• ارتباط با ما
  • روزنامە کردستان
Menu
  • ارتباط با ما
  • روزنامە کردستان
کردی
English

وبسایت مرکزی حزب دمکرات کردستان

  • نخست
  • اخبار
    • ایران
    • جهان
    • کردستان
    • پیام
    • اخبار حزبی
    • گزارش خبری
  • مقالات
    • اندیشە آزاد
    • اجتماعی
    • سیاسی
    • رسانەهای دیگر
    • زنان
    • فرهنگ و ادبیات
    • گوناگون
  • دبیرکل حزب
  • گفتگو
  • اطلاعیەها
  • بیانیەها
  • اسناد
  • رهبران شهید
Menu
  • نخست
  • اخبار
    • ایران
    • جهان
    • کردستان
    • پیام
    • اخبار حزبی
    • گزارش خبری
  • مقالات
    • اندیشە آزاد
    • اجتماعی
    • سیاسی
    • رسانەهای دیگر
    • زنان
    • فرهنگ و ادبیات
    • گوناگون
  • دبیرکل حزب
  • گفتگو
  • اطلاعیەها
  • بیانیەها
  • اسناد
  • رهبران شهید
Search
Close
کردی
ارتباط با ما
English
Menu
  • نخست
  • اخبار
    • ایران
    • جهان
    • کردستان
    • اخبار حزبی
    • بیانیەها
    • پیام
    • گزارش خبری
  • مقالات
    • سیاسی
    • اجتماعی
    • زنان
    • اندیشە آزاد
    • فرهنگ و ادبیات
    • گوناگون
  • دبیرکل حزب
  • گفتگو
  • اسناد
  • اطلاعیەها
  • رهبران شهید
  • روزنامە کردستان
  • ویدیو
  • کتابخانە

برابری، آزادی و جهانشمولی در سرمایه‌داری از نگاه مارکس

14th اکتبر 2021
in اندیشە آزاد

سهراب رحمتی

چکیده:

کارل مارکس که یکی از متفکرین آلمانی در اواخر قرن نوزده‌هم می‌باشد، نظریه‌ی اقتصادی و اجتماعی خود را در مورد عملکرد نظام سرمایه‌داری و همچنین سرنوشت این نظام اقتصادی ارائه داده است. “ماتریالیسم دیالکتیک” دیدگاه مارکس به نسبت نظام سرمایه‌داری می‌باشد. در این نگاه، مارکس روابط اقتصادی را اصل می‌پندارد و آن را به عنوان پایه‌ای برای تغیر در روابط اجتماعی قلمداد می‌کند و به آن اولویت می‌بخشد. هر چند  ماتریالیسم دیالکتیک قرنها پیش توسط اندیشمندانی چون هرقیلطوس طرح شده است. وی می‌گوید “وجود پا برجایی در عالم وجود ندارد- عالم رودی است که همواره روان است و یک لحظه مانند لحظه دیگر نمی‌باشد”(پروین، محمد،1346). از این منظر، کارل مارکس به واکاوی این نظام اقتصادی، از بدو تاسیس تا فرجام می‌پردازد. گاهی به توصیف و عملکردهای مثبت نظام سرمایه‌داری نگاه دارد و نقش انقلابی آن را برجسته می‌نماید و گاهی عمیقا به نقد و نهایتا گذار از این نظام اقتصادی و فروپاشی آن تاکید می ورزد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر آثار کارل مارکس من جمله “مانیفست حزب کمونیست” و “ایدئولوژی آلمانی” به بررسی  و ارزیابی توصیفی _ تحلیلی اندیشه کارل مارکس بپردازد و به فهم و درک بیشتر سویه‌هایی که ظاهرا در پارادوکس هستند، روشنی ببخشد.

کلید واژه‌ها: کارل مارکس، بورژوازی، ماتریالیسم دیالکتیک، پرولتاریا، رومانتیسم.

