از هر سو که بنگرید نمیتوانید منطقی برای رفتارهای دولتی و غیردولتی و مجموعا رفتار منطبق با عقل سلیم برای دولتمردان جمهوری اسلامی تصور کنید. رئیس جمهورهای متنوع با دیدگاه متناقض در هر دوره از انتخابات دولتی که مسجل شد هیچ ارادەای از خود ندارند و دستورالعملهای فرمایشی و به دنبال آن آشفتگی در حکومت و سیر قهقهرایی در روند زندگی ملت، همه و همه دست در دست هم نهادە تا مردم ایران شاهد تلخی و مرارت بیشتری در زندگی شخصی خود باشند. بستن بودجههای خیالی که هیچ منشا عقلانی نداشتە با ردیفهایی که منبع تامین آن نامشخص است، از بارزترین نکاتی ست که پازل تلخ زندگی در ایران را تکمیل میکند.
از مصادیق این آشفتگی میتوان به بودجه تقدیمی دولت سیزدهم به مجلس برای سال آینده اشارە کرد. وضعیت چنان اسفبار است کە داد مجلس انقلابی و یکدست فرمانبردار بی چون و چرای بیت رهبری نیز از این بودجه پیشنهادی دولت درآمده است.
از بحث انگیزترین ردیف های لایحه بودجه میتوان به افزایش ٢٥٠ درصدی اعتبار تخصیص یافته به سپاه پاسداران اشاره نمود، این در حالی ست که سپاه بیش از هفتاد درصد منابع عمرانی کشور را به بهانه شرکتهای زیر مجموعه خود می بلعد و انگار کشور فقط دغدغه تامین این ارگان نظامی را دارد. شورای نگهبان با تعداد بیشماری آخوند سالخورده بالای هفتاد و پنج سال که کارش فقط هر دو سال یکبار تایید صلاحیت شوراها است و هرچهار سال یک بار هم به صلاحیت مجلسیان و تعیین رییس جمهور میپردازد، با بیش از ده برابر افزایش بودجه نسبت به سال قبل رقم نجومی را به خود اختصاص داده است. حال آنکه افزایش حقوق کارمندان و کارگران همچنان بر پاشنهی ١٠ درصد می چرخد و این رقم بدون هیچ نگاهی به تورم و گرانیهای سریالی در تامین مواد اولیه زندگی بسته شده است.
اما در بین نکته عجیب افزایش بیست درصدی بودجه حوزه های علمیه و مراکز پژوهشی اسلامی است که رئیسی با تیم ناکارآمد و غیر متخصص خود خدمت به روحانیت را سرلوحه ردیف بودجه خود قرار داده است. صداو سیمای در خدمت رهبر هم پنج برابر به بودجەاش افزوده شده تا این ارگان نامحبوب از نگاه مردم ایران با درآمدهایی که از فروش آگهی دارد تبدیل به یک بنگاه اقتصادی پرسود برای بخشی از حاکمیت گردد. لاغر شدن بودجه آموزش و پرورش و افزایش یک و نیم درصدی آن حتی نسبت بە بودجه سال ٩٩ از نکات عجیب این معجون رئیسی است.
در جایی که در این روزها شاهد اعتراض جمعی معلمان و فرهنگیان در سراسر کشور هستیم، بیتوجهی به معیشت و حقوق معلمین در کشورهای رو به توسعه و نه حتی نوع غربی آن نوعی ساختارشکنی در دستگاه نظام تلقی می شود، اما در ایران اسلامی معلم دارای جایگاهی فاقد ارزش بودە و نگاه حاکمیت به آن در نازلترین سطح جهانی است. این فاجعه زمانی تکمیل میشود که مراجع و حوزویان بی مصرف درخواست استخدام چندین هزار طلبه را در آموزش و پرورش دادەاند که با موافقت دستگاەهای زیربط ازین پس باید شاهد دسته گل به آب دادن طلبه های منحرف در مدارس نیز باشیم.
نکات دیگر حائز اهمیت در بودجەی سال ١٤٠٠ این است کە دلار به قیمت تقریبی ٢٣ هزار تومان پیشبینی شده و حذف ارز یارانەای ٤٢٠٠ تومانی که از موجبات فساد بیشتر در دولت روحانی بود در دستور کار قرار گرفته است. فروش نفت هر بشکه ٦٠ دلار پیشبینی شده و این در حالی ست که هنوز نشستهای وین نه تنها به نتیجه مطلوبی دست نیافته بلکه بوی جنگ و درگیری احتمالی نظامی هم به مشام میرسد. از سوی دیگر تحریمها همچنان بر سر جای خود باقیست و تعداد قلیلی از صاحب منصبان در جمهوری اسلامی با دکانی که از دور زدن تحریم برای خود باز کرده بودند بر طبل مخالفت با آمریکا و اسراییل می کوبند. دراین چرخه فاجعه بار ما جای آن کس که خالی است مردم ایران است و کلاف سر در گم زندگی در مملکت همچنان مفقود مانده است.
با آنکه بسیاری از مقایسه ایران با کره شمالی پرهیز میکنند، دقیقا ردیف بودجه دستگاههای نظامی و امنیتی حاکی از آن است که جمهوری اسلامی اتفاقا از کره شمالی هم در نوع دیکتاتوری حکومتی گوی سبقت را ربوده است. با سرچ کوتاهی در گوگل می توان به ردیف های مفتضح دیگر در این بودجه تقدیمی به عینه مشاهده کرد که رئیسی با آن سخنرانیهای طنزآمیزش در انتخاب تیم اقتصادی خود هم دست به یک شوخی هجوآمیز زده و انگار شوی تیم جمع کردن بە راه انداخته است.
انتخاب محسن رضایی به عنوان مشاور ارشد اقتصادی دولت یکی دیگر از دسته گلهای رئیسی بود تا در تکمیل دلقکها خدمت شایانی به سپاه پاسداران بکند و دیگر خود را مدیون این ارگان نداند. مدیران سپاهی تراکم عجیبی درکشور ایجاد کردەاند و این تنها بخشی از پازل است. بخش دیگرانتخابهای سریالی، آقازادههای حکومتی و فامیلسالاری در دولت سیزدهم است و با این خیل عظیم اعتراضات معیشتی از معلم و دکتر و کارگر و پرستارگرفته تا بقیه اقشار جامعه بعید است رئیسی نیمه دوم بازی را به چشم ببیند.
اگر چه سیاست افزایش بودجه های نظامی و امنیتی سرکوب بی چون و چرای مطالبات مردم است، اما از درس عبرت تاریخ هم نمیتوان چشمپوشی کرد که ایران و جمهوری اسلامی در مقایسه با شوروی سابق و آن سرکوب های استالینیستی قیاس فیل و موش است و استراتژی بعدی حاکمان جمهوری اسلامی هم جستجوی ابدی برای سوراخ موش در آینده نزدیک…