دهم فروردین هفتادمین سالروز اعدام، قاضی محمد رئیسِ جمهوری نوپای کردستان، صدر قاضی (برادر قاضی محمد) نماینده وقت مهاباد در مجلس شورای ملی ایران و سیف قاضی (پسرعموی قاضی محمد) وزیر دفاع جمهوری کردستان است. کردها این روز را روز شهیدان می دانند و یاد و خاطره آنان و دیگر کسانی که در مهاباد و دیگر شهرهای کردستان اعدام شدند را گرامی می دارند . اغلب اعضای خاندان قاضی ، درس خوانده ،ملی ، روشنفکر و مورد احترام مردم کردستان و بلکه بخش زیادی از مردم ایران بودند. خانواده قاضی همیشه به وحدت ملی در ایران و اتحاد مردم کردستان در برابر تجاوز کشورهای روس و انگلیس به ایران پافشاری می کردند. به دلیل حسن شهرت این خاندان و اعتماد مردم به آنان از چند نسل قبل ، منصب قضاوت در مهاباد و منطقه موکریان در اختیار این خانواده و داوری آنها برای همه مطاع بود. قاضی محمد آخرین قاضی این دودمان بود که در ١١ اردیبهشت ١٢٧٩ ھ-ش (١٩٠٠ م) در مهاباد متولد شد و پس از مرگ پدرش «قاضی علی» منصب قضاوت به وی سپرده شد. او مردی هوشمند و با فراست بود که علاوه بر قضاوت در سال ١٣١٠ به ریاست معارف ( آموزش و پرورش) مهاباد منصوب شد و تمام تلاش خود را برای توسعه آموزش و پرورش در شهرها و روستاها به کار گرفت. قاضی از قیامهای متعدد کردها در مناطق مختلف آگاه بود و علت اصلی شکست این قیامها را فقدان وحدت در میان کردها و خیانت کردنماها و عقب ماندگی کردستان از لحاظ آموزشی و فرهنگی می دانست ، لذا همت خود را بر پیشرفت امور فرهنگی و مدنی و اتحاد کردها گذاشت. از لحاظ رفتاری قاضی محمد نمونه رفتار سیاستمدارانی بود که همواره در عین شوکت و وقار، متانت و فروتنی خود را حفظ می کردند. شادروان دکتر ابراهیم یونسی نویسنده و مترجم معروف که در گفتار و نوشتار راوی تاریخ کردستان بود، در تهران و مهاباد قاضی محمد را دیده و بارها از متانت و شجاعت و نجابت و تواضع او سخن می گفت. صارم الدین خان صادق وزیری ، وکیل نام آور ایران نیز که با قاضی محمد آشنایی نزدیک داشت در مقاله مفصلی در نقد نوشته یکی از پزشکان در مورد قاضی محمد، ضمن تجلیل از شجاعت و شخصیت قاضی محمد، تدبیر و توانایی های او را در مدیریت و سازماندهی سیاسی ستوده است. دو سال پس از تشکیل «کومه له ژیا نه وه ی کوردستان یا ژ-کاف» ( جمعیت احیای کردستان) توسط نویسندگان و روشنفکران مناطق کردنشین با نام مستعار «بینایی» به عضویت «ژ-کاف» درآمد( ١٣٢٣ ھ-ش) . در همین سال به علت شرایط خاص مهاباد و منطقه از همه سمتهای خود استعفا داد و تمام امور شهر مهاباد و موکریان زیر نظر او قرار گرفت. یک سال بعد در شرایطی که ایران هنوز در اشغال متفقین بود ، قاضی حزب دمکرات کردستان را به عنوان یک حزب ملی با بیش از ١٠٠ نفر از روشنفکران و معتمدین همه اقشار مردم منطقه تشکیل داد و « ژ-کاف» منحل شد( ٢٥ مرداد سال ١٣٢٤). برخلاف ژ- کاف که فعالیت غیرعلنی داشت ، او برای جلب مردم به عضویت، فعالیت حزب را علنی کرد. صورتجلسه تاسیس حزب به امضای موسسین حزب که از اشخاص نیکنام و معتمد منطقه بودند رسید. برای امنیت مردم منطقه در برابر اشرار «هیزی پیش مرگه» ( نیروی پیشمرگ) تشکیل گردید (٢٦/٩/١٣٢٤) و در همان روز از پرچم کردستان رونمایی شد. با تلاش قاضی محمد و تصویب نخستین کنگره حزب در ٢ بهمن ١٣٢٤ ھ-ش (٢٢ژانویه١٩٤٦ م) تشکیل «جمهوری کردستان»، با شعار دمکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان اعلام و قاضی محمد به عنوان رئیس جمهور منتخب کنگره سوگند یاد کرد ؛ در قسمتی از قسمنامه او آمده است: « سوگند یاد می کنم به قرآن کریم ، به سرزمین شرافتمند ملت کرد و به پرچم پرافتخاری که در اهتزاز است تا آخرین قطره ی خون خود در راه آزادی و بختیاری ملت کرد از هیچ کوششی فروگذار نکنم و مساعی خود را جهت وصول به اهداف ملت کرد، به کار خواهم بست»