 

مقدمه

یکی از آرمانهای  کارل مارکس که در تمامی نوشته‌هایش برجسته می‌شود برقراری آزادی، عدالت و برابری است. مارکس برای تحقق بخشیدن به این‌ آرمان نظریه سوسیالیستی خود را طرح ریزی می‌نماید و اساس و پایه‌های آن را بر تضاد اجتماعی که در جوامع وقت، که در غرب مشهود بود،  بنا می‌نهد. از این رو مارکس به واکاوی جامعه می‌پردازد. نظام اقتصادی سرمایه‌داری را که از بطن نظام فئودالی سر برآورده بود، و  همچنین نظامهای قبیله‌ای و برده‌داری را واکاوی و تحلیل می‌کند و در آخر  قوانین  نظام  سرمایه‌داری را بررسی و سپس به نقد می‌گیرد به این معنا که نخست به مطالعه قوانین جامعه می‌پردازد و به تمایز قوانین نظام سرمایه‌داری و قوانین طبیعی نظر می‌افکند و جامعه را به دو طبقه کارگر”پرولتاریا” و سرمایه‌دار”بورژوا” تقسیم می‌کند. مبارزه بین این دو طبقه ‌را برجسته و درنهایت پیروزی طبقه کارگر را جشن می‌گیرد که اوج این پیروزی را در “مانیفست حزب کمونیست” شاهد هستیم. در خوانش نخست با پارادوکسهایی در این نوشتار روبرو خواهیم شد. گویی مارکس قلبا و روحا به وصف  پیروزیهای نظام سرمایه‌داری می‌پردازد و آن را نقطه تحول تاریخ فرض می‌کند و اما در گام دوم فروپاشی و شکست این نظام اقتصادی را به جهانیان خاصه طبقه پرولتاریا مژده می‌دهد. آیا مارکس دچار پارادوکس در سنجش نظام اقتصادی سرمایه‌داری شده است؟ این مقاله تلاش دارد به بررسی نیت مارکس از این توصیف بپردازد و با تکیه بر نوشته‌های مارکس سویه‌های این نظریه را روشنی بخشد.

 

کارل مارکس

کارل مارکس نه یک ایدئولوژیست صرف سوسیالیسم علمی بلکه متفکری است که به تشکیل اجتماعات انسانی در برابر سرکوبگریهای سیستم سرمایه‌دارانه (کاپیتالیستی) می‌اندیشید (امیر احمدی آریان1388). در نخستین نوشته هایی که در مورد مارکس می‌بینیم مبارزی رادیکال در اذهان تجسم می‌شود که گویی برای نهادینه کردن عدالتی فراگیر و جهانی خلق شده است. لنین بمناسبت صدو ششمین سالروز مارکس می‌گوید: سال 1845 بنا به اصرار دولت پروس، مارکس به عنوان یک انقلابی خطرناک از پاریس تبعید شد و به بروکسل و در آنجا نیز بعد از نوشتن “مانیفست حزب کمونیست” به پاریس و آلمان و در نهایت به انگلیس تبعید شد. او آنچنان انقلابی است که”انتقادی بی امان از سرتاپای وضعیت موجود”و”انتقاد سلاح” را اعلام کرد و روی سخن وی با توده ها و پرولترها داشت (محمد جوانشیر1357). مارکس در سلسله نوشتار خود جامعه را به دو طبقه بورژوا و سرمایه‌دار تقسیم می‌کند، نقش هر یک از آنها را در ایجاد وضعیت موجود و همچنین در تغییر آن وضعیت  مشخص و جبهه‌های افراد را شناسایی می‌کند. بورژوازی را گاه توصیف می‌کند به این معنا که ” بورژوازی در تاریخ نقش فوق العاده انقلابی ایفا نموده است”  و گاه آن را محکوم به فنا می‌کند و لشکری از پرولترها را برای تدفین آن به همکاری می طلبد. برای پی بردن به مقصود مارکس باید به متن اندیشه مارکس رسوخ کنیم.

