این در حالی است که بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران کل حجم رکود اقتصادی کشور در سال ۱۳۹۸، حدود هفتدرصد کمتر از سال ۱۳۹۵ است. آمار میگوید باید بپذیریم که حجم رکود اقتصادی در بنیاد مستضعفان بیش از چهار برابر بیشتر از رکود کل اقتصاد ایران بوده. بر اساس آمار رسمی قیمت مسکن و زمین در فاصلهی سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ حدود چهار برابر شده است. میزان رشد بازار سرمایه نیز در این مدت کموبیش همین بوده است. حداقل حجم داراییها در بازار بورس به همین میزان افزایش یافته است. در این مدت حجم تورم شاخص کالا و خدمات هشتادوپنجدرصد و حجم تورم پول در سپردههای بانکی نیز در همین حدود بود؛. پس میتوان گفت در بدترین حالت ارزش روز دارایی بنیاد مستضعفان در سال ۱۳۹۸ باید دو برابر سال ۱۳۹۵ میشد؛ یعنی ارزش داراییهایش از مرز صدهزارمیلیارد تومان میگذشت.
پانوشتها:
۱- کلبنیکوف، پاوول، روحانیون میلیونر: چه کسی ایران امروز را کنترل می کند؟، فوربس، ۷ جولای ۲۰۰۳.
۲- رجائی، غلامعلی، امام به روایت امام، تهران: چاپ ونشر عروج (وابسته به مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام، ۱۳۸۷ (فصل دوم، ص. ۱۱۰).
۳- آزرمی، آرش، بنیاد مستضعفان از آغاز تا اکنون، بیبیسی فارسی، ۲۹ آذرماه ۱۳۹۶.
۴- صورت مالی بنیاد مستضعفان از سال ۱۳۸۰ در دسترس است، ایرنا ۳۰ آبان ماه ۱۳۹۶.
۵- جنجال بر سر پرداخت حقوق به نیروهای نیابتی ایران درسوریه، دویچهوله، ۶ آوریل ۲۰۲۰.
۶- جزئیات حمله ماموران به مردم روستای ابوالفضل اهواز با شکایت بنیاد مستضعفان، آفتاب نیوز، ۶ شهریور ۱۳۹۹.
۷- بنیاد مستضعفان: در بازپسگیری املاک حریف نیروهای مسلح نمیشویم، دویچهوله، ۹ آگوست ۲۰۲۰.