زندگی بدون سرگرمی تهی از لذت است. سرگرمی اوقات فراقتِ انسان را معنا میبخشد. هرکس با توجه به نیاز، استعداد، عقل و علاقهی خویش میکوشد زمان بیکاری خود را با سرگرمی پُربار کرده، زمان به کام گرداند.
ادبیات گذشته از شکل متعالی خویش که خلاق است و تأثیرگذار، به شکلی دیگر نیز تولید میگردد که کاربردی عام دارد. به زبانی ساده، داستانی روایت میشود که با اتکا بر حوادثِ روزمره، در سطح میگذرد و عامهفهم است. نویسنده آروزهای مردم را بی هیچ رمز و راز و تخیلی ناب، از زبان شخصیتهایی نقل میکند که به شکلی کلیشهای نماد “خوب”ها و یا “بد”ها در جامعه هستند.
“خوب”ها باید همانا “منِ” آرمانی خواننده را نمایندگی کنند تا در پی ماجراهایی بر “بد”ها غلبه کرده، روندِ زندگی را به شادی و پیروزی هدایت کنند.
ادبیاتِ سرگرمی را عمری دراز در تاریخ است. در جهانِ مدرن، ادبیات سرگرمی نیز تحولی دیگرگون یافت و همآهنگِ با دنیای در حال تحوّل، شکلی دیگر به خود گرفت.
همگام با جنبش مشروطیت، در کنار ادبیاتی نوین که داشت در ایران پا میگرفت، ادبیات سرگرمی با نام “پاورقی” در مطبوعاتِ کشور شکل گرفت. نوزادی را که با آثاری همچون “تهران مخوف” چشم بر جهان گشوده بود، بعدها هدایت و جمالزاده و علوی جان بخشیدند و سرانجام در دهه چهل شکوفا شد. همگام با این نوزاد، در همین سالها “پاورقی” نیز رونق گرفت. حسینقلی مستعان، جواد فاضل، امیر عشیری، صدرالدین الهی، منوچهر مطیعی، جواد فاضل، حسین مسرور، ذبیحالله منصوری و دهها تن دیگر در این عرصه رمان نوشتند. در میان تولیدکنندگان ادبیات سرگرمی در پیش از انقلاب نویسندهای زن دیده نمیشود.
در سالهای پس از انقلاب اثری از کتابهای سرگرمی در کتابفروشیها دیده نمیشد. در دهه هفتاد، زمانی که سانسور بیداد میکرد، بسیاری از نویسندگان ممنوعالقلم، بازداشت و یا از کشور تارانده شده بودند، بازار کتابِ ایران با ادبیات سرگرمی رونق گرفت. نسل جدیدی از نویسندگان پیدا شدند که در اکثریت خویش زن بودند و این مشخصه بارز آن بود. موضوعها همان موضوعهای پیشین بود و از نظر محتوا نازلتر از آنها، اما اینبار زنان به عنوان نویسنده، پرچمدار بودند.
اگرچه عده زنان نویسنده در چند دهه اخیر به نسبت سالیان پیش از انقلاب رشد روزافزونی داشته، سرگرمینویسهای زن گوی سبقت از همکارانِ مردِ خویش ربودهاند. هماکنون نویسندگان پُرتیراژترین رمانهای سرگرمی در ایران زن هستند. آثار آنان همچنان چاپ و بازچاپ میشود. در حالی که بهترین آثار ادبیات داستانی طی چندین سال یکبار و آنهم در شمارگانی حداکثر ۱۵۰۰ نسخه منتشر میشود، آثار سرگرمینویسان در دهها هزار نسخه، هر سال تا چندینبار بازچاپ میشوند. با چند نمونه موضوع روشنتر میشود:
“بامداد خمار” اثر فتانه حاجسیدجوادی (۱۳۲۳ شیراز) رکورد بازار کتاب را در کشور با بیش از چهل نوبت چاپ و تیراژی هربار بالای ۲۰هزار نسخه داراست. این رمان داستان عشق نافرجام دختری از خانوادههای اشراف قاجار به پسری نجار است. دختر خلاف اراده خانواده با پسر ازدواج میکند، اما زندگی مشترک به علت دو فرهنگ و دو گونه تربیت دوام نمیآورد. آن دو ازهم جدا میشوند. دختر با پسرعموی خویش ازدواج میکند و زندگی موفقی در پیش میگیرد.
رمان بعدی نویسنده با نام “خلوتخواب” اگرچه به چاپ چندم رسید، اما همچون “بامداد خمار” مورد استقبال قرار نگرفت.
“سهم من” اثر پرینوش صنیعی (۱۳۲۸ تهران) با بیش از ۳۰بار چاپ از دیگر رمانهای پُرفروش در ایران است. استقبال از آن چنان گسترده بود که حتا در یک سال چندینبار بازچاپ شد.
نام کتاب وامدار شعر “تولدی دیگر” فروغ فرخزاد است. داستان این اثر روایتِ زندگی دختری شهرستانیست در ایرانِ دهه چهل که با خانواده خویش به تهران میکوچد. نویسنده در طول داستان به روند رشد جامعه تا دهه هفتاد میرسد.
“سهم من” عشق نافرجام دختری از یک خانواده سنتیست با یک دکتر داروساز. آن دو به علت مخالفت خانواده بههم نمیرسند، ازهم جدا میشوند، بیآنکه فکر یکدیگر از سر بدر کنند. سالها بعد به شکلی اتفاقی دگربار همدیگر را میبینند. با اینکه زمان دگرگون شده و شرایط برای ازدواج فراهم است، خلاف رسم کلیشهای داستانهای سرگرمی، باز وصلت صورت نمیگیرد و داستان در فضایی غماندود پایان مییابد، انگار سهم آنان از زندگی همین بوده است.
از “پدر آندیگری”، رمان بعدی صنیعی، همچون سهم من استقبال نشد.
فهیمه رحیمی (۱۳۳۱ تهران) نویسنده دیگریست که تا کنون طی هفده سال نویسندگی، بیش از سی رمان و همچنین ۲۳ کتاب برای کودکان نوشته است. رحیمی تحصیلات حوزهای دارد و در شمار عاشقانهنویسترین نویسندههاست. میگوید که هر شش ماه یک کتاب مینویسد، با اینهمه خود را نویسنده نمیداند. تعدادی از کتابهایش چنان خوانندگان را مجذوب کرده بود که مجبور شده به تقاضای آنان، زندگی شخصیتهای داستانش را در رمانی دیگر پی گیرد.
“پاییز را فراموش کن” از جمله آثار اوست که تا کنون چندینبار بازچاپ شده است. این رمان نیز بهسان دیگر رمانهای سرگرمی با عشق آغاز میشود، با موانعی که عاشق و معشوق نمیتوانند بههم برسند ادامه مییابد تا اینکه پس از سالها شرایط فراهم میآید و آن دو بههم میرسند. رمان با حوادثی دیگر شور خواندن را در خواننده بالا میبرد، قتل رخ میدهد، خودکشی اتفاق میافتد، ازدواج صورت میگیرد، شخصیتها مریض میشوند، روانی میگردند و…
هفت رمان رحیمی در شمار پُرتیراژترین کتابهای پس از انقلاب است. رمان “پنجره” او تا کنون ۱۸بار بازچاپ و بیش از ۹۰هزار نسخه به فروش رسیده است. “پنجره” داستان عشق دختر دانشآموزیست به یک معلم.
“دالان بهشت” اثر نازی صفوی (۱۳۴۶ تهران) در سال ۱۳۷۸ منتشر شد و پس از “بامداد خمار” و “چراغها را من خاموش میکنم” پُرفروشترین کتاب دو دهه اخیر است.
موضوع این رمان زندگی زوج جوانیست که ازهم جدا میشوند. دختر توقعهایی زیاد از پسر و همچنین از زندگی دارد. او پس از جدایی به اشتباههای خویش پی میبرد. داستان در پی حوادثی دگربار آن دو را در برابر هم قرار میدهد. اینبار هر دو تجربه اندوختهاند و آمادهاند تا از دالان بهشت عبور کرده، به دورن آن پا بگذراند.
بهشت اما سوژه مورد پسند نویسنده است. دو کتاب بعدی او نیز به همین عنوان آراسته شدهاند؛ “برزخ اما بهشت” و “تا بهشت راهی نیست”. آرزوهای دور و دراز در زندگی موضوع اصلی رمانهای نازی صفوی است.
نسرین ثامنی نویسنده پُرکار دیگریست که تا کنون طی ۲۵ سال کار نویسندگی، بیش از هفتاد رمان از او منتشر شده است. موضوع همه رمانهای او عشق است که هربار با مشکلی روبرو میشود و سرانجام گرهها گشوده و وصل حاصل میشوند. ثامنی میگوید برای هفتادمین رمان خویش که “شب آفتابی” نام دارد، راهی دیگر در پیش گرفته است. قهرمان این داستان استاد نقاشیست که دختر جوانی از هنرجویانِ کلاسش با اینکه بیست سال از استاد کوچکتر است عاشق او میشود ولی استاد که دارای همسر و فرزند است، در وفای به آنان این عشق پس میزند و…
ثامنی میگوید برای “سرگرمی و آموزش مینویسم… و سلیقه مخاطب را در نظر میگیرم. سه رمانِ “و اما عشق”، “شکوه عشق” و “معجزه عشق” از آثار مشهور اوست.
شهره وکیلی (۱۳۲۵ تهران) تا کنون دوازده رمان منتشر کرده است. موضوع اصلی آثار او نیز عشق است. “عشق مرز ندارد”، “خاک سرخ” ، “سبکباران ساحلها”، “بگشاى لب”، از جمله آثار او هستند که هر کدام تا کنون چندینبار بازچاپ شدهاند.
مریم جعفری (۱۳۵۶ تهران) تا کنون ۵ رمان طی پنج سال گذشته منتشر کرده است. “سمفونیِ روایتِ قفلشده”، “پیانو”، “هفت”، “زخمه” از جمله آثار اوست.
تکین حمزهلو (۱۳۵۶ تهران) تا کنون شش رمان منتشر کرده. “افسون سبز”، “دختری در مه”، “مهر و مهتاب” و “عاشقانه برای پسرم” از جمله آثار اوست.
این سیاهه را می توان همچنان با نسرین قدیمی، ماندانا مؤدبپور و…ادامه داد.
ناشرانی وجود دارند که فقط در عرصه ادبیات سرگرمی به کار اشتغال دارند. امینی، یکی از این ناشران، میگوید در عرض نه سال حدود صد رمان سرگرمی منتشر کرده که تعدادی از آنها در شمار پُرفروشترینهاست. این ناشران چه بسا موضوعی را به نویسنده سفارش میدهند.
ادبیات سرگرمی جنگ بین خیر و شر است. شخصیتها به آسانی متحول میشوند. از شر مطلق به خیر مطلق میرسند، میخواهند پیامی اخلاقی به خواننده بدهند.
ادبیات سرگرمی برای بازار و ذهنهای ساده نوشته میشود و بر این اساس به ذوق خواننده توجه دارد. امید در داستانها موج میزند و عشق موضوعی تکراری در آن است که همچون کلیشهای تکرار میشود.