کارل مارکس در رابطه با اقتصاد سیاسی، ماتریالیسم تاریخی را به عنوان یک نقد درونمان (immanent)  جامعه اتخاذ می‌نماید(محمد رضا نیکفر، ایران آکادمیا). در این نوع رویارویی با وضعیت موجود، از درگیری دو طبقه متخاصم سخن به میان می‌آورد و “تاریخ کلیه جامعه‌هایی که تاکنون وجود داشته  را تاریخ مبارزه طبقاتی” تلقی می‌کند(کارل مارکس، مانیفست). وی سیستم نو ظهور سرمایه‌داری(آنتی تز) نشات گرفته از بطن سیستم فئودالیزم(تز) را یک ضرورت برای رسیدن به آرمان خود”جامعه سوسیالیستی”(سنتز)، می‌داند که جامعه‌ای فارغ از هر گونه طبقات اجتماعی است و توصیف مارکس از سیستم موجود(سرمایه‌داری) الهام گرفته از این ضرورت می‌باشد چنانچه مارشال برمن در این مورد می‌نویسد” ماجرای اصلی که مانیفست را مشهود ساخته است تحول پرولتاریا و بورژوازی مدرن و مبارزه  میان آنهاست(یوسف اباذری،ص62 ).

در تحلیل ماتریالیستی مارکس از وضعییت موجود و سیستم اجتماعی وقت، رسوخ کردن به متن جامعه و تحلیل تار و پود این نظام اجتماعی امری حیاتی است و چنانچه خود می‌گوید”مقدماتی که ما کار خود را با آن آغاز می‌کنیم، جزمی نیستند بلکه واقعی هستند”(مارکس،ایدئولوژی آلمانی،ص20).  وی در تحلیل خود افراد واقعی، تمامی فعالیت افراد و شرایط زندگی افراد و همچنین شرایطی را که توسط کار و فعالییت آنها صورت می‌گیرد را بررسی نموده است. بر این اساس شیوه تولید را در نظامهای پیاپی موشکافی می‌کند و موفقیتهای نظام سرمایه‌داری را مورد تحسین قرار می‌دهد اما آب را به آسیاب فرد و استعداد و اراده‌ای که برای تغییر دارد، می‌ریزد. “بورژوازی برای اولین بار نشان داد که فعالیت آدمی مستعد ایجاد چیزهاست و عجایبی از هنر پدید آورد”(مانیفست حزب کمونیست) به این معنا که مارکس فعالیت را در شیوه تولید می‌بیند و معتقد است که رهایی واقعی انسان تا زمانی که قدرت تولید نداشته باشد و آب و غذا و … را تامین نکند، ممکن نیست و هستی انسان بر تولید، استوار است. مارکس رهایی انسان را کنش و “عملی تاریخی می‌داند نه ذهنی”(ایدئولوژی آلمانی ص30) بر خلاف اکثر اندیشمندان رومانتیسیسم که انقلاب را امری ضروری نمی‌دانستند و در چهارچوب فکری و فلسفی راه حل مسالمت آمیز را وعده می‌دادند، بیشتر توصیف وی از سیستم سرمایه داری رو به افکار و بینش متفکرین رومانتیسم بود به این معنا که نظام سرمایه‌داری بجای تقلید این نوع تفکر به همه آموخت که کنش و فعالییت انسان می‌تواند چه نتایجی را بدست آورد و آن را تحقق بخشیده است.

مارکس بر این تاکید دارد که در نظام سرمایه‌داری همه مناسبات محفلی،  تقدسات، دین ، ما بعد طبیعه و همه ایدئولوژیهای سخت، ارزش پیشین خود را از دست داده‌اند و دیگر مثل قبل نمی‌توانند فعالیتهای انسان را در چهارچوب منفعت طلبیهای خود محصور کنند”. “مناسبات فئودالی پدر شاهی و احساساتی” ، ” هیجان مقدس و جذبه مذهبی و جوش و خروش شوالیه مآبانه” و “پوشش عاطفه‌آمیز خانوادگی” جای خود را به “مناسبات صرفا پولی، ابزارهای تولید، رام ساختن قوای طبیعت و صنایع” داده اند اما در پی این توصیفات اذهان عمومی را با فعالیت، انگیزه و اراده انسانی آشنا می‌سازد و عدم درک و تفهم  نظام‌های ماقبل سرمایه‌داری را نشانه می رود که”کدام یک از اعصار گذشته می‌توانستند حدس بزنند که در بطن کار اجتماعی چنین نیروی تولید مکنون است”(مارکس، مانیفست، ص3).

