در خبرگزاریهای کردزبان خبرهایی از سرقت و تخریب آثار باستانی کردستان توسط عوامل سپاه پاسداران منتشر شده است. تخریب و تاراج آگاهانه با هدف مخدوش کردن حافظه تاریخی کردها؟ در گفتوگو با عدهای از کارشناسان و فعالان میراث باستانی این پرسش را به بحث گذاشتهایم.
کافیست سری به موزههای میراث فرهنگی و اماکن باستانی در استانهای ایلام، کرمانشاه و کردستان بزنید تا میزان بیتدیبری، عدم توجه و تخریب آنها دستتان بیاید. اگر موزۀ شهرهای کُردنشین در ایران را ملاکی برای هویت گذشتۀ کُردها لحاظ کنیم، متاسفانه نمیتوان آنها را دارای تاریخی با پیشینۀ تمدنی و فرهنگی دیرینه یافت. این در حالیست که کردها از ساکنان اصلی فلات ایران محسوب میشوند و در بیشتر پژوهشهای تاریخی آنها را با تمدنهای دیرینهای چون ماناها و مادها گره میزنند. سالهای مکرریست هر چند گاه یک بار از خبرگزاریهای کُردزبان اخباری مبنی سرقت و تخریب آثار باستانی کردستان توسط عوامل سپاه پاسداران به گوش میرسد. فعالان مدنی کُرد معتقدند حکومت ایران آگاهانه دست به تاراج و تخریب این آثار در جهت کم اهمیت جلوه دادن یا به فراموشسپاری آنها میزند. صدای در گلو ماندۀ فعالان این حوزه هرگز به گوش حکومت نمیرسد و هرگونه اعتراضی در این راستا به شدت سرکوب میشود.
سرقت آثار باستانی
به خیابان مدرس، تکیه معاونالمک میروم و سری به موزۀ میراث باستانی کرمانشاه میزنم. اگرچه کرمانشاه را سرزمین ادیان کهن مینامند و روزگاری با طاق بسطام و سنگنوشتۀ بیستون از پایتختهای مهم ایران باستان محسوب میشد، اما موزهاش بیجان است و رمقی ندارد. جز قطعاتی از ابزارآلات کشاورزی، شکار و تعدادی آلات موسیقی چیز قابل توجهی ندارد. وضعیت موزۀ سنندج، آرمیده در عمارت قجری سالار سعید در کوچۀ حبیبی اسفناکتر هم است. تنها مورد قابل توجه در آن معماری قاجاریست که موزه در آن جای گرفته.
یکی از فعالان کرمانشاهی دربارۀ بیبزاعتی موزەی شهرش میگوید:
“سرقت و تاراج آثار باستانی کردستان، حرف تازهای نیست. اگرچه فضا در اینباره بسیار امنیتیست، اما ما هر چند وقت یک بار شاهد حفاری و تخریب اماکن به دست عوامل حکومت هستیم که مشغول سرقت آثار باستانی آن هستند. کسی جرأت نمیکند در اینباره حرفی بزند چون بیبروبرگرد بازداشت میشود و احتمال دارد دیگر چشمش به نور روز نیفتد.”
میپرسم آیا میتوان آماری از میزان سرقت این آثار به دست آورد؟ میگوید:
“به دلیل امینتی بودن، هرگز آمار دقیقی در این باره نمیتوانیم به دست بیاوریم. اما به عنوان نمونه چند سال پیش در شهرستان ثلاثِ باباجانی چندین قطعه و اشیای باستانی به همراه چهار مقبره قدیمی پیدا شد. خبر و عکسهای از آنها بین مردم دستبهدست میگشت، اما بعد از مدتی دیگر خبری از این اشیا نماند. یا در شهرهای مثل مریوان، بوکان، سقز، سنندج و مهاباد که مقبره و تپههای باستانی زیادی دارند حفاریهایی از سوی حکومت صورت گرفته ولی هرگز چیز خاصی را به مردم یا موزهها ارائه ندادند. میتوان به نمونههای زیادی اشاره کرد، از تپۀ باستانی حسنلو در نقده گرفته تا قعلۀ تاریخی مریوان، یا شهر باستانی موساسیر ربط، تپۀ باستانی زاگرس در سنندج، روستاهای اطراف هورامان و… همه توسط عوامل حکومت حفاری شدهاند. هیچ باستانشناس و کارشناس مستقلی نمیتواند به محوطههای نظارتی نزدیک هم شود چه برسد روی آنها تحقیق کند.”
از این فعال مدنی میپرسم حفاری اماکن باستانی کار راحتی نیست، نیاز به ابزارآلات و تجهیزات حفاری دارد و نمیشود سروصدایش را مخفی کرد، حکومت از چه شیوههایی برای حفاری استفاده میکند؟ او میگوید:
“جدای از اینکه هنگام حفاری نیروی نظامی را در منطقه مستقر میکنند و اجازۀ هیچ ترددی را نمیدهند، متاسفانه باندهای قاچاقی را از نیروهای بومی و غیربومی بهوجود آوردهاند. در این سالها به علت وضعیت بد اقتصادی در کردستان عدهای از جوانان و یا افراد سودجو به این باندهای حکومتی پیوستهاند و خودشان دست به حفاری میزنند. مثلاً آثار تخریب و غارت در معبد آناهیتا که واقع در یکی از بلوارهای داخلی شهر کنگاور است به خوبی قابل مشاهده است. هیچ نظارتی بر این معبد که بعد از تختجمشید بزرگترین بنای سنگی کل کشور است نمیشود. حکومت و باندهای قاچاق وابسته به آن، هرجایی را که بخواهند تخریب و حفاری میکنند و هرچیزی که ارزش تاریخی کردستان را نشان دهد به تاراج میبرند.”
او در توضیح حرفهایش اضافه میکند:
“از ابتدای سالهای دهۀ ۱۳۷۰، اماکن باستانی شهرهای کردستان توسط سپاه حفاری و غارت شده است. هنوز هم نمیدانیم اشیایی که در این اماکن پیدا میشد به کجا برده شدهاند. بعد از حفاری و سرقت میآیند و به قول خودشان آنجا را ثبت میراث فرهنگی میکنند تا صدای مردم را خفه کنند. اما بعد از ثبت توجهی به آن نمیکنند. انگار خودشان هم میدانند دیگر زمین سوخته است و به کار کسی نمیآید. هنوز هم نمیدانیم چی بر سر آثار معبد آناهیتای کنگاور آمده است. فقط چند قطعەی معمولی را به موزه سپردهاند.”
مردم روستای «دزلی» مریوان از نیروهای نظامی میگویند که چندسال پیش در اطراف کوههای روستا حفاری میکردند، در این جریان یکی از آنها به دلیل خروج گازهای سمی از مکان حفاری شده کشته شد. مردم روستای «اسپریز» در منطقۀ هورامان از توابع شهرستان سروآباد به گروه نظامی مسلحی اشاره میکنند که چند سال پیش شب و روز مشغول حفاری بودند و محوطۀ مورد نظر را به شدت تحت مراقبت داشتهاند. یکی از فعالان کرد معتقد است حکومت مخفیانه باندهای قاچاق را برای سرقت اشیاء باستانی در شهرهای کردستان تشکیل داده است، او دراین باره توضیح میدهد:
“اگر در خبرگزاریهای حکومتی از بازداشت و انهدام سارقان اشیاء باستانی گفته میشود، منظورشان باندهاییست که خارج از تیمهای ساختهشدۀ حکومت فعالیت دارند. بین مردم دزدیهای که توسط عوامل حکومتی از اشیاء باستانی میشود کاملا محرز و مشخص است. اگر فعالیت این باندها با مجوز مخفی حکومت نباشد چطور میتوانند در روز روشن اطراف روستاها حفاری کنند و کسی هم جلودارشان نباشد؟ حکومت ایران با حذف بخش قابل توجهی از میراث باستانی میخواهد هویت کردها را به تاراج ببرد و خود را مالک مطلق این سرزمین جلوه دهد.”
تخریب به بهانەی مرمت و توسعه
یکی از تپههای باستانی شهر مهاباد با نام “تتپەی سه گردان” به دلیل احداث راه آهن، حفاری برای فیبرنوری و حفاری باندهای قاچاق در معرض نابودیست. این احتمال برای محوطەی باستانی “بهرده کونته” و “گوردخمە فقرهقاه” مهاباد، قلعەی تاریخی “بردوک” در ارومیه، “طاق بسطام” کرمانشاه، “معبد آناهیتا” در کنگاور، قلعەی تاریخی مریوان و عمارت قجری خسروآباد در سنندج نیز وجود دارد. یکی از کارشناسان میراث باستانی در کردستان میگوید:
“متاسفانه حکومت توجهی به این اماکن نمیکند و بارها به بهانۀ آبادانی منطقه آگاهانه دست به تخریب و نابودی بقایای این اماکن میزند. حفاریهای غیرمجاز، احداث جادههای غیرکارشناسانه، عدم مراقب از سنگها و بناهای جا مانده، همگی در راستای نابودی آنهاست. خود مردم هم توجه آنچنانی به این اماکن ندارند، پیش خودشان فکر میکنند اگر جای مهمی بود حتماً دولت از آن مراقبت و محافظت میکرد.”
از این کارشناس دربارۀ شیوههای برخورد عوامل حکومتی با میراث گذشتگان میپرسم، میگوید:
“حکومت به بهانەی مرمت آثار خیلی وقتها دست به سرقت اشیاء میزند. وقتی همۀ پروژههای باستانشناسی در دست خودشان است و هیچ کارشناسی مگر آنکه در تیمهای حکومتی باشد اجازۀ ورود به آنجا را ندارد، کاملاً طبیعیست جدای از سرقت، تاریخ را هم به نفع خود جعل کند. چند سال پیش آتشکدۀ «سیاهکل» در شهر ایوان استان ایلام آتش گرفت، بخشی از دیوارهایش تخریب شدهاند، خبرگزاریهای حکومتی حتی به این حادثه اشاره هم نکردهاند. حکومت چنان فضاهای باستانی و تاریخی را در دست گرفته که حتی نمیتوان آمار دقیقی هم از این اماکن به دست آورد.”
میپرسم آثار باستانی گنجینەی با ارزش تاریخی محسوب میشوند که میتوان از مجرای آنها گذشته را روایت کرد و هویتی منسجم و دیرین برای خود پیدا کرد، آثار باستانی کردستان کم نیستند و میتوان از روی آنها تاریخ گذشته را بازنویسی کرد، چرا حکومت توجهی به چنین جاهایی نمیکند؟ او که باور دارد تمام رفتارهای حکومت در جهت تخریب و جعل تاریخ است در جواب سوالم میگوید:
” دقیقا به همین دلیل است که جمهوری اسلامی دست به سرقت و تخریب امکان و اشیاء قدیمی کردستان میزند. با این روش میخواهد کردستان را از هویت واقعیاش توخالی کند و خودش باتوجه به ایدئولوژی مذهبی که دارد، تاریخی برای آن جعل کند. وقتی تاریخ را از ملت میگیری، دیگر چیزی برای اثبات هویت، سکونتگاه، فرهنگ و زندگیاش باقی نمیماند. در یک کلام، به تاراج بردن گذشته، قتل هویت یک ملت است. حکومت اسلامی میخواهد جعل را به جای حقیقت جلوه بدهد.”
این کارشناس، مرمت آثار باستانی از سوی حکومت را غیرکارشناسانه و تخریبگرانه ارزیابی میکند، از او میخواهم چند نمونه را برایم ذکر کند. میگوید:
“تاریخ ساخت مسجد جامع «سرخ» مهاباد به دورۀ صفوی برمیگردد و به دستور حاکم وقت «بداق سلطان» ساخته شده است. چند سال پیش به بهانۀ مرمت، گنبدهایش را با ایزوگام پوشاندهاند و جلوهای به مسجد داده بودند که بیشتر خندهدار مینمود تا مرمت اثر تاریخی. بعد از اعتراض مردم در فضای مجازی کار به جایی رسید که حتی مدیران شهری هم بدان اشاره کردند. «قلعۀ قابان» در ماکو هر ساله به بهانۀ کاوشهای باستانشناسی بیشتر تخریب میشود و آثاری که از این قلعه پیدا میکنند را در جایی ارائه نمیکنند. یا به دلیل احداث مهمانسرای ارتش بر روی یکی از تپههای باستانی مریوان «تپه رهشه» بخشی از تپه تخریب شده است. میتوان به نمونههای زیادی از تخریب به بهانهی احداث و تعریض جاده یا لولهکشی گاز به روستاها اشاره کرد که موجب تخریب محوطههای باستانی در کردستان شدهاند. مثلاً بخشهایی از اماکن باستانی و پیشاتاریخی دهستان “مرگور” در ارومیه به بهانهی خط لولهکشی گاز نابود شده است، حتی اعتراضاتی از سوی مردم محلی به این تخریبکاریها شد ولی نیروی نظامی حکومت گوشش به این حرفها بدهکار نیست.”
به گفتۀ فعالان، سرقت و تخریب آثار تاریخی کردستان سیاستیست که از سالهای دهۀ ۱۳۷۰ و دورۀ ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی شروع شد و تا به امروز همچنان ادامه دارد. این فعالان معتقدند سرقت از کُردستان تنها محدود به اشیاء باستانی نمیشود بلکه معادن طبیعی را نیز شامل میشود. سیاستهای حکومت در شهرهای کُردنشین ایران، آگاهانه به توسعهزدایی منطقه و تخریب میراث گذشتگان میانجامد. عدهای از فعالان کرد میگویند:
“متاسفانه حکومت در تخریب و تاراج میراث باستان منطقه موفق بوده است، بهطوریکه امروزه بخش قابل توجهی از تاریخ باستانی کردها در ایران مغشوش یا نابود شده است.”
منبع: رادیو زمانە