جنبش هویت خواهی کوردی بعد از فراز و نشیبهای بسیار پای به مرحله جدیدی گذاشت.بایسته است بدانیم هر چند که کوردها در چند کشور پراکنده اند، اما امال و خواسته ها و همچنان درد و الام مشترک داشته و طبیعتا با تنوعات پارادایمیک عملی در مبحث کلان حق سرنوشت بشیوه استقلال طلبی همگرایی کلی موجود است.با فرصتی که کوردها در هریم کوردستان مغتنم شمردند،بار دیگر شعله های هویت خواهی تحت لوای پشتیبانی از خواستە های مشروع و قانونی حکومت هریم شعلەور و بە خواستی عمومی مبدل گردید که بازتاب عینی انرا میتوان در جشن و پایکوبی ارام و مدنی مردم در حمایت از استقلال کوردستان عراق نظاره کرد.
مردم کورد بار دیگر بارقه ای از امید را بعد از جمهوری کوردستان تجربه و بسادگی میتوان در یافت که دهه ها جنبش هویت خواهی را در کوردستان ایران پیش برد،بحث استقلال خواهی بروز و گفتمان هویت خواهی که مدتها بود بعد از دهه ها سرکوب،اعدام و شکنجه و قتل وکشتار و طبیعتا شکستهای مقطعی ولیسخت، به حاشیه رانده شده بود بر موج خواسته ها به گفتمان اصل و بی بدیل تبدیل گشت.
جنبش مدنی کورد که لعابی رفورمیست خواهانه بخود گرفته بود، بیکباره به جنبشی هویتخواه بدل گشت!
انچه گذشت ثابت کرد که گفتمان میللی، گفتمان اصلی و غالب کوردی است.
میتوان مدعی بود که همگام با رای اکثریتی بلی در ریفراندوم هریم کوردستان،مردم کوردستان ایران نیز خواست و اراده و امال خود را کف خیابان بنمایش گذاشت،میتینگی که همچنانکه نتیجه رفراندوم لغو کردنی نیست،خواست و اراده مردم ما هم غیر قابل انکار است.
شوربختانه تحت تاثیر عواملی همچون عدم پشتیبانی و استقبال بین المللی، بر خلاف تمامی پیشبینیها و نادیده انگاشتن میزان عداوت و حساسیت همسایگان و دخالتهای منطقه ای و سکوت قدرتهای فرا منطقه ای اعمال نتیجه رفراندوم و اعلام استقلال برای مدتی نامعلوم به تعویق و هجومی همه جانبه از طرف کشورهای همجوار با هماهنگی دولت مرکزی عراق با مشارکت و مداخله مستقیم ایران به رهبری سپاه قدس و……..به حکومت هریم کوردستان صورت گرفت.
همزمان با حمله به مناطق تحت تسلط حکومت هریم در داخل نیز با سرکوب شدید مردم،بالاخص فعالین سیاسی و مدنی شناخته شده و باز تولید جو ارعاب و وحشت و مجبور به سکوت کردن فعالین شناخته شده،پای را از واکنشهای معمولی حکومتهای استبدادی بصورت معمول و متداول بسی فراتر نهاد.
اجرا کردن دو مانور نظامی،جولان نیروهای ضد شورش،سنگر بندی خیابانها در اکثر شهرها، ایجاد کانالهای بیشمار جعلی خبری باصطلاح زرد جهت تفرقه افکنی در بلوک کوردی،همه و همه، بخشی از تلاش فیزیکال برای حذف فعالین میدانی و ایجاد فضای رعب و وحشت است.
دیروز سه شنبه ،باقری یکی از جنگ سالاران سپاه پاسداران در ارومیه خبر داد که،تمامی استانهای کورد، از دوایر امنیتی و ادارات تا نهادهای وابسته به وزارت اطلاعات از این پس به دستور و تشخیص شورای امنیت ملی ایران تحت نظارت و سرپرستی سپاه قرار گرفتند.
تحت سلطه سپاه قرار گرفتن شهرها و مرزها و……..قبل از هر چیز،واکنشی تند و خصمانه توام با ترس و زبونی به اراده ملتی است که امالش جز رهایی نیست.
طبیعیست با ایجاد جو فشار،میلیتاریزه کردن شهرها و سرکوب شدید، دشمن بتواند برای مدتی بسیار کوتاه، خود را پیروز میدانی بشدت ناعادلانه یکسویه قلمداد کند،اما رویدادهای داخلی،منطقه ای و فرا منطقه ای دیری نخواهد کشید که بزمشان را عزا و ایمان راسخ دارم که با پشتوانه قریب چهل سال مبارزه سخت و طاقت فرسا،فعالین سیاسی و مدنی با راهکارهای جدید و بدیع عرصه را بدست خواهند گرفت.
یقیین داشته باشیم،فردا روز از دل شکستها و ناهمواریها،ققنوس رهایی زاده خواهد شد.