اگر چه پافشاری مارکس بر فعالیتهای نیروی تولیدی که همانا جامعه انسانی و خاصه پرولتاریا هستند اما عنصر انگیزه و اراده از اولویتهای نظریه وی می‌باشد. مارکس بورژوازی را به ابتکار عمل در بکار بردن و برانگیختن انگیزه،  استعدادها و قابلیتهایی نیروهای تولید تحسین می‌کند. این استعدادها نقش اساسی تغییر و تحول را به عهده داشته‌اند. “رهانیدن انگیزش و قابلیتهای انسانی برای توسعه، تغییر مداوم، قیام و نو سازی پیاپی در تمامی جنبه‌های زندگی شخصی و اجتماعی”(یوسف اباذری،ص8). به باور مارکس همه انسانها از استعداد و انگیزه و توانایی برای رفع نیازهای نامحدود خود برخوردارند اما هژمونی و تسلط  نظام سرمایه‌داری ابتکار گرداوری و بکارگیری این استعدادها را نسیب خود کرد. مارکس معتقد است که استثماری فراگیر این نظام که بر نیروهای تولید سنگینی می‌کرد در بکارگیری توانایی این نیروی عظیم تولید، نقش داشته است و دست آخر نیز عامل اساسی  زوال نظام اقتصادی سرمایه‌داری می‌شود و همین انگیزه و اراده و فعالیتهای انسانی بر استثمار طبقه بورژوایی غلبه می‌کند. به عبارتی دقیقتر “این آفرینندگانی که در مقابل آفریده‌های خود زانو زده‌اند”(ایدئولوژی آلمانی،ص15) با اراده و فعالیت خود، که نظام سرمایه‌داری در برانگیختن آن نقش داشت، روزی آفریده ی خود که همانا بورژوازی است را به فنا میبرند.

نتیجه‌گیری

تئوری طبقاتی مارکس که بر مبنای تغییر اجتماعی_اقتصادی تاریخ (سود اقتصادی) است و از این منظر به تنظیم رویدادهای اقتصادی می‌پردازد و همچنین قادر به تبیین پدیده‌های اجتماعی می‌باشد. وی در نظریە خود “روبنا و زیربنا”ی جامعە را باز تعریف می‌کند و اهمیت و قدرت زیر بنا را روشن میسازد و استثمار روبنا در سیستم سرمایه‌داری را به سمع افکار عمومی می‌رساند که از خود بیگانگی کارگر بیش از پیش بروز یافته است و مفاهیم برابری و عدالت تنها نقابهایی هستند برای پنهان ساختن استثماری جدید در شکلی نوین. وی به همین دلیل لشکری از پرولتاریا را که انبوهی از “کارگران جهانند به اتحاد”  و به از بین بردن نظام سرمایه‌داری فرا می‌خواند.

با همه دشمنی‌های مارکس با نظام سرمایه‌داری یکی از مهمترین خصیصه‌های این نظام، این است که قدرت و توان خود را از مقدسات و ایدئولوژیهای رادیکال بدست نیاورد و همه دستاوردهای آن مبتنی بر عمل بوده که در نوع خود یک نوع آفرینش محسوب می‌شود و از طرفی خصوصیات متکی بودن انسان بر توانایی خود نیز از دل نظام سرمایه‌داری سر بر می‌آورد که آن نیز  از تفکر مارکس نیز پنهان نیست و می‌توان گفت که جدال مارکس با سرمایه‌داری و گذار از آن محو شدن از خود بیگانگی کارگر، شخصیت بخشیدن به نیروی تولید و تحقق بخشیدن برابری و عدالت بود که در قرن بیست و یک شاهد تغییر اساسی در جهانبینی نظام سرمایه‌داری هستیم که محقق شدن بخشی از آرمانهای کارل مارکس را در آن تبلور یافته است.

 

 منابع

مارکس،کارل و انگلس. ایدئولوزی آلمانی. ترجمه زوبین قهرمان. ایران آکادمیا

مارکس، کارل. مانیفست حزب کمونیست. ایران آکادمیا

 پوتین، ولادمیر ایلیچ. صد و ششمین سالروز تولد کارل مارکس نابغه دوران ساز. ترجمه محمد جوانشیر. منبع آرمان خرداد و تیر1357، شماره 3 و 4.

بلانشو، موریس. سه اپیزود آتشین، مارکس لوگوس، مارکس انقلاب، مارکس علم. پرتال جامع علوم انسانی،  ترجمه امیر احمد آریان، خرد نامه33_34، پرونده 59.

برمن، مارشال. مارکس و مدرنیسم و مدرنیزاسیون. ترجمه یوسف اباذری. پرتال جامع علوم انسانی، ارغنون1373، شماره 3.

نراقی، یوسف. کارل مارکس و تحلیل ماتریالیستی تاریخ. پرتال جامع علوم انسانی. لندن دسامبر 1378.

پروین، محمد. ماتریالیسم_ دیالکتیک و کمونیسم. پرتال جامع علوم انسانی. مسائل ایران، فروردین1346، شماره44.

Tags: سهراب رحمتیماتریالیسم دیالکتیکمارکسمحمد جوانشیر

Related Posts

اندیشە آزاد

“و”  مثل وریا

3 سال ago
اندیشە آزاد

ما اینگونەایم!

3 سال ago
اندیشە آزاد

مسئلەی ملت‌های ایران از دیدگاە ”صادق هدایت”

3 سال ago

جدیدترین مطالب

اطلاعیەای از سوی مدیریت سایت “کوردستان و کورد” و تلویزیون “تیشک”

31st آگوست 2022

اطلاعیەی هیات تحریریە و گردانندگان “کوردستان و کورد”

31st آگوست 2022

اطلاعیەای از سوی مدیریت سایت “کوردستان و کورد” و تلویزیون “تیشک”

31st آگوست 2022

اطلاعیەی هیات تحریریە و گردانندگان “کوردستان و کورد”

31st آگوست 2022

اطلاعیەای از سوی مدیریت سایت “کوردستان و کورد” و تلویزیون “تیشک”

31st آگوست 2022

اطلاعیەی هیات تحریریە و گردانندگان “کوردستان و کورد”

31st آگوست 2022

اطلاعیەای از سوی مدیریت سایت “کوردستان و کورد” و تلویزیون “تیشک”

31st آگوست 2022

اطلاعیەی هیات تحریریە و گردانندگان “کوردستان و کورد”

31st آگوست 2022

وبسایت مرکزی حزب دمکرات کردستان

دبیرخانە حزب دمکرات کردستان

  • kdpsecretariat@gmail.com
  • ٠٠٩٦٤٤٧٥٠٣١٤٩٤٧٣

کمیسیون تشکیلات

  • kdp.tashkilat@gmail.com
  • ٠٠٩٦٤٧٥٠٧٥٤٨٦٢١

وبسایت "کردستان و کرد"

  • info@kurdistanukurd.com
  • ٠٠٩٦٤٧٥٠١٧٧١٢٠٢
  • ٠٠٩٦٤٧٥٠٤٣٨٣٧٩٩

تلویزیون کردکانال

  • info@kurdch.tv
  • kurdchannel1324@gmail.com​
  • ٠٠٩٦٤٧٥١٨٩٧٢٥١٠

کلیە حقوق این وبسایت برای مرکز اطلاع رسانی حزب دمکرات کردستان محفوظ است

Add New Playlist