معمولأ جوانان را با ویژگیهایی همچون روحیەی انگیزشی، شور، نشاط، تحصیلات عالیە، تفکرات نوین، روحیەی استقلالطلبی و … میشناسند. جوانان از ظرفیتهای فراوانی، همانند پرورش و مسئولیت پذیری، وجدان کاری، سازگاری اجتماعی و مشارکت پذیری فعال برخوردارند. جوانان بە خاطر سرشت خود امکان رشد هر گونە بذری در آنها وجود دارد، امروزە نبض بیشتر کشورهای پیشرفتە در مسیر توسعەی جامعە، اقتصاد و سیاست در دست جوانان است.
یکی از راەهای پیشرفت و ترقی هر کشوری سرمایەگذاری بر روی نسل جوان و نسل آیندە میباشد، نسل جوان بە عنوان نیروی فعال و متحرک، پرتلاش و با احساس میتواند نقش خوبی در توسعە و پیشرفت یک جامعە داشتە باشد.
بە واقع میتوان جوان را یک مبارز دانست، جوان همانند یک مبارز هم آرمانگراست هم با پدیدەهای ناسازگار پیرامون خود و جامعە بە مبارزە میپردازد.
جوانان در هر جامعەای با ارزشترین سرمایە آن محسوب میشوند. از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جوانان موتور و مولد قدرت آن جامعە بە شـمار میروند و بە سمت پیشرفت در حال حرکت میباشند.
اما وضعیت جوانان در جامعەهایی کە دیکتاوری بر آن حاکم باشد با جامعەهای دموکرات متفاوت است، جوانان در جامعەای کە دموکراسی و حکومت مردم سالار در آن حاکم باشد، میتوانند استعدادهای خود را شکوفا سازند و بە یک محرک اصلی در پیشرفت جامعە تبدیل شوند و در مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعە نقش اصلی را ایفا کنند، و این جوانان هستند کە در جامعەی دموکراتیک بیشترین امور حکومت را در دست میگیرند.
ولی در جوامع زیر سلطەی دیکتاتوری، جوان باید مطیع و فرمانبردار حکومت دیکتاتور باشد، و در واقع چون بیشتر جوانان فکر و اندیشەی آزادی در سر دارند، سرشار از پتانسیل جوانی میباشند و بە سمت نوگرایی و مدرنیتە متمایل هستند، نسبت بە شرایط موجود دست بە اعتراض میزنند و خواهان حق و حقوق خود میباشند. در جامعەهای دیکتاتوری، ناامیدی نسبت به آینده، یكی از مهمترین عوامل ایجاد فشار روانی بر تودهی مردم به خصوص جوانان است، این مسأله از عواملی چون تبعیض، شكاف طبقاتی، نبود عدالت اجتماعی و حتی فقدان شفافیت و پاسخگویی نشأت میگیرد.
وجود نابرابری در جامعه در مسایلی مانند توزیع ثروت، فرصتها و امكانات، مسألەای است كه پیامدهای منفی آن به مراتب بیشتر از فقر است و از سویی زمینهساز ایجاد بحرانها و شكافهای عمیق بین جوانان با حاكمیت، خانواده و حتی با نسل خود میشود.
دولتمردان دیکتاتور واقفند اگر نسل جوان بە آگاهی و شعور سیاسی برسد، علیە آنان میایستند و خواهان مطالبات خود میشوند، بە همین دلیل تمام سعی و تلاش خود را در گمراە کردن برای نرسیدن این نسل بە آگاهی سیاسی بە کار میبرند.
جوانان همیشە پیشتاز مبارزە علیە دیکتاتوریها در تمامی جهان بودند و در همین راستا نسل جوان نقش اصلی را در مبارزەی کشورها بر عهدە داشتەاند.
جنبش جوانان را میتوان بیانگر تلاشهای آگاهانەی نسل جوان جامعە بە منظور ایجاد تغییر در نظم اجتماعی موجود دانست. جوانانی کە تحت تأثیرات تحولات فرهنگی، سیاسی و ارزشی در جامعە و جهان، نگرشی جدید بە حقوق شهروندی و امتیازات سیاسی و اجتماعی خود بە دست آوردەاند، برای رسیدن بە آرمانشهر خود تلاش میکنند. بنابراین میتوان ادعا کرد زمانی کە نهادهای سنتی در برآوردن نیازهای مشروع و رو بە رشد جامعە با مشکل مواجە گردند و گروهی از جوانان منتقد، از گرفتاری و مشکلات مشترکشان آگاه شوند و احساس کنند کە میتواند اقداماتی در جهت کاهش آلام و مصیبتهایشان انجام دهند، جنبش جوانان شکل میگیرد. تضاد ادارکی بین نیازها و تمایلات جوانان و شرایط سیاسی و اجتماعی موجود، ریشەی نارضایتی جوانان را فراهم می آورد.
برجستگی عناصر و مؤلفەهای فرهنگی و سیاسی در جنبشهای جوانان و عنصر “آگاهی” بر این جنبش باعث گردیدە جوانان اکثر کشورها چە در جوامع پیشرفتە و چە در جوامع جهان سوم، بە ویژە قشر دانشآموز و دانشجو در اعتراضات و جنبشها محور اصلی باشند.
تأکید بر محوریت دانشجویان و دانشآموزان در جنبش جوانان بە معنای نادیدە گرفتن نقش سایر جوانان در این جنبش نیست بلکە بە معنای آن میباشد کە این قشر بە دلیل برخورداری از ویژگیهای فوق، واجد استعدادهایی هستند کە میتوانند نیروی محرکەی این جنبش باشند و آن را رهبری کردە و بە سرانجام برسانند، وگرنە در همەی جنبشهای جوانان، جوانانی از سایر اقشار و طبقات جامعە حضور دارند. جوانان بیکار از مهمترین جوانانی هستند کە در شرایط خاص ممکن است بە دانشجویان بپیوندند، میتوان گفت دانشجویان واسطەی انتقال آگاهی و کنش سیاسی از دانشجویان بە سایر جوانان و دیگر بخشهای جامعە میباشند.
دانشجویان و دانش آموزان بە دلیل ارتباط نزدیکتر با محافل فکری و سیاسی ظرفیت بیشتری برای جذب و درک افکار سیاسی دارند و میتوانند سیاست را بە بدنەی قشر جوانان تزریق کنند و مطالبات جوان را سازماندهی نمایند.
جنبش جوانان و دمکراسی:
فراگیری ارزشهای متعالی و آرمانهایی همچون آزادی و عدالت در گفتمان علم جویی و آشنایی جوانان بە ویژە قشر جوان دانشجو و دانشآموز با طبقات محروم جامعە باعث میشود قشر اجتماعی جوان نگاهی فرا طبقاتی و آرمانگرایانەی ملی و حتی بینالمللی بە مسائل داشتە باشد. بە همین دلیل دموکراسی بە عنوان ضامن حفظ و گسترش آزادی و عدالت در جامعە هموارە مورد توجە جوانان بودە است. جنبشهای جوانان نقاط مختلف جهان علیرغم برخی تفاوتها، از اشتراکات زیادی برخوردارند، دموکراسیخواهی کە متضمن ارتقاء حقوق بشر و گسترش آزادیهای سیاسی و مدنی و کسب حق تعیین سرنوشت میباشد از مهمترین این اشتراکات میباشد. ولی در کشورهای توسعەیافتە و کشورهای توسعەنیافتە یا در حال توسعە اعتراض جوانان متفاوت میباشد.
در کشورهای توسعە یافتە بیشتر اعتراضات جوانان حول مسائلی مانند بە کارگیری سیاسی و بیولوژیک سلاحهای هستەای، تکنولوژی، ساخت و تکثیر بمبهای اتمی، آلودگی زیست محیطی و پیامدهای دور و نزدیک فعالیتهای دولتها در این زمینە شکل میگیرد. در حالی کە مطالبات جوانان در کشورهای توسعە نیافتە بیشتر حول تقاضای آزادیهای بیشتر، دموکراسی، حقوق شهروندی، حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت میباشد. در کشورهای توسعەیافتە بە دلیل استقرار و تثبیت نظام دموکراتیک و وجود کانالهای رسمی اعتراض، معمولأ جنبشهای جوانان شکل مسالمتآمیز و قانونی بە خود میگیرند. اما در کشورهای توسعە نیافتە بە دلیل فقدان سنتهای دموکراتیک و ضعف نهادهای مدنی، اعتراض جوانان اکثر خشونت بار است. نکتەی مهم این است کە پیشگامی جنبش جوانان در تحولات سیاسی، اجتماعی معطوف بە دموکراسی الزامأ بە معنای فعال بودن شکاف نسلی و مخالفت بزرگسالان با برقراری نظام دموکراتیک نیست، بلکە بە خصلتهای ذاتی و ویژگیهای اجتماعی جوانان باز میگردد. و این امر الزامأ بە معنای تضاد و درگیری با نسل پیشین نمی باشد؛ بە همین دلیل در برخی شرایط، بزرگسالان جنبش جوانان را همراهی میکنند.
بیشتر اوقات گرایشهای مخالف جوانان در کشورهای جهان سوم نە تنها بیانگر تعهد ایشان بە ویژە دانشجویان و دانشآموزان بە دموکراسی بلکە بیانگر آرزوی والدین برای رسیدن بە سیستم سیاسی مردمیتر و ملیگراتر میباشد. با گسترش امواج دموکراسیخواهی، ارزشهای دموکراتیک بر جهان هژمونی یافتەاند، رژیمهای اقتدارگرا، بە شدت تحت فشار نظامهای سیاسی دموکراتیک، افکار عمومی جهان نیز تودەهای مردم قرار دارند. رژیم اقتدارگرا برای رهایی از این فشار سیاسی و بە منظور حفظ تداوم قدرت خود، دست بە برخی آزادسازیهای سیاسی خواهد زد کە در چنین شرایطی فرصت سیاسی مناسبی برای اعتراض گروەهای مختلف بەویژە جوانان بە وجود خواهد آمد.
در شرایطی کە کشورها با بحران اقتصادی روبرو هستند، نارضایتیهای سیاسی و اقتصادی نزد مردم انباشتە میشود. در این میان اگر جوانان از پتانسیل فکری و شرایط اجتماعی مناسبی برخوردار باشند، ممکن است از فرصت بەدست آمدە برای راەاندازی جنبش استفادە کنند. جنبش جوانان با استفادە از تراکم نارضایتی در جامعە، اعتراض را بە بخشهای دیگر جامعە تسری میدهد و با فراگیر شدن دامنەی اعتراضات زمینە برای گذار از یک رژیم اقتدارگرا بە یک رژیم دموکراتیک فراهم خواهد شد.