در پاسداشت این واقعه مهم در تاریخ ملت کرد و تلاش قاضی محمد، هیات مرکزی حزب، یک جلد قرآن و دو عدد جانماز را به قاضی اهدا کرد. اعلام جمهوری کردستان نخستین واقعه سیاسی منسجم و سازمان یافته در تاریخ کردها بود. کردها برای اولین بار مبارزات ملی خود را به صورت هدفمند و دمکراتیک و در چارچوب نهادهای سیاسی سامان دادند. این مبارزات که پیشتر به صورت قیام مسلحانه و رهبری روسای طوایف و عشایر صورت می گرفت از بالای کوهها به داخل شهرها منتقل و به شکل سیاسی و مدنی درآمد. پس از توافق متفقین بر سرمسئله تخلیه خاک ایران و حمله ارتش به آذربایجان ، قاضی محمد که هرگز در پی جدایی کردستان از ایران نبود و شعار انتخابی او هم مؤید آن بود و برادرش به عنوان نماینده مهاباد در مجلس شورایملی با دولت ایران در حال مذاکره بود؛ برخلاف رهبران فرقه «دمکرات » که با حمله ارتش به شوروی فرار کردند ؛ نه درخواست دولت آذربایجان شوروی را برای رفتن به این کشور پذیرفت و نه دعوت انگلیس و آمریکا برای عزیمت به این دو کشور را قبول کرد. او با استقبال از ارتش که برای حمله به مهاباد گسیل شده بود، در ملاقات با سرتیپ همایونی فرمانده لشکر، مسئولیت هرآنچه که در دوران جمهوری در کردستان اتفاق افتاده بود ،پذیرفت تا از تکرار آنچه در تبریز پیش آمد و نیز حمله احتمالی عشایری که با جمهوری کردستان مخالف بوده و سودای غارت مهاباد را داشتند جلوگیری کند. با حضور ارتش در مهاباد، قاضی محمد و صدر قاضی و سیف قاضی و گروهی دیگر از اعضای دولت خودمختار کردستان دستگیر شدند. اتهامات قاضی محمد و سایرین سخیف و خنده دار بود. قاضی محمد متهم بود که جمهوری کردستان با روسها قرارداد نفتی امضا کرده! و با تهیه نقشه کردستان بزرگ از تبریز! تا ایلام خواسته است جمهوری مستقل کردستان را به وجود آورد! به استناد گزارش کیومرث صالح خبرنگار مجله «مهنامه ارتش شاهنشاهی» که خود در جلسه دادگاه حضور داشت(*)، قاضی محمد این ادعاها را به سخره گرفت و گفت شما حتی به جغرافیای ایران هم اندک آشنایی ندارید، ما نفتی نداریم که در مورد آن قرارداد ببنیدیم ؛ نکند منظور شما آب رودخانه مهاباد است! آنهم قابل انتقال به شوروی نیست. مردم تبریز هم کرد نیستند که من آنجا را جزء جمهوری کردستان اعلام کنم! دادستان نظامی دادگاه می گوید: در حقیقت این قاضی محمد بود که ما را محاکمه می کرد! سرانجام این دادگاه نظامی که دستوری بود در روز دوم بهمن ١٣٢٥ (سالروز اعلام تشکیل جمهوری کردستان) قاضی محمد و برادر و پسرعمویش را به اعدام محکوم کرد. حکم دادگاه که به جهاتی متوقف مانده بود در سپیده دم ٣١ ژانویه ١٩٤٧(١٠ فروردین ١٣٢٦) در میدان «چوار چرا»ی مهاباد اجرا شد.
در جمهوری کردستان فعالیتهای مهم فرهنگی و اجتماعی و سیاسی صورت گرفت و روزنامه های مختلف: « کردستان» به عنوان ارگان حزب ، « هلاله» مجله بانوان ، «هاوار» مجله ادبی ، و « گر و گال» برای کودکان منتشر شد. آموزش زبان کردی در مدارس مهاباد آغاز شد و برای اولین بار زنان وارد فعالیتهای سیاسی و مدنی شدند و کمیته بانوان تشکیل گردید ، مردم به صورت عمومی اداره امور منطقه خودمختار را به عهده گرفتند و از اقدامات عشیره ای و تمرکز فعالیت در دست افراد یک خانواده یا یک عشیره جلوگیری به عمل آمد؛ و کلیمیان مهاباد امکان آن را یافتند که به زبان عبری درس بخوانند و به هیچ کارمند غیرکرد آسیبی وارد نیامد و همچنان در مهاباد باقی و به کار خود ادامه دادند. با این حال غیر از حملات غیرمنصفانه نویسندگان قلم به مزد، برخی نویسندگان بیطرف هم انتقاداتی بر اعلام جمهوری کردستان و فعالیتهای آن وارد کرده اند که جای طرح آن در این نوشته نیست. آنچه مسلم است قاضی محمد نه تجزیه طلب بود و نه کمونیست ، فرامین حکومتی را با نام خدا و آیات قرآن می نوشت و هیچ وقت داعیه جدایی از ایران را نداشت. این او بود که در مصاحبه با جهانگیر تفضلی روزنامه نگار معروف ایران گفته بود: « کرد در هر کجای دنیا که باشد ایرانی است و کرد غیر ایرانی وجود ندارد».
*کتاب « قاضی محمد و جمهوری کردستان در آینه اسناد» نوشته بهزاد خوشحالی