ایران از نظر تفاوت های ملی و مذهبی كشوری بسیار متنوع است که متاسفانه همیشه تمام ملیت ها و مذاهب دیگر زیر سلطه یکی از ملت ها و مذاهب بوده و هستند و هرگز و در هیچ زمانی امکان و حق تعیین سرنوشت برای بقیه ملل و مذاهب ایران به رسمیت شناخته نشده چرا که حاکمان به خوبی دانسته اند که ظلم و ستم به درازای تاریخ آنچنان در میان این مردم اختلافات عمیق به وجود آورده است که در صورت برگزاری رفراندوم حق تعیین سرنوشت به جدایی رای خواهند داد،از طرف احزاب اپوزسیون و شخصیت های سیاسی طرح ها و برنامه های زیادی از جمله خودمختاری و فدرالیسم و تمرکز زدایی ارائه شده است اما همیشه جواب قدرت حاکم تند و خشن و سرکوب گرانه بوده است و همین امر زمینه دفاع مشروع و حق استفاده از خشونت را برای طرف مقابل به رسمیت شناخته و بر مشکلات افزوده شده ، با سرکار آمدن رژیم جمهوری اسلامی ایران اقلیت های مذهبی از جمله اهل سنت ایران که تقریبا در تمام مناطق مرزی ایران سکونت دارند و بخش بزرگی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند بیشتر به حاشیه رانده شدند و همین مسئله در کنار احساسات ملی گرایانه ملیت های درون ایران باعث افزایش احساسات مذهبی شد و زمینه خشونت مذهبی را روز به روز بیشتر کرد.
اعدام دست جمعی زندانیان اهل سنت در چند روز گذشته سوالات بسیاری را به وجود آورده است از جمله این که آیا واقعا همه این افراد تروریست بودند و اقدام مسلحانه انجام دادهاند ؟ و اینکه رژیم ایران چرا پس از گذشت سال ها از دستگیری عده زیادی از این افراد اکنون و در این شرایط حساس منطقه که احساسات مذهبی و خشونت مذهبی بسیار شدت گرفته اقدام به اعدام دسته جمعی این افراد گرفتە برای اینکه درک بهتری از شرایط کنونی و چگونگی ایجاد و ازدیاد جنبش ها و گروها و احزاب اسلامی در ایران و به خشونت کشیده شدن فعالیت های آنان داشته باشیم لازم است نگاهی کوتاه به عمل کرد این جنبش ها و رژیم ایران از زمان به قدرت رسیدن رژیم اسلامی ایران از سال ١٣٥٧ بندازیم.
در اینکه روحانیت شیعه در سرنگونی رژیم دیکتاتوری شاه نقش مهمی داشتند هیچ شکی نیست اما عده ای از روحانیون شیعه به رهبری خمینی پس از بدست گرفتن قدرت بلافاصله رفتار و عمل کردی متفاوت با سخنان و وعده و وعیدهای خود انجام دادن و همین امر حتی در میان روحانیون شیعه هم اعتراضاتی بهمراه داشت و این اعتراضات بعدها خودیترین های نظام همچون منتظری را هم فرا گرفت و مورد غذب خمینی و باقی نظام قرار گرفت ، اما اقلیت های دینی و مذهبی به دلیل تحقیر و تبعیض و توهین به مقدساتشان از سوی رهبران رژیم ایران واکنش های گسترده تر و اعتراضات تندتری نسبت به روحانیت شیعه علیه رژیم داشتند و این بسیار طبیعی بود چرا که روحانیت شیعه غیر حکومتی حداقل در بیان عقاید آزاد بود اما بقیه ادیان و مذاهب از کمترین آزادی و امکانات برخوردار بودند برای نمونه بهایت در ایران به خودی خود جرم است و یک بهایی حتی لب به سخن نگشاید تنها و تنها به دلیل عقیده اش از نظر رژیم ایران یک مجرم است و برخورد شدید رژیم با آنان را در دههای گذشته را بارها و بارها دیده و شنیده ایم ، اهل سنت ایران هم از این درد ها و رنج ها و تبعیضات در امان نبوده ، حتی اکنون پس از گذشت چند دهه هنوز اهل سنت اجازه ساخت یک مسجد در تهران را ندارند و چندین نماز خانه اهل سنتی که در تهران بود یا بسته شده اند یا با محدودیت شدید مواجه هستند ، بیشترین تمرکز جمعیتی اهل سنت ایران در غرب ایران (بخشی از کردستان) و جنوب شرقی ایران (مناطق بلوچستان) هستند که هر دو منطقه به دلیل ملی و مذهبی همیشه از سوی رژیم با بی مهری و تبعیض گسترده مواجه بوده و هستند . به علت محدودیت مقاله و ارتباط موضوع با اعدام های اخیر که بیشترشان کرد بودند بر روی کردستان تمرکز می کنیم ، پس از شکست تلاش ها و پیشنهادات احزاب ملی کردستان از جمله حزب دموکرات کردستان برای احقاق حقوق ملت کرد و یا رفع مقداری از تبعیضات نیروهای رژیم حمله وحشیانه ای به کردستان کردند که با واکنش و دفاع تمام اقشار مردم کردستان از مسلمانان شیعه و سنی گرفته تا غیر مسلمان و از ملی ها و لبیرال ها گرفته تا چپ ها مواجه شد ، بخشی از روحانیت اهل سنت که به صورت تشکیلاتی و گروهی فعالیت می کردند ضمن محکوم کردن هر نوع جنگ و خشونتی به ایجاد ارتباط دوستان و همکاری مثبت با رژیم امیدوار بودند و همین مسئله باعث شد دست به اسلح نبردند اما دست گیری و ظلم و ستم علیه اهل سنت و به حاشیه راندن آنان در تمام امور باعث شد که در سال ١٣٦٣ گروهای هرچند کوچک اهل سنت سلاح بردارند و درگیری های پراکنده ای با رژیم داشته باشند (البته لازم به ذکر است گروهی از اهل تصوف کردستان از همان ابتدای حمله رژیم با نیروهای مهاجم درگیر شدند) ، به علت آنکه اکثریت مردم کردستان از احزاب لائیک و ملی مثل دموکرات و کومله دفاع می کردند احزاب و گروهای مذهبی مسلح با حمایت مردمی روبه رو نشدند، آن عده از اسلام گرایان کرد که دست به اسلحه برده بودند پس از شکست مسلحانه به عراق رفتند اما با طرفداران اندک خود ارتباط تشکیلاتی را حفظ کردند ، پس از حوادث یازده سپتامبر و متایل شدن عده ای از این اسلامیان به القاعده به عنوان تنها راه نجات وهمچنین پس از حمله آمریکا به عراق و نابودی گروه تندرو مذهبی همچون انصار اسلام و فرار عده ای از آنان به ایران شاهد ظهور و فعالیت گروهای تندرو اسلامی در کردستان ایران از آن زمان تا کنون بوده ایم که آزادانه در مساجد شهرها و روستاها از عاقید تندروانه خود صحبت می کردند که بسیار جای تعجب و سوال است که چرا سازمان اطلاعات ایران از همان ابتدا نسبت به آنان واکنش نشان نداد در حالیکه بر کسی پوشیده نیست عقاید این گروهای تندرو بشدت بر ضد مذهبت اهل تشیع است در بالا اشاره ای به چگونگی شروع و ادامه فعالیت اسلام گرایان تندرو در ایران داشتیم که به روشنی معلوم است که ریشه افراط گرایی مذهبی در ایران خود رژیم ایران است که با سرکوب و تبعیض و توهین علیه اهل سنت زمینه ایجاد و رشد افراط گرایی را فراهم کرده است همان گونه که با حمایت از رژیم دیکتاتوری بشار اسد و ادامه جنگ داخلی سوریه زمینه رشد افراط گرایی را در سوریه فراهم کرد ! بخشی از اعدام شدگان چند روز پیش در هیچ اقدام مسلحانه و خصمانه ای هرگز شرکت نکرده بودند و تنها به خاطر افکار تندروانه اعدام شده اند و این جای سوال است که اگر افکار آنان آنقدر خطرناک است که زنده بودنشان حتی در زندان برای ایران مشکل امنیتی دارد پس چرا سازمان اطلاعات سال ها نسبت به فعالیت و تبلیغ آشکار آنان واکنشی نشان نداد ؟ اعدام دسته جمعی این افراد پس از سال ها در زندان بودن در شرایط حساس منطقه که سایه جنگ مذهبی بر روی خاورمیانه افتاده است بی گمان هدفمند است و از نظر نویسندە این مقاله رژیم دو هدف داخلی و دو هدف منطقه ای را داشته است . با این اعدام ها و بازتاب گسترده آن در جامعه خواسته است تا به مردم ایران گوش زد کند که اگر رژیم ایران و سازمان اطلاعات آن نباشند افراط گرایانی خطرناکی که به خون شما تشنه هستند ایران را به سوریه دیگری تبدیل خواهند کرد و همچنین با این کار زمینه اختلاف میان کردهای شیعه و سنی را بیشتر فراهم کند تا ملی گرایی در میان آنان به حاشیه برود ، همچنین با این اعدام ها به شیعیان منطقه پیغامی داده که اگر شیعیان در کشورهای دیگر مظلوم هستند در ایران قدرتمند هستند و ایران حافظ مذهب تشیع و خامنه ای امام آنان است و همچنین به نوعی پیغام و واکنشی نسبت به اقدامات بحرین و عربستان در مقابل شیعیان است . بدون شک اگر رژیم ایران به این اعمال خشونت آمیز و تحریک کننده ادامه دهد و شعله های جنگ مذهبی را در خاورمیانه افراشته کند شاید در کوتاه مدت بتوانند برای فرار از مشکلات و حفظ رژیم از آن بهره ببرد اما در دراز مدت دود آن بیشتر به چشم کشور ایران خواهد رفت