معنای مهاجرت در وحله اول جابه جایی جمعیت که تحولات جغرافیایی را شرح میدهد. مبحث مهاجرت از ابعاد و زوایایی گوناگون در خور توجه است: دلایل مهاجرت , چگونگی انتخاب کشور مقصد , جنسیت , سن , میزان تحصیلات , مهارتهای شغلی و دین و زمان مهاجرت و خواست مهاجرت و … باز شدن مرزها , درهای کشور مقصد را برای اقشار ملتهای مختلف باز نگه داشت تا هر کدام به دلایلی وطن آباد و اجدادیشان راچه برای کوتاه مدت و چه ابدی ترک کنند. فقر و کمبود غذا , جنگ , بیماری, کمبود امنیت و مسائل سیاسی یکی از عمده دلائل مهاجرت اجباری هستند اما همیشه نبود و فقدان مسائل یادشده نمی تواند دلایل بارز باشند . برخورداری از امکانات و رفاهیات اجتماعی بیشتر و آموزش بهتر و درآمد بیشتر و مسکن مناسب و آزادی سیاسی از عمده دلایل مهاجرت اقشار تحصیلکرده و فرار مغزها می باشند. اینگونه مهاجرتها خودخواسته و فردی و کاملا ارادیست. عوامل انگیزش تحریک افراد برای مهاجرت از کشور مبدا به کشور مقصد بایستی چنان صریح و شفاف باشد که پیامدهای روانی-اجتماعی فرهنگی و اقتصادیش توانایی اقامت هرچندکوتاه را برای مهاجر داشته باشند. چگونگی انتخاب کشور مقصد و دلایل انتخاب برای ساماندهی و تحمل شرایط ابتدای ورود به کشور مقصد را سهل تر میکند. امتیازات مثبت هر کدام از پناهجویان اعم از شرایط سنی بطوریکه شخص جهت تطبیق خویش با شرایط محیط حاکم و آداب و رسوم و فرهنگ و همچنین درک موقعیت فعلی از شرایط موجود برای تسهیل در جذب محیط و پذیرفتن ارزشهای جامعه مقصد عامل مهمی برای جلوگیری از رخدادهای اجتماعیست. جنسیت و دین نیزدرخور توجه اند . مهاجران تا چه اندازه به استقلال زنان در محیط و شرایط موجود میتوانند احترام بگذارند و پشتیبان و همراه خوبی برای این قشر باشند؟ آیا محدودیتهای ناشی از دین که متاسفانه به نوعی خشونت تبدیل شده است میتوانند مشکل آفرین باشند؟ میزان تحصیلات و مهارتهای شغلی نیز قابل تاملند بطوریکه توانایی مهاجر برای یادگیری زبان رسمی کشور مقصد و تسلط کامل به آن جهت برقراری ارتباط و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر و وارد شدن به بازار کاردر راستای فعالیتهای شغلی سابق شخص از بنیادی ترین عوامل سازش با محیط است. در شرایط کنونی تنها از بعد شخص مهاجر میتوان موقعیت را سنجید . حال با گذری به آینده و بررسی اوضاع آنها از ابعاد میزان اشتغال و موقعیت شغلی بر اساس چارت سازمانی و آماری دقیق از جامعه با تعدد اقوام مهاجر میتوان به میزان درصد متشکل از هرکدام از جوامع مهندسی و پزشکی و مالی و… دسترسی داشت . همچنین فرزندان مهاجر نیز خود سرمایه های گرانبهایی برای جامعه محسوب میشوند. تعداد فرزندان مهاجران و سن ورود آنها به کشور مقصد برای کسب درجات عالی تحصیل و داشتن شغلهایی در سطح مدیران بالا و پذیرش ارزشهای جامعه همه و همه گامی هموار برای همزیستی مسالمت آمیز است. همیشه مهاجرت برای شخص مهاجر قابل ستایش نیست .گاهاٌ عدم سازش با محیط و عدم توانایی برقراری ارتباط کلامی آزاردهنده تراز ماندن در سرزمین مادریست. کلام آخر اینکه مهاجرت پدیده ای اجتماعی , اقتصادی , سیاسی و فرهنگی وحتی ایدئولوژیک است به گونه ای که حفظ سازگاری با محیط جدید یکی از مهمترین سلسله مراتب ارزشی فرد تلقی می